خبرگزاری دفاع مقدس: خوش خدمتی های پهلوی به رژیم صهیونیستی سابقه ای طولانی دارد. نفوذ صهیونیست ها به داخل ایران از مدت ها قبل از حکومت پهلوی بوده است؛ اما ورود رسمی آنان به صحنه سیاست ایران را می توان از زمان روی کار آمدن رضاخان با کمک سیدضیاءالدین طباطبایی (عامل یهودی- صهیونیستی حکومت رضاشاه) دانست.
سیدضیاءالدین طباطبایی مدتی بعد از روی کارآمدن رضاخان، به فلسطین می رود و اقدام به خرید زمین های اعراب فلسطینی در این منطقه می کند و سپس این زمین ها را به یهودیان واگذار می نماید و عملاً کمک فراوانی در ایجاد فضایی برای صهیونیست ها می نماید.
اما این نفوذ و رابطه در دوره محمدرضا پهلوی مخلوع بیشتر به چشم می خورد. این ارتباط و حتی به تعبیری نوکری محمدرضا پهلوی برای رژیم صهیونیستی تا آنجا به پیش می رود که بعد از اولین نامه انقلابی امام (ره) خطاب به شاه به مناسبت لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی، که امام خمینی(ره) برای اولین بار در این نامه از آمریکا و اسرائیل به عنوان عامل بدبختی ایران و اسلام نام می برد، طی پیامی به امام خمینی(ره) می نویسد: شما هرچه دلت می خواهد به من بگو ولی از آمریکا و اسرائیل هیچ حرفی نزن!
محمدرضا پهلوی به عنوان پادشاه یکی از کشورهای اسلامی، اولین کشوری بود که رژیم صهیونیستی را به صورت شناسایی محدود ( به صورتی که دوطرف نمی توانند سفیر اعزام کنند یا معاهده ای امضا نمایند) به رسمیت شناخت و سفارتخانه ای در بیت المقدس ایجاد نمود.
این اقدام پادشاه مخلوع ایران با اعتراض شدید کشورهای اسلامی همسایه و منطقه مواجه شد تا آنجا که جمال عبدالناصر رئیس جمهور وقت مصر نطقی تند علیه شاه ایراد می کند و از محمدرضا پهلوی، به این علت که رژیم صهیونیستی را به رسمیت شناخته است به شدت انتقاد می نماید و دیپلمات های خود را از ایران فرامی خواند و با ایران قطع رابطه می کند.
محمدرضا پهلوی که عامل حکمرانی و حکومت بر ایران را در خوش خدمتی به رژیم صهیونیستی می دید، لذا هیچ گونه اهمیتی در مورد این اقدامات قائل نشد و ایران را کشوری مستقل دانست که برقراری ارتباط با هر رژیمی تنها مربوط به خودش است.
شاه مخلوع ایران در ادامه حکومت خود نیز خدمات فراوانی در قبال رژیم صهیونیستی انجام می دهد و روابط عمیقی با این رژیم جعلی ایجاد می کند که تنها به بخشی از آنها اشاره می کنیم:
1- صدور نفت به اسرائیل
در زمانی که کشورهای نفت خیز عربی اسرائیل را در تحریم اقتصادی قرار داده بودند، ایران به عنوان یکی از بزرگ ترین صادر کنندگان نفتی همکاری های اقتصادی و نفتی خود را با اسرائیل آغاز نمود به گونه ای که در دو جنگ 1973 و 1967 بیش از 90 درصد احتیاجات نفت اسرائیل را ایران تامین می کرد. در مقابل این اقدام حکومت پهلوی، اسرائیل به صدور کالاهای صنعتی ساخت این کشور و نیز تسلیحات نظامی به ایران مبادرت نمود. ایران همچنین در طرحهای کشاورزی و صنعتی خود از رژیم صهیونیستی استفاده می کرد.
یکی از بزرگترین طرحهای کشاورزی که اسرائیلیها نقشی فعال در راهاندازی و اداره آن به عهده داشتند، طرح کشت و صنعت قزوین بود.
2- صدور مجوز تاسیس دفتر آژانس یهود در تهران
آژانس یهود یک نهاد صهیونیستی است که وظیفه آن سرعت بخشیدن به مهاجرت یهودیان به اسرائیل است. مئیر عزری (نخستین سفیر اسرائیل در ایران ) در مورد این خدمت شاه می گوید: "از آنجا که شاه مردم دوست ایران به یهودیان مهری فراوان داشت، دستگاه لشگری و کشوری از هیچ گونه یاری به پناهندگان برای رسیدن به سرزمین اسرائیل خودداری نمی کرد. دستگاه های اداری، گذرنامه، پلیس و گمرک نیز در دادن گواهی، روادید و پروانه ها دست و دل باز بودند ."
دیدار فرح پهلوی با مئیرعزری
3- همکاری ساواک با موساد
همکاری های اطلاعاتی و امنیتی نظامی موساد با حکومت پهلوی و آموزش نظامی نیروهای ایرانی به ویژه ساواک توسط اسرائیل و همچنین بستن قراردادی 1میلیارد دلاری با ایران با هدف کار بر روی پروژه موشک های پیشرفته
4- روابط تجاری
در حیطه روابط تجاری نیز، در سال ۱۹۷۳اسرائیل ۳۳میلیون دلار صادرات به ایران داشت. این مقدار در ۱۹۷۴به ۶۳ میلیون و در ۱۹۷۷به ۱۹۵میلیون دلار رسید. در سال ۱۹۷۸، اسرائیل ۷٪ کل صادرات خود (بالغ بر ۲۲۵میلیون دلار) را به ایران فرستاد.
5- ایجاد پرواز مستقیم از فرودگاه مهرآباد به فرودگاه بن گورین
6- پیشنهاد تجهیز ایران به تسلیحات هسته ای در سال 1357
این خوش خدمتی ها و همکاری ها تا حدی بود که حتی موجبات تشکر بزرگان اسرائیل را نیز فراهم آورد. سند زیر که توسط وزارت خارجه پهلوی صادر شد، ترجمه نامه خاخام بزرگ بیت المقدس به محمد رضا شاه است که در آن از خدمات وی به اسرائیل تشکر شده است.
این اقدامات در راستای منافع آمریکا در منطقه بود تا از ایران کشوری بسازد که پیاده کننده سیاست های آمریکا نه تنها در داخل ایران بلکه درسایر کشورهای منطقه باشد. محمدرضا پهلوی به عنوان پیاده کننده این سیاست، تاحدی خوب عمل کرد که سبب شد دیگر، کار از همکاری های متداولِ میان کشورها عبور کند و آمریکا، رسماً استقلال ایران را زیر سوال ببرد و این کشور را جزء خاک و ایالت 52 خود بنامد.
در همین رابطه، آمریکا تا حدی پیش می رود که هنگام ورود رئیس جمهور خود به ایران، نه تنها با شاه بلکه با هیچ مقام رسمی کشور، هیچ گونه هماهنگی نمی کند و پس از ورود به ایران، مستقیم به کاخ شاه می رود و جلسه ای با روسای چند کشور دیگر برگزار می نماید. در حین جلسه بود که تازه محمدرضا شاه پهلوی پادشاه ایران! متوجه حضور این افراد و جلسه آنان در کاخ خود می گردد!
