طعم جبهه

کد خبر: ۱۱۵۱۲۶
تاریخ انتشار: ۲۲ دی ۱۳۸۶ - ۲۲:۱۷ - 12January 2008
او هنوز سر به زير و ساده است، مردِ با خداي اين محل

مي تواني از نگاه زرد او، خوشه هايي درد را دروکني

با عبور او چه تازه مي شود! رنگ و بوي جاي جاي اين محل

مي شناسمش من آن چنان، که تو کوچک و بزرگ اين محله، نيز

تکيه گاه اعتماد کوچه است، پنجه ي گره گشاي اين محل

سرفه مي کند و طعم جبهه را، در هواي کوچه، مي پراکند

بوي دودهاي شيميايي آه! خاطرات مرد هاي اين محل

گرچه ذره ذره آب مي شود، پيش چشم هاي گريه ناک من

او هنوز، سر به زير و ساده است، پنجه ي گره گشاي اين محل

پروانه نجاتي
نظر شما
پربیننده ها