خبرگزاری دفاع مقدس: پس از پیروزى انقلاب اسلامى ایران در سال 1357، تحولات بنیادین در ساختار سیاسى و ایدئولوژیکى ایران ایجاد شد. امریکایى ها به دنبال فرصتى مى گشتند تا به وسیله ایادى داخلى خود این تحولات را کمرنگ کنند، اما پس از تسخیر سفارت امریکا در 13 آبان 1358، که نقطه اوج استکبارستیزى و دشمنى مردم ایران با امریکا بود، جیمى کارتر، رئیس جمهور دمکرات امریکا، وارد بحران 444 روزه شد. در این دوره ایالات متحده از ترفندهاى مختلف نرم افزارى و سخت افزارى استفاده کرد تا این بحران را مدیریت کند.
سایروس ونس، وزیر وقت امور خارجه امریکا، و زبیگینو برژینسکى، مشاور امنیت ملى دولت کارتر، بازوان این مدیریت بحران بودند. ونس به دنبال راه حل هاى دیپلماتیک بود و برژینسکى به دنبال راه حل نظامى و به نمایش گذاشتن اقتدار امریکا در منطقه و بازگرداندن هیمنه امریکا که توسط دانشجویان پیرو خط امام(ره) و شخص معمار کبیر انقلاب امام خمینى(ره) شکسته شده بود.
پس از شکست طرح هاى دیپلماتیک سایروس ونس، کارتر چاره اى نداشت تا طرح هاى برژینسکى را درباره راه حل هاى نظامى به اجرا بگذارد. علت این امر هم فشار افکار عمومى امریکا بر دولت کارتر بود تا این بحران را مدیریت نماید. کارتر به دنبال راه حل هاى دیپلماتیک بود اما چاره اى نداشت تا این هیمنه شکست خورده را دوباره بازگرداند.
بنابراین در تاریخ 24 آوریل 1980، (4 اردیبهشت 1359) اقدام ارتش امریکا و عملیات نجات گروگان ها ـ موسوم به عملیات پنجه عقاب ـ در خاک ایران آغاز شد. این عملیات در محور جنوب شرقى ایران از دریاى عمان و اقیانوس هند فرماندهى مى شد، اما در همان مرحله اول در صحراى طبس با شکست سنگینى رو به رو شد.
کارتر با گروگانگیرى وارد بحران مى شود
اصولاً مسئولین و تصمیم گیرندگان سیاسى باید هنر مدیریت و رهبرى خود را در مواقع بروز بحران نشان دهند. کارتر که خود را ملزم به رعایت اخلاق و حقوق بشر در سیاست بین المللى مى دانست، از همان ابتداى پیروزى انقلاب اسلامى وارد بحران شد. تا یک سال قبل وى موفق به عقد قرارداد پیمان کمپ دیوید بین انورسادات(رئیس جمهور وقت مصر) و مناخم بگین(نخست وزیر وقت رژیم صهیونیستى) شده بود و پایان منازعه مصر و رژیم صهیونیستى را یک موفقیت در دیپلماسى و سیاست خارجى امریکا محسوب مى کرد اما با وقوع انقلاب اسلامى وارد یک بحران جدى شد. ایران این متحد استراتژیک خود را از دست رفته مى دید و به دنبال این بود که ایران را مجدداً به اردوگاه غرب بازگرداند.
شاه ایران براى امریکا به پاشنه آشیل روابط مجدد با ایران تبدیل شده بود. ایالات متحده شاه را در نیویورک در 4 آبان 1358 پذیرفت و همین عمل خشم مردم ایران را برانگیخت و در روز یکشنبه 13 آبان 1358 (4نوامبر1979) دانشجویان پیرو خط امام(ره) که طیف انقلابى و پرشور سیاسى کشور محسوب مى شدند، سفارت امریکا را در تهران به اشغال خود درآوردند و با این اقدام، خشم خود را به امریکا نشان دادند.
در این ارتباط معمار کبیر انقلاب حضرت امام خمینى(ره) با تأیید عمل دانشجویان پیرو خط امام فرمودند: "آن مرکزى که جوانان رفتند و گرفتند، مرکز جاسوسى و مرکز توطئه بوده است."
با سخنرانى امام(ره) و پیام هاى ایشان به دولت امریکا، کارتر وارد یک بحران 444 روزه شد و براى مدیریت آن راه حل دوگانهاى را در پیش گرفت، یکى دیپلماسى و دومى جنگ و راه حل نظامى.
امریکا در اولین اقدام قهرآمیز در 14 نوامبر 1979، دستور توقیف دارایى هاى دولت ایران در امریکا را اعلام کرد و با این اقدام دشمنى خود را آشکار کرد. ایران نیز با رهبرى مدبرانه حضرت امام(ره) آزادسازى گروگان ها را مشروط اعلام کرد. شرط هایى که پذیرش آن توسط امریکا، هیمنه و حیثیت ملى آن را خدشه دار مى کرد.
بنابراین کارتر دیگر به دنبال راه حل دیپلماتیک نرفت و راه حل نظامى و طرح برژینسکى مورد پذیرش وى قرار گرفت. در این طرح مى خواستند گروگان ها را در پى یک عملیات ایذایى از تهران آزاد کنند.
پنجه عقاب چطور شکل گرفت؟
محور این عملیات از جنوب و جنوب شرق ایران آغاز مى شد، جایى که ناوهاى هواپیمابر امریکا از کانال سوئز و اقیانوس هند هواپیماهاى هرکولس و جنگنده امریکایى را حمل مىکردند و این هواپیماها از نقاط کور رادارى حرکت مى کردند. این هواپیماها باید در مرحله اول وارد یک منطقه متروکه و دورافتاده مى شدند و صحراى طبس بهترین گزینه براى اجراى مرحله اول بود.
قبل از اجراى عملیات، پروازهاى شناسایى، اطلاعاتى متعددى صورت گرفت و صحراى طبس به دلیل دورافتادگى، براى فرود آمدن هواپیماهاى حمل و نقل در شب مناسب ترین محل تشخیص داده شد.
لازم به ذکر است که در روز 18 فروردین 1359، رابطه سیاسى دو کشور قطع شد و شرایط براى اجراى طرح برژینسکى و اقدام نظامى کاملاً فراهم آمد. کلیه امریکایى هاى مقیم ایران و نیز دیپلمات هاى ایرانى مقیم امریکا کشورهاى مربوطه را ترک کرده بودند.
طرح عملیات پنجه عقاب جمعاً دو روز(از 24 آوریل تا 26 آوریل 1980) برابر با 4 تا 6 اردیبهشت 1359 پیش بینى شده بود. قرار بود در شب اول، 8 بالگرد و 6 هواپیماى 130C- در عمق خاک ایران در نواحى جنوب و جنوب شرق ایران در وسط بیابان هاى طبس فرود بیایند و پس از سوختگیرى مجدد به تهران پرواز کنند و عملیات آزادسازى از آنجا آغاز شود و به سرعت به پایان برسد.
عقابى که مذبوحانه در طبس سقوط کرد
8 بالگرد از ناوگان نیمیتز در دریاى عمان به سمت بندر چابهار و کنارک ایران به پرواز درآمدند. پس از گذشت دو ساعت از پرواز این بالگردها در درون خاک ایران، سیستم هشدار دهنده بالگرد شماره 6 از احتمال بروز نقص در پروانه هاى این بالگرد خبر داد و این بالگردها در نقطه اى فرود آمد تا به وسیله بالگردهاى دیگرى راه خود ادامه دهند. اما غبار شن و ماسه مانع از دید کافى بالگردها شد و توفان شن سبب نقص فنى بالگردها شد. با این حال آنان مى خواستند تا مرحله اول عملیات یعنى فرود در طبس انجام شود و در شرایط بهتر مراحل بعد انجام گیرد. برخورد بالگردها و هواپیماهاى c130 به یکدیگر سبب انفجار مهیبى شد که 8 نفر کشته و 5 نفر به شدت زخمى شدند. عملیات پنجه عقاب در همان مرحله اول به شکست منتهى شد و طوفان شن تمام برنامه هاى آنان را به هم ریخت.
کماندوهاى امریکایى با هواپیماهاى باقیمانده به مقر خود در دریاى عمان و اقیانوس هند برگشتند و یک شکست بزرگ در پرونده سیاسى امریکا رقم خورد.
سخن آخر
شکست عملیات طبس، یا پنجه عقاب، را باید یک شکست بزرگ در کارنامه سیاسى امریکا در صحنه بین المللى به حساب آورد. نکته قابل توجه، اذعان خود جیمى کارتر به شکست عملیات پنجه عقاب بود. وى اظهار کرد: "هیچ جنگى در نگرفت و نبردى نبود اما با نهایت تأسف، 8 تن از خدمه دو هواپیماى به هم خورده جان باختند و چند امریکایى دیگر نیز در این سانحه زخمى شدند."