خبرگزاری دفاع مقدس: شهید سپهبد محمدولی قرنی به مهندس بازرگان و رفقای ایشان اعتقادی نداشت، آنها هم او را قبول نداشتند، چنین که بالأخره هم موفق شدند بعد از جنگ اول کردستان او را بر کنار کنند. تمام امید و اعتقاد این مرد بزرگ بعد از خدا، به آقای خمینی بود.
به یاد دارم در بحث انتصاب او به سمت اولین رئیس ستاد مشترک بعد از انقلاب آن آقایان (لیبرالها) در شورای انقلاب به شدت با این انتصاب مخالف بودند. در اوایل قبول این مسئولیت، یک شب به خانه ما در تهراننو آمد. از آنجا که از دهه سی با هم رفیق بودیم و هر دو در سال 37 به اتهام طراحی کودتا علیه رژیم شاه دستگیر، زندانی و تا پیروزی انقلاب تحت نظر ساواک خانه نشین شدیم، زبان همدیگر را خوب میفهمیدیم.
از او پرسیدم: چطور شد با وجود مخالفت آقایان دولت موقت این پست را به تو دادند؟ خندید و گفت: فلانی تو که میدانی من یک سربازم و اهل ریاست نیستم. دستور آقای خمینی بود که آقایان را سر جایشان نشاند و بار جمع و جور کردن ارتش برای انقلاب را به دوش من انداخت.