نام این نویسنده هرچند برای ما به عنوان یک فعال رسانهای حوزه کتاب ناآشنا بود اما این مجموعه 72 جلدی فاخر به قدری مجذوب کننده بود که نمیشد از گفتوگو با نویسنده آن صرفنظر کرد. بعد از حدود سه هفته پیگیری، این دیدار و گفتوگو نتیجه داد. نشستی با حضور «یوسف یعقوبیفر» کارشناس حوزه کتاب، مشاور وزیر آموزشو پرورش و از فعالان عرصه کتاب و کتابخوانی کشور و «پرویز امینی» نویسنده این مجموعه فاخر صورت گرفت تا بتوانیم حرفهای تازه این نویسنده موفق را بشنویم و تجربه تازهای از حوزه نشر کودک و نوجوان را به علاقمندان معرفی کنیم. متن این گفتوگو به شرح زیر است:
دفاع پرس: آقای امینی! مشتاقیم کمی از خودتان و علت ورود به حوزه کتاب عاشورایی بگویید تا وارد بحث اصلی شویم.
من متولد سال 1343 هستم و تقریباً از بیست سالگی نوشتن را شروع کردم. دوران جنگ در تبلیغات لشگر محمدرسول الله (ص) بودم و در مقطعی به همراه گردان عاشورا به منطقه مجنون اعزام شدم که مجروح شدم. آن گردان، گردان کوچکی بود که بچههای نوجوان بسیجی درآن حضور داشتند.
بعد از جنگ به طور حرفهای وارد کار نوشتن شدم. اولین کاری که نوشتم و جایزه جشنواره نمایشنامه نویسی و داستان نویسی دانشجویان سراسر کشور را گرفت، نمایشنامه «وقت ندارم» بود. این نمایشنامه شرح حال سی سال بعد از جنگ دو رزمنده را بیان میکرد. نمایشنامه را سه ماه پس از جنگ در 1367 نوشتم؛ در این نمایشنامه یک رزمنده منفعل و دیگری رانت خوار شده بود.
نمایشنامه را به جشنواره دانشجویی تئاتر سراسر کشور فرستادم که جایزه گرفت. همزمان با تشییع شهید آوینی در تهران ساعت یک همان روز در کانون فرهنگی هنری میدان حر راه آهن هیئت بازرسی کار ما را دید. «سید جواد هاشمی» نقش رزمنده منفعل را بازی میکرد و «سید جواد کاسهساز» نیز نقش رزمنده رانت خوار را داشت.
هیئت بازرسی پس از دیدن نمایش جا خورده بود. سید جواد متاثر از شهادت آوینی خیلی گریه کرده بود و نقش خودش را خاص بازی کرده بود. بعداً فهمیدیم نمایش ما توسط هیئت بازرسی رد شده! آنها نتوانسته بودند کار را بپذیرند و نمایش به مرحله بعدی جشنواره نرفت. همین باعث شد من کمکم وارد حوزههای علمی شوم.
از بحثهای فرهنگی خاص بیرون آمدم و ابتدا برای مجله دانشمند نوشتن را شروع کردم. وارد فضای علمی شدم و در این فاصله تا سال1382 حدود 170 عنوان کتاب علمی نوشتم. انتشارات آموزش و پرورش، مدرسه، قدیانی، افق، فاطمی، سازمان پژوهش و مجلات رشد کتاب و مقالات زیادی از من چاپ کردند.
مجموعه داستانهای اندیشمندان اسلامی را به انتشارات سروش ارائه دادم، از آن مجموعه که ده مدخل بود دو جلد «ابوعلی سینا» و «ابوریحان بیرونی» چاپ شد. مجموعه عاشورا را نیز به آنها ارائه کردم که گوشة-کناری افتاده بود و چاپ نشد. مدتی بعد مشغول مجموعه داستانهای مولوی شدم.
موسسه آیتالله مصباح یزدی متن مجموعه «قصه عاشورا» را تایید کرد
خیلی دغدغه قصه عاشورا را داشتم تا اینکه سال 1392 شرکت ترنج و مجمع ناشران انقلاب اسلامی حامی این کار شد تا مجموعه را چاپ کنند. ابتدا مجمع ناشران این مجموعه را در قطع کوچک چاپ کرد. به دلیل اینکه در فضای فرهنگی کشور دعواهایی وجود داشت ما نتوانستیم این مجموعه را چاپ مجدد کنیم. قرار شد امسال مجمع ناشران دوباره مجموعه را به چاپ برساند و ما از اول تیرماه کار چاپ مجدد کار را شروع کردیم.
به دلیل اینکه نظرات مختلفی از سوی اندیشمندان درباره واقعه عاشورا وجود داشت ما از مجمع ناشران و شرکت ترنج تقاضا کردیم این مجموعه را به یک مرکز علمی-پژوهشی بدهد تا کار خوانده شود. و اگر ایراد و اختلاف نظر احتمالی در متن وجود داشت، آن را برطرف کنیم. مجتمع ترنج کار را به مجتمع امام خمینی (ره) قم (زیر نظر آیتالله مصباح یزدی) تحویل داده بود که آنها مجموعه را تایید کرده بودند.
دفاع پرس: چقدر برای نوشتن این کار زمان صرف شده است؟
متن این مجموعه در طول 13 سال نوشته شده و بسیار طول کشید؛ بیش از 40-50 بار متن کتاب ویراستاری شد. از متن که بگذریم کار صفحه آرایی و نقاشی را «فرهاد جمشیدی» از سال 1392 شروع کرد. او 800 تصویر را با وسواس تصویرسازی کرد، نوع فرمها و طرحها باعث شد سه سال زمان گرفته شود.
در حوزه کودک و نوجوان چنین مجموعهای که واقعه عاشورا را با چنین کیفیتی تصویرسازی کند، وجود ندارد. برای ما افتخار بود که مجموعهای را در حوزه کودک و نوجوان بنابگذاریم و به قصصی اهمیت بدهیم که بنیان فرهنگی اسلامی ما را تشکیل میدهد.
دفاع پرس: قبل از این مجموعه کار مشابهی انجام شده است؟
بعد از 38 سال انقلاب اسلامی در حوزه واقعه عاشورا ما اولین گروهی هستیم که به این شکل با گستردگی و تصویرسازی کار کردیم.
دفاع پرس: توضیحی درباره این مجموعه بفرمایید.
دفتر اول مجموعه «قصه عاشورا» مربوط خروج امام حسین (ع) از مدینه تا کربلا و شهادت ایشان است. در این دفتر یک نگاه کلی به زندگی امام حسین(ع) از زمان مرگ معاویه تا زمان شهادت حضرت داشتیم و دوربین ما در این بخش روی امام حسین(ع) زوم است.
در دفاتر بعَدی دوربین دوباره از مدینه حرکت میکند با این تفاوت که روایتها از جانب افراد و یاران امام حسین (ع) انجام میشود. از کسانی که ابتدا با قافله همراه بودند تا آخرین کسی که در این حرکت وجود داشت؛ پنج دفتر به این شکل تدوین شده است. دفتر آخر نیز مربوط به شهدای بنی هاشم است که ده جلد کتاب را در برمیگیرد.
دفاع پرس: آیا این مجموعه قسمت دیگری دارد؟
در حوزه کتاب دینی این مجموعه کار سختی است، ما از سال 1382 درگیر این مجموعه هستیم. بله؛ قسمت دوم آن «قصه زینب (س)» است. روایت این قصه از مدینه -آغاز حرکت امام حسین (ع) شروع و به بچههای قافله، تنهایی حضرت زینب (س) تا شهادت حضرت زینب (س) ادامه خواهد داشت- تا کربلا و ادامه داستان است که در 43 جلد سال آینده رونمایی خواهد شد.
هدفمان در این مجموعه معرفی حضرت زینب (س) برای دختران بود. قسمت وسیعی از این مجموعه مربوط به پس از شهادت امام حسین (ع) است که ختم به رحلت حضرت زینب (س) خواهد شد. ما سالها پیش این برنامه ریزها را انجام دادیم و هیچ وقت فکر نمیکردیم در حین چاپ آن در سوریه چنین اتفاقاتی رخ خواهد داد.
دفاع پرس: چقدر در حوزه فُرم کار، به آسیب شناسی آثار گذشته نگاه کردید و چطور به فُرم موجود رسیدید؟
10-15 سال است فرمی به نام «کتابفیلم» در کتابآرایی دنیا رایج شده است. کتابفیلم، کتابهایی است که تصویرسازی را بر اساس زوایای مطالب انجام میدهد. در این طراحی، نماهای کوتاهی برگرفته از متن کتاب طراحی میشود. شیوه این کار مثل «استوریبورد» در فیلمسازی است.
یعنی قبل از کارگردانی فیلم، کارگردان نقاشی کُل فیلم را انجام میدهد. تمام زوایا را طراحی میکند و پیش میرود. من بر همین اساس بود که وقتی نتوانستم فیلم این واقعه را تولید کنم خواستم حداقل استوریبرد یا کتابفیلم کار را تدوین و چاپ کنم؛ بر همین اساس به این فرم رسیدم.
کتابی به اسم داستانهای زیبای مولوی دارم که تصویرسازی شده اما کتابفیلم نیست؛ اما این مجموعه کتابفیلم است. نوع تصاویر، قابهای که به طراح سفارش داده شد و حرکتهای دست و پای در تصاویر با کارهای دیگر متفاوت است.
در داستان زیبای مولوی به طراح نمیگفتم دست و پای شخصیتها چگونه باشد؛ اما در قصه عاشورا من نماها را طراحی میکردم که افراد باید چه شکلی داشته باشند. مثلاً چهرهها آفتاب سوخته باشد یا ریش داشته باشد؛ اینگونه شد که نوع طراحیها اصلاً تکراری نیست.
دفاع پرس: فکری برای ساخت انیمیشن هم دارید؟
ما امروز انیمیشن درباره قصه عاشورا نداریم و در آینده نزدیک به سمت ساخت انیمیشن سینمایی «حسین بن علی (ع)» میرویم. بهترین انیمیشن حوزه دینی تا به امروز «شاهزادهروم» بوده است.
دفاع پرس: ناسور یکی از کارهای عاشورایی این حوزه است.
فرم کار ناسور متفاوت است. نمیخواهم از کار کسی انتقاد کنم اما نوع تصویرسازی ناسور خیلی خیالی است و کارگردانی قوی در آن بهکار گرفته نشده است.
دفاع پرس: انیمیشن مورد نظر شما بر اساس همین مجموعه تولید
میشود؟
نه! این نیست. داستان، داستان خاصی است که از زبان اسب امام حسین (ع) و کسی که در حال تیمار اسب ایشان است، روایت میشود. این فرد کسی است که هر روز اسب امام (ع) را در اطراف مدینه تیمار میکرده و ارتباط نزدیکی با آن داشته است. داستان از زبان این دو نفر روایت میشود. آن فرد در واقعه عاشورا زنده میماند و بعد از یک سال فوت میکند. یک داستان جذاب و خاص روایت میشود که فعلاً به دنبال یک اسپانسر بسیار قوی هستیم. البته سال گذشته شبکه قرآن مایل به تولید یکی از قصههای عاشورا بود که پیگیری نشد.
من به فکر انیمیشن سینمایی هستم چون ما در حوزه فیلم کارهایی مانند «روز واقعه»، «سفیر» و «رستاخیز» ساختهایم، اما در حوزه انیمیشن کار سینمایی نداریم و از این جهت دغدغه دارم.
ادامه دارد...