به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس از کرمان، شهید "علیاصغر رحیمی" در ۱۳ آذر ۱۳۱۶ در روستای رتک از توابع بخش مرکزی شهرستان کوهبنان کرمان متولد شد و در همان روستا تا سوم ابتدایی تحصیلات خود را ادامه داد.
وی در تظاهرات اوایل انقلاب شرکت فعالانه داشت و در روستای محل خود از بانیان برگزاری مراسم دعای توسل و کمیل بود و مردم روستا را به شرکت در این مراسمهای عبادی فرا میخواند.
با شروع جنگ تحمیلی چند مرتبه به جبهه شتافت، وی در گردان ۴۱۱ لشکر ثارالله مشغول خدمت بود و در سال ۱۳۶۲ در جبهه شلمچه در سن ۴۶ سالگی به درجه رفیع شهادت نائل آمد، پیکر پاک شهید به مدت چند سال مفقود بود که سرانجام با تلاش گروه تفحص شهدا در زادگاهش به خاک سپرده شد.
این شهید در وصیتنامه خود از مفقود شدن پیکر خود خبر میدهد و از فرزندانش میخواهد به دنبال پیکرش نباشند.
وی گفته بود: شما دنبال پیدا کردن جنازهام نباشید که راضی نیستم، فقط دنبال اسلام و امام باشید که رضای خداوند در این است و یاد خدا و ذکر خدا را فراموش نکنید؛ «الا بذکرالله تطمئنالقلوب».
شهید علیاصغر رحیمی دارای چهار فرزند پسر و یک فرزند دختر بود که فرزند ارشد ایشان شهید غلامحسین نیز یک سال پس از وی به شهادت رسید.
در وصیتنامه این شهید آمده است: بار خدایا میدانی برای رضایت تو به جبهه آمدم و به راه تو قدم برمیدارم و به فرمان تو جهاد میکنم و تو از دل من آگاهی که غیر از رضای تو هیچ نمیپسندم، خودت توانایی و داناییام ده که به راهت باشم.
بار خدایا مرا توفیق آن ده که از گناهان هجرت کنم، همانطور که از خانه، شهر و دیارم هجرت کردم، بار خدایا گناهان مرا از کرم، بخشش، مهربانی و مرحمت بیپایانت ببخش.
بار خدایا تنها موجودیام جانم است که میخواهم نثار راه اسلام کنم تا شاید کفارهای بر گناهانم و ادای دینم در قبال جمهوری اسلامی باشد، بار خدایا توبهام را بپذیر که در هر حال به تو نیازمند و محتاجم.
در بخش دیگری از این وصیتنامه آمده است:ای برادر و خواهرم،ای فرزندانم و همسرم وای کسی که این وصیتنامه را میخوانی، مدتهاست آرزو داشتم و شعله عشق خدا در دلم فروزان گشته بود، آن خالق یکتا و بیهمتا راه را باز کرد، آن هم چه راهی که شیفتگانش و رهروان رسولش و یاران خمینی (ره) از این راه به معبود و معشوقشان میرسند.
و من نیز عاشق پاک باختهام و در این راه جان به کف گرفتهام و برای رضایش میروم تا شاید سعادت و شهادت را نصیب گنهکاری چون من گرداند و تنها وصیتم به تمام مادران و پدران امروز و آینده این است که خود حسینوار و زینبگونه باشند و فرزندانشان را نیز چنین تربیت کنند و امام این رهبر، پیر جماران، توفنده امت، امید مستضعفان را تنها نگذارند که وجود این نعمت، از برکات الهی است.
من اگر هزار بار قطعه قطعه شوم و دوباره زنده شوم از این امام قهرمان، یاور مستضعفان، حجت و بیدار کننده امت، ناجی و بیدار، نایب برحق امام زمان (عج) و سید، دست بر نخواهم داشت و تا آخرین قطره خونم و آخرین نفسم و آخرین صدایی که از حلقومم بیرون میآید به راه اسلام و به راه امام هستم.
خدایا ترا به قطره قطره خون شهدای اسلام از صدر اسلام تا کربلای حسین (ع) از کربلای حسین (ع) تا کربلای ایران سوگندت میدهم که امام ما، را رهبر ما را تا انقلاب حضرت مهدی (عج) نگهدار و انقلاب ما را به انقلاب حضرت حجت (عج) متصل بگردان.
این شهید ادامه میدهد: وصیت دیگرم این است که اگر خداوند راه سعادت را باز کرد و توفیق شهادت نصیب و جسدم مفقود شد و به زادگاهم نیامد به هیچ عنوان به دنبال جسدم نیایید و هرگز این فکر را نکنید که راضی نیستم شما دنبال پیدا کردن جنازهام باشید، فقط دنبال امام و اسلام باشید که رضای خدا در آن است و یاد خدا و ذکر خدا را فراموش نکنید که همانا با یاد خدا دلها آرام میگیرد و قیم فرزندانم و خانوادهام پسر ارشدم غلامحسین و از غلامحسین نیز میخواهم که غلام حسین (ع) باشد و از خدای قادر متعال یاری جوید و تنها تکیهگاهش خداوند باشد و بس.