گزارش سردار شهید حسن باقری از واقعه طبس

روایت شکست شیطان

سردار شهید حسن باقرى، که آن موقع در کسوت امریکا مشغول فعالیت بود، از اولین خبرنگارانى بود که خود را به محل حادثه در طبس رساند و مردم کشورمان را در جریان جزئیات این واقعه قرار داد.
کد خبر: ۱۶۵۴۴
تاریخ انتشار: ۰۳ ارديبهشت ۱۳۹۳ - ۱۱:۲۷ - 23April 2014

روایت شکست شیطان

خبرگزاری دفاع مقدس، پنجم اردیبهشت ماه یادآور یکى از مهم ترین و مفتضحانه ترین شکست هاى ارتش امریکا در طول تاریخ خود است.

درچنین روزى بود که در نتیجه امداد الهى توطئه امریکا در صحراى طبس براى نفوذ در کشور و انجام عملیات پنهانى نظامى با شکست مواجه شد.

سردار شهید حسن باقرى، که آن موقع در کسوت خبرنگار مشغول فعالیت بود به همراه همکارش محمدى فر، جزو اولین خبرنگارانى بود که خود را به محل حادثه رساند و با تهیه و انتشار گزارش هاى مختلف در روزنامه جمهورى اسلامى مردم کشورمان را در جریان جزئیات این واقعه قرار داد.

اولین قسمت از گزارش وى در فرداى واقعه یعنى 6 اردیبهشت 58 منتشر شد. گزارش هایى که بعدها مبنایى براى ساخت مجموعه تلویزیونى طوفان شن قرارگرفت.

آنچه در ادامه می خوانید بخشى از گزارش آن روز این شهید از واقعه طبس است.

"منطقه فرود هواپیماها و هلى کوپترها محلى است در فاصله حدود 270 کیلومترى یزد و 160 کیلومترى طبس و حوزه ژاندارمرى بیرجند پاسگاه رباط خان در 40 کیلومترى این نقطه واقع است.

دیروز صبح در دوکیلومترى محل فرود هواپیما به اولین گروه سربازان ژاندارمرى برخوردیم که محافظت منطقه را برعهده داشتند. در کنار تانکرى که توسط مزدوران کثیف امریکایى به آتش کشیده شده بود به نگهبانى مشغول بودند. افسر فرمانده این گروه به ما گفت که مزدوران امریکایى سوار بر یک موتور تریل جلوى این تانکر مواد سوختى را گرفتند و حتى به راننده اجازه برگشت هم ندادند و در عوض تانکر او را به گلوله بستند که در نتیجه تانکر منفجر و به آتش کشیده شد و راننده هم از ناحیه سر آسیب دیده است که براى مداوا به یزد اعزام شد.

تنها چیز سالمى که ما از این تانکر دیدیم نمره جلوى آن بود و دیگر هیچ چیز سالمى دیده نمى شد. حادثه به اندازه اى بود که فنرهاى عقب ماشین و حتى شاسى اصلى ماشین را نیز کج کرده. در این بین فرمانده حفاظت منطقه که یک سرگرد نیروى زمینى لشکرخراسان بود براى بازدید به این محل آمد و وقتى که فهمید ما خبرنگار هستیم و از تهران آمدیم متذکر شد که این منطقه توسط مزدوران امریکایى مین گذارى شده و رفتن براى تهیه عکس و گزارش خطرناک است، اما وقتى با اصرار ما روبه رو شد قبول کرد که خود نیز همراه ما بیاید و راهنمایى کند. ما نیز متوجه شدیم که اولین گروه خبرنگار و عکاس هستیم که براى تهیه گزارش از این جنایت فضاحت بار کارتر به منطقه آمده ایم.

فاصله محل سوزاندن تانکر تا محل سقوط هواپیما حدود یک و نیم کیلومتر بود. از دور فقط دو هلى کوپتر به چشم مى خورد و دو تا سه تا پره که عمودى در زمین فرو رفته بودند. جلوتر که رفتیم فرمانده حفاظت منطقه توضیح داد که این نقطه جزء نقشه اى بوده است که در زمان رژیم طاغوت قرار بود فرودگاه شود و چون این نقشه ها توسط همین امریکایى ها طرح ریزى شده، لذا مختصات این منطقه را داشته اند و قبلاً هم از این محل براى صدور اورانیوم هاى استخراج شده از منطقه به امریکا استفاده مى کردند. باید متذکر شد که منطقه فرود هلى کوپترها، منطقه اى است از کویر به صورت دشت باز و گسترده به وسعت بیش از ده کیلومتر مربع با میدان دید وسیع که گنجایش فرود هواپیما و هلى کوپترهاى زیادى را دارد.

سرگرد فرمانده نظارت منطقه ادامه داد که امریکایى ها حساب همه چیز را کرده بودند، اما از آنجا که پشتیبان ملت خداوند متعال است سطح کویر شنى بوده و تمام نقشه هاى آنها را برهم ریخت.

هلى کوپتر نیروى دریایى امریکا در منطقه بود که هنوز منفجر یا منهدم نشده بود و فقط بعضى از چرخ هایش در شن فرو رفته بود. این دو هلى کوپتر یکى در سمت راست جاده و دیگرى در سمت چپ قرار داشت.

هلى کوپتر دیگرى در سمت چپ جاده سوخته و متلاشى شده بود و علاوه بر این هلى کوپترهاى سالم یک هلى کوپتر هم با هواپیما c130 امریکایى تصادف کرده بود و هر دو آتش گرفته بودند و خود این حادثه باعث عقیم ماندن تلاش هاى کارتر دیوانه شده بود. البته راجع به علت تصادف هواپیماى c130 و هلى کوپتر، احوال گوناگونى نقل مى شود.


از هواپیماى c130 که چهار موتوره است جز تل خاکستر و آلومینیوم هاى ذوب شده که در سطح کویر روان شده بود چیزى باقى نمانده بود. پنج جسد سوخته خلبانان امریکایى را در لابلاى لاشه هواپیما مشاهده کردیم که عبارت بودند از خلبان و خدمه هواپیماى c130. هلى کوپترى هم که به این هواپیما برخورد کرده بود متلاشى شده بود که مسلماً خلبانانش به درک واصل شدند.

نکته قابل توجه اینکه جعبه سیاه هواپیما که حاوى مختصات پرواز، جهت و مسیر پرواز بوده در محل بین سوخته هاى لاشه هواپیما موجود بود و از این جعبه مى توان کاملاً مطمئن شد که این مزدوران از کدام یک از پایگاه هاى کشورهاى مزدور امریکا در منطقه پرواز کرده اند.

مقدار زیادى پوکه هاى شلیک شده 16 ـ 88 را مشاهده کردیم و فانوسقه هاى زیادى روى زمین پخش بود که در هر کدام از این فانوسقه ها، بمب و دو جافشنگى m16 که در هر کدام سه خشاب 20 تیرى وجود داشت. امریکایى ها حتى وقت نکرده بودند که این فشنگ ها را همراه خود ببرند و در محل رها کرده و فرار کردند.

گفته مى شد که کنار هر وسیله مقدارى مواد منفجره کار گذاشته شده اند و ما دوربین اسلحه هاى زاویه سنج سنگین را دیدیم که کنار آنها جعبه مواد منفجره آماده انفجار قرار داشت و این بسیار خطرناک بود."
 

نظر شما
پربیننده ها