طی شش سال گذشته خون از بینی کسی ریخته نشد
«فریدون موری» همکار شهید «کوروش قویدل» در گفتوگو با خبرنگار دفاع پرس با اشاره به این واقعه اظهار داشت: گروهکهای تروریستی با شکست محاصره در موصل به سمت نیروگاه برق دبس در کرکوک حملهور شده و پس از شهادت چند تن از نیروهای حراست به سمت چادر نیروها رفتند.
وی ادامه داد: طی شش سال گذشته که شرکت ما در نیروگاه برق دبس فعالیت دارد، حتی قطرهای خون از بینی یک نفر ریخته نشده است. از این رو امکان چنین رخدادی را بعید میدانستیم.
همکار شهید عنوان کرد: در این حادثه مصیب قنبری از اسلام آباد، نعمت اللە رضایی از شازند اراک، کوروش قویدل از تالش، حسن عبدالوند از لرستان به شهادت و وحید یاوری از کرمانشاە، خدر شفیعی از کرمانشاە، احمد جهانگیرزادە از ارومیە، اکبر حسنی از اردبیل مجروح شدند.
موری تصریح کرد: شهید قویدل یکی از پرسنل قدیمی شرکت بود که داوطلبانه به این ماموریت اعزام شد. ابتدا در دفتر شرکت در تهران حضور داشت سپس به کارگاه در کرکوک رفت.
وی با اشاره به شخصیت بارز شهید بیان کرد: کوروش یک فرد بشاش با روحیه قوی بود. مسئولین و همکاران شرکت از نحوه برخورد و مسئولیت پذیری او در کار راضی بودند.
آرزوی برادرم را تحقق میبخشیم
عباس قویدل برادر این شهید بزرگوار با بیان اینکه این حادثه در دومین اعزام او رخ داده است، اظهار داشت: سال 75 وارد شرکت نصب نیرو شد. از نیروهای با سابقه شرکت به شمار می رفت. پیش از این کوروش در کاظمین عراق ماموریت داشت و از آخرین ماموریت او دو هفته گذشته بود.
وی افزود: در آخرین تماسی که با او داشتم گفت که در 60 کیلومتری اربیل مستقر هستم. درخواست کرد که به مادر چیزی نگویم. به او توصیه کردم که در صورت بروز اتفاق مراقب خودش باشد، اما ساعاتی پیش شنیدم که او در این حمله با تروریستها مقابله کرده حتی با کسانی که عقبنشینی میکردند با عصبانیت برخورد کرده است.
برادر شهید به روز حادثه اشاره کرد و گفت: صبح روز جمعه خبر حمله ور شدن گروهک های تروریستی داعش به نیروگاه برق دبس را شنیدم. ناراحت شدم ولی زمانی که شنیدم چند تن از این شهدا ایرانی هستند تنم لرزید. آن لحظه تصور نمیکردم که یکی از این شهدا برادرم باشد.
قویدل تصریح کرد: او مخالف سرسخت رژیم صهیونیستی و گروهکهای تروریستی بود. با روحیهای که او داشت، وقتی شنیدم در حین حمله تروریستها با آنها درگیر شده، تعجب نکردم.
وی با بیان اینکه برادرش را با نام قاسم صدا میزدند، گفت: چهار برادر هستیم. کوروش فرزند آخر خانواده بود که او را قاسم صدا میزدیم.
برادر شهید ادامه داد: پدرم سال 60 فوت کرد و از آنجایی که قاسم نیز فرزند آخر خانواده بود، به نوعی نورچشمی همه محسوب میشد. زمانی که خبر شهادتش را شنیدم گویی تمام وجودم مرد.
قویدل با اشاره به تنها یادگار برادرش، عنوان کرد: برادرم ورزشکار بود از این رو آرزو داشت که فرزندش هم یک ورزشکار حرفهای باشد. دخترش قهرمان کایاک کشوری است. تمام تلاشمان را میکنیم که او با کسب مدال قهرمانی المپیک باعث افتخار ما و پدرش شود.
وی اظهار داشت: درست است که برادرم سلاح نظامی بر دست نداشت، تا در عراق با گروهک های تروریستی مقابله کند، اما با سلاح دانش خود در نیروگاه کرکوک به مبارزه علیه دشمن پرداخت. برادرم مزد زحماتش را گرفت، اما من در آرزوی جنگیدن با گروهکهای تروریستی در رکاب سردار سلیمانی ماندم.
انتهای پیام/ 131