خبرگزاری دفاع مقدس: درجریان «عملیات الی بیتالمقدس» به شهید نیاکی خبر میدهند که دخترش ناخوش است و بهتراست به تهران برود.اما او نمیرود بعدازچند روز دوباره به او میگویند که دخترت به سرطان خون مبتلا شده است، اما او بازهم درجبهه میماند تا اینکه پزشکان درمان دخترش را ناممکن میدانند وحال او وخیم میشود و پس از چند روز از دنیا میرود.
همسرش با اوتماس میگیرد که حداقل درمراسم ختم وتشییع جنازه دخترشان حاضرشود اما سرلشکر شهید نیاکی درنامهای به همسرش مینویسد که من چطور این رزمندگانی را که درجبهه میجنگند و مانند فرزندان من هستند و هرروز تعدادی از آنها شهید میشوند، تنها بگذارم. درشهرکسی هست که تابوت فرزندمان را بلند کند اما در اینجا کسی نیست که پیکرهای این شهدا را از زمین بلند کند. بعد از پایان عملیات بیتالمقدس شهید نیاکی به منزلش رفت.ازآنجایی که نیمههای شب به خانه رسیده بود به اتاق دخترش میرود و تا اذان صبح اشک میریزد.
وقتی برای نماز ازاتاق بیرون میآید به همسرش میگوید که سبک شدم.