قبل از انقلاب هر فرد انقلابي، نوک پيکان انقلاب را، مبارزه با رژيم مي دانست و اين کار را به هر شکلي انجام مي داديم. پس از سقوط رژيم، با ساختن يک نظام اسلامي مواجه شديم، که آمادگي کامل آن را نداشتيم و فکر نمي کرديم ادامه مبارزه با آمريکا کامل آن را نداشتيم و فکر نمي کرديم ادامه مبارزه با آمريکا به مبارزه با مجاهدين [منافقين] و جنگ و مسأله کردستان کشيده شود. فعلاٌ دو نکته مطرح است. يکي اينکه مبارزه با ضد انقلاب، پاياني ندارد و ادامه خواهد داشت و نکته دوم نيز ساختن حکومت اسلامي و تکميل آن است.
در سپاه همه افراد توجيه نيستند که کاري که مي کنند، آيا در رابطه با تشکيل حکومت اسلامي است يا هدف هاي قشري و موقت دارد؟ و واحدهاي سپاه کاري با ميدان عمل ندارند يا احتياجي به اين کار نمي بينند.
سپاه بايد در دو بخش «آماده سازي و ميدان عمل» يا به صورت «مقدمه و عمل» کار کند.
شروع کار سپاه، با تعيين اهداف اوليه و تربيت کادر و سازمان دهي مشخص همراه نبود و ما همه اينها را حل شده پشت سر گذاشتيم و هر لحظه امکان انفجار در اين زمينه وجود دارد.
اگر احساس مي کرديم که بايد جنگ را سريع تر حل کنيم، امروز آن سرعت بيش تر شده و ديگر زمان نداريم که عمليات را تعطيل کنيم و برويم سپاه را از نو بسازيم و برگرديم، جنگ را ادامه دهيم و امروز آمريکا روي ما سرمايه گذاري بيش تري خواهد کرد.
امروز در شرح وظايف سپاه، دو موضوع مشخص وجود دارد:
الف) مبارزه با ضد انقلاب.
ب) کمک به ارتش در جنگ خارجي.
درست است که ما نيز مي خواهيم تبليغات و برخورد سياسي داشته باشيم، اما عکس العمل سياسي و تبليغات حکومت اسلامي، وظيفه سپاه نيست.
فعلاً براي انجام اين وظايف، يک قرارگاه در جنوب (قرارگاه کربلا)، يک قرارگاه در غرب (قرارگاه حمزه)، قرارگاهي در شمال براي مبارزه با افراد ضد انقلاب در جنگل، قرارگاهي در تهران و قرارگاه نيز در منطقه سيستان و بلوچستان داريم.
از کارهايي که داريم يکي اين است که، سپاه در رابطه با مسووليت خودش بايد فعال شود. وظيفه سپاه که کادر سازي و تربيت طلبه نمي باشد و حق هم ندارد چنين کاري را بکند، وظايف سپاه در دو مسأله خلاصه مي شود:
1- شرکت فعال در مسأله جنگ.
2- آماده سازي سپاه و رساندن آن به ميدان نبرد.
پس از آن مسوولين مناطق صحبت کردند. نخست برادر شجاعي، نظر خود را بيان کرد:
1) ضعف آموزش نيروها.
2) کمبود نيرو.
3) مشخص نبودن تدارکات.
4) عدم استفاده از امکانات کشور.
5) تثبيت تيپ ها.
6) مرخصي دادن به نيروها و غيره.
سپس برادر عبدالوهاب موارد زير را به عنوان مشکلات موجود برشمرد:
- به مناطق وعده مي دهند که تيپ تشکيل دهيد، در آينده به دردتان مي خورد. در حالي که بعد از سقوط عراق ما به تيپ هاي جديدي نيز احتياج داريم.
- بايد وابستگي به ابزارهايي چون بولدوزر را از بين ببريم و اين روحيه را در رزمندگان ايجاد کنيم که حتّي با دست خالي، خاکريز بزنند.
- ضعف معنويت؛ که ما قرار گذاشتيم از ائمه جمعه استفاده کنيم.
- ترتيبي داده شود، رابطه ستادهاي مختلفي که در حال تشکيل است، مشخص شود.
- از ستاد هر منطقه، يک نفر در تيپ حضور داشته باشد تا به تيپ اهميت داده شود.
- جهت سازمان دهي گردان ها و نيروهاي تکميلي، ارتباط قوي بين واحد آموزش تيپ و منطقه ايجاد شود تا سازمان دهي ها به هم نخورد.
برادر مهولي: امکانات تدارکاتي، در تيپ هاي مختلف به صورت عادلانه تقسيم شود.
- صحبت هاي برادر محسن [رضايي]، تدوين شود و به صورت دستورالعمل به همه مناطق ارسال و اجرا گردد.
- آموزش، احتياجات آموزشي جبهه را تدوين کند و به مناطق ابلاغ کند.
- هر منطقه، روحانيون تيپ خودشان را تأمين کنند.
- دادستاني، تخلفات را با جديت پي گيري کند.
فضائلي: ستاد منطقه، تازه تشکيل شده است و مشکل حفاظتي داريم. براي مناطقي که احتياج به حضور طولاني نيروها وجود دارد، از نظام وظيفه استفاده کنيم. نمونه هايي از فساد اخلاقي در جبهه مشاهده شده که مي تواند مشکل ساز باشد. لذا، براي مقابله با يان معضل، بايد از برادران روحاني استفاده شود.
برادر حقي: رسيدگي به جرائم افراد پاسدار، طبق مصوبه شوراي انقلاب، به دادستاني کل انقلاب واگذار شد و سپس بخشي از دادستاني انقلاب در سپاه مستقر شد. تقسيم بندي جرايم موجود عبارت است از:
1) جرايم فحشايي
2) جرايم حين مأموريت
3) جرايم سوء استفاده ا زموقعيت
4) جرايم نظامي و انتظامي
در قانون اساسي، رسيدگي به جرايم نظامي و انتظامي به عهده دادستاني گذاشته شده (اصل 174) و بر آن تصريح شده است و فعلاً سه نوع جرايم ديگر را به عنوان يک بخش از دادستاني کل انقلاب انجام مي دهد. گزارش کردن جرايم نظامي و غير نظامي وظيفه شرعي است.
گزارشي از حمله موشکي عراق به جزيره خارک
پس از اصابت دو فروند موشک در ساعت 19:30 به جزيره خارک، که از بصره پرتاب شده بود. سرهنگ خرسندي از تهران آمد و اين موضوع را طرح کرد، که دولت اين سؤال را دارد، آيا در آينده مي توان عملياتي انجام داد که موضع ما را از نظر سياسي قوي تر کند و يا الان موضع ما قوي ترين موضع است؟
در جلسه، سرهنگ قويدل، محمد زاده و صدري بودند و نوابي و جانگداز نيز ديرتر آمدند، از سپاه هم رشيد، باقري و کاظمي، حاضر بودند.
به طور کلي، با طرح چنين سؤالات بدون مقدمه اي در اين جمع، توسط کسي که با روحيات اخير1 از نزديک برخورد داشته، سخت مخالف بودم به خصوص که رشيد نيز، اطلاعاتي را که ارايه داد درست نبود و سوم اينکه فرمانده نزاجا و فرمانده کل سپاه در جريان همه اين واقعيت هاي قرار داشتند.
برادر رشيد: همه مي دانيم که علت پيروزي ما از لحاظ ظاهري، نيروي پياده و انساني بوده و فکر مي کنم اگر يک ماه زمان داشته باشيم و بتوانيم حدود 70 الي 80 هزار نفر نيرو بسيج کنيم، مي توانيم مانور احاطه اي مطرح شده را عملي کنيم. منتهي براي ايجاد تحرک، بايد بتوانيم 200 تانک و 200 نفربر آماده کنيم.
سرهنگ قويدل: نيروي پياده اي را که برادر رشيد گفتند قبول دارم. اما تانک و نفربر بايد حداقل به اندازه تانک و نفربرهاي دشمن داشته باشيم (دشمن 1100 تانک و نفربر در منطقه دارد).
بزرگزاده: ما به دو ماه زمان براي بازسازي نيروهاي کادر فرماندهي گردان و گروهان در سپاه احتياج داريم، چون 16 ماه کادرسازي کرده ايم و در 8 ماه آن را از دست داديم. اما فعلاً در موضعي هستيم که از نظر امکانات و موجودي ها مي توانيم مرحله اول عمليات که رسيدن به کانال است را انجام دهيم.
سرهنگ محمدزاده: انجام مرحله اول عمليات باعث ايجاد ترس بيش تري در نزد عراقي ها نخواهد شد.
صحبت با برادر تولايي
تاکنون 8 موشک به داخل جزيره شليک شده، اما نوع آن هنوز مشخص نشده است و 14 موشک هم تاکنون داخل آب اصابت کرده است.
حرکت موشک ها، افقي و هم سطح درياست و تاکنون تلفات مهمي وارد نکرده بود.
با اصرار وزارت نفت، يک ناو بين خارک و بوبيان به گشت زني مي پردازد. نزاجا [نيروي دريايي ارتش جمهوري اسلامي ايران] مي گويد: خارک، بهبهان و فارس را زير پوشش رادار دارد ولي ما معتقديم که نقاط کور راداري وجود دارد.
ما تا عمق 70 کيلومتري در دريا، چاه نفت و تأسيسات داريم که گاه موشک از سطح افقي به سه متري لوله عمودي نفت اصابت کرده است و تشخيص اين بوده که افقي اصابت و هم سطح دريا اصابت کرده است.
آرژانتين در جنگ 81 فالکلند، يک موشک هوا به زمين به اولين کشتي انگليسي زده که از فاصله 25 مايلي شليک شده که فرانسوي بوده و گزارش آن در تايم سه ماه پيش نوشته شده است.
برادر خياطان؛ خارک 29/5/1361
حدود 8 مورد حمله موشکي داشته ايم که در اوايل، فاصله زماني آن ها زياد بود؛ اما به ترتيب فاصله ها کم شد تا اينکه، يک ماه پيش سه روز پي در پي مورد اصابت موشک قرار گرفتيم و موشک ها اکثراً به آب اصابت کردند.
يک ماه پيش نيز 4 فروند هواپيماي عراقي توانستند به حريم جزيره وارد شوند و بمباران کردند و توپ يکي از هواپيماها باعث ايجاد آتش سوزي در اسکله شرقي شد. روش نفوذ هواپيماها از سمت شمال و داخل خود ايران بود (گناوه). از يک ماه پيش ديگر مسأله اي نداشتيم تا حادثه اخير که همه اظهار مي دارند اول انفجار مهيبي صورت گرفته و نور شديدي پخش شده، اما کسي متوجه هواپيما يا صداي آن نشده است.
پس از حادثه، بارگيري کشتي هايي را که درحال بارگيري بودند متوقف کرديم و بعد از مدتي بارگيري مجدداً ادامه پيدا کرد. عراق، ديروز در راديوي کشتي ها اعلام کرد که ما در مختصاتي که به جزيره خارک مربوط مي شود عمليات داريم و کشتي ها دور شوند و ساعت 3:30 نيمه شب، صداي انفجاري در دريا شنيده شد. همچنين لرزش انفجاري در گناوه، که 40 کيلومتري خارک است گزارش شده و همين لرزش در 90 کيلومتر به سمت عربستان نيز گزارش شده است. موشک ها تقريباً همانند موشک هاي قبلي بوده است و از دقت زيادي برخوردار نيست.
چاه هاي نفت: يک سري چاه هاي نفتي هست که داراي چهار پايه براي حفظ سکو هستند و در وسط آن يک لوله و عمود بر سطح زمين قرار دارد که لوله اصلي نفت مي باشد. چند مورد مشاهده شده که در ارتفاع 3 متر از سطح دريا اين لوله ها مورد هدف قرار گرفته است. اين مسأله مهم است چرا که به جاي تمام پايه ها، تنها لوله نفت چاه هدف قرار گرفته است. تاکنون سه سکو بدين صورت، مورد حمله واقع شده، که احتمال دارد اين حمله با آر.پي.جي و يا نارنجک تخم مرغي صورت گرفته باشد.
يکي از اشکالات مهم ترددهايي بوده که به طور قاچاق به کويت و غيره صورت مي گيرد. فعلاً والف هاي اسکله تي سوخته، اما بقيه اسکله ها فعال هستند.
مواردي را که بيش از اين هدف حمله موشکي قرار گرفته بود بازديد کرديم، تانک ها [تانک فارم ها] عمدتاً از پهلو مورد اصابت قرار گرفته اند و يک دوم از آنها نيز از سمت بالا مورد اصابت قرار گرفته اند. يک تانک که در روز قدس مورد حمله واقع شده، بيش از 250 هزار بشکه نفت داشته و از زاويه حدود 280 تلي 285 مورد هدف قرار گرفته است و ترکش ها از حدود زاويه 130 الي 150 درجه از سمت مقابل بيرون رفته بود. مورد 48 ساعت گذشته نيز از همين زاويه هدف حمله قرار گرفته بود و موشک ديگر نيز به دريا اصابت کرده بود، اما به علت حرارت شديد، تانک غربي آن نيز مشتعل شده بود. تانک ها [تانک فارم ها] بسيار نزديک مهم مي باشند و به نظر مي رسيد نبايد همه آنها پر باشند.
تجزيه و تحليل براي تصميم گيري، 18/6/1361
برادر محسن [رضايي]: سؤالات ذيل مطرح است:
1) آيا بالاخره ما مي خواهيم در منطقه بصره عمل کنيم يا خير؟
2) در شرايط فعلي، آيا ما در غرب به صورت متمرکز عمل کنيم و يا در فکه و غرب، هم زمان عمل کنيم؟
دو حالت وجود دارد که آيا عراق به جنگ ادامه مي دهد و يا تسليم مي شود؟ شواهدي وجود داردکه جنگ ادامه خواهد يافت. از جمله اين شواهد اين است که، آمريکا سرمايه زيادي روي بني صدر، منافقين، کردستان و جنگ صرف کرده امّا نتيجه مطلوبي نداده و خطر جمهوري اسلامي براي آمريکا بيش تر شده است؛ لذا آمريکا اين درگيري را يا بايد ادامه دهد و يا جبهه جديدي را بگشايد. ترکيه که خودش توسط نظامي ها اداره مي شود و مشکلات خاص خودش را دارد. پاکستان نيز با توجه به داشتن 30 الي 60 ميليون شيعه نمي تواند به عنوان تلاش اصلي وارد درگيري شود. نقطه استراتژيک عمده اي نيز در مقابل پاکستان وجود ندارد. امّا سازمان ارتش عراق هنوز باقي مانده است.
در مورد عراق ما بايد فشار زيادي روي عراق بياوريم يا بايد خود بصره و صفوان را هم بگيريم که اين فشار، پنجاه درصد است و تنها در سمت بغداد، فشار صد در صد است.
برادر رحيم [صفوي]: ما بايد در بصره عمل کنيم و حداقل به کناره شط برسيم البته بايد روي عبور از شط هم کار کنيم چرا که اين اقدام، از نظر اقتصادي براي دشمن ضرر دارد.
1- منظور مستردتط روحي نيروها پس از عمليات رمضان است.
