به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس به نقل از جوان، تکاور به معنی پیاده نظام سبک، نخبه و ویژه در نیروهای مسلح اغلب کشورها از اهمیت بسیاری برخوردار است. این نیروهای واکنش سریع که از آموزشهای فشرده و سختتری نسبت به سایر نظامیان برخوردار هستند معمولاً در شرایط سخت وارد عمل شده و به مقابله با دشمن میپردازند. در سفری که اخیراً به مناطق عملیاتی جنوب غرب داشتیم فرصتی پیش آمد تا بازدیدی از یگانهای تکاور تیپ مستقل ۴۵ نیروی زمینی ارتش داشته باشیم. این تیپ که هم اکنون وظیفه پشتیبانی قسمتی از مرزهای کشورمان را برعهده دارد، در دوران جنگ تحمیلی تأسیس شد و همان زمان نیز با نیروهای نخبه و ورزیدهای که داشت به مصاف با دشمن پرداخت. از این رو با سرهنگ تقی دریکوند فرمانده تیپ ۴۵ تکاور گفتوگویی را انجام دادهایم که تقدیم حضورتان میشود.
از چه زمانی به عنوان یک تکاور مشغول خدمت شدید؟ این حضور شما مصادف با ورود به جبهههای جنگ نیز بود؟
بنده از سال ۶۳ در جبهههای جنگ حضور یافتم، اما به شکل رسمی از سال ۶۶ وارد یگانهای تکاوری شدم. البته قبل از آن نیز دوره تکاوری دیده بودم، ولی وقتی که تیپهای تکاوری ۲۵ در شمال غرب، ۳۵ در غرب و ۴۵ در شمال غرب تشکیل شدند، من نیز به تیپ ۴۵ وارد شدم و از آن زمان به بعد به طور رسمی جزو نیروهای تکاوری هستم. در کل ۴۳ ماه و ۱۹ روز سابقه حضور در جبهههای جنگ را دارم.
تعریف شما از یک نیروی تکاور چیست؟ این نیروها در دوران دفاعمقدس چه کارایی داشتند؟
تعریفی که بنده به شکل تجربی از معنی تکاور به آن دست یافتهام یک نیروی همهفن حریف است. کسی که دوره چتربازی، چریکی و ضدچریکی، رزم در برف (اسکی و...)، تمرینهای آبی- خاکی، کار با طناب و کوهستان و راپل و... را گذرانده و در کل یک نیروی ورزیده با سطح آموزشی بالاتر از باقی نیروهاست. در دفاعمقدس نیز نیروهای تکاور به عنوان یک نیروی واکنش سریع در مناطق عملیاتی حضور داشتند تا به صلاحدید فرماندهان وارد عمل شوند. در یک تعریف کلی، هر وقت که دشمن به منطقهای حمله میکرد، اولین نیرویی که به مصافش میرفت تکاوران بودند. هر وقت هم که قرار به حملهای میشد، نیروهای خطشکن از همین تکاوران بودند.
خود شما در چه عملیاتهایی حضور داشتید؟
بنده در عملیاتهای مختلفی حضور داشتم. کربلای یک، کربلای ۶، عملیات المهدی در سرپل ذهاب، عملیات مرصاد و... از جمله تکهایی بودند که به عنوان یک تکاور در آنها حضور داشتم. در اواخر جنگ نیز فرمانده گروهان تکاوری از جمعی تیپ ۴۵ مشغول خدمت بودم و غالباً به همراه سایر همرزمانم به عنوان نیروهای خطشکن در عملیاتها وارد عمل میشدیم.
اگر امکان دارد یک نمونه عینی از شرکت تکاوران در عملیاتهای دفاعمقدس بیان کنید.
در عملیات مرصاد که به عنوان آخرین عملیات جنگ تحمیلی از آن یاد میشود بخشی از نیروهای منافقین که از سوی بعثیها حمایت میشدند از مرزهای استان ایلام وارد عمل شدند. خوب یادم است آنها میخواستند از تنگه نیاز وارد شوند که گردان تکاوری ما برای مقابله با متجاوزین در آن منطقه مستقر شد. به واسطه آموزشهایی که دیده بودیم صبر کردیم تا خوب به ما نزدیک شوند، وقتی که به فاصله ۲۰۰ متری رسیدند، در همان حمله اول دو نفربر زرهی و یک خودرویشان را منهدم کردیم و با پشتیبانی هوایی که از ما میشد منافقین به سرعت فرار کردند. یک ستون آنها به سمت مهران عقب نشستند و یک ستون به سمت منطقه شور شیرین که بین میمک و مهران است. ستونی که به سمت مهران رفته بود توسط یک فروند جنگنده خودی مورد حمله قرار گرفت و ما به سراغ ستون دیگر رفتیم. یادم است یک توپ ۱۰۶ روی جیپی سوار شده بود که تعدادی از بچههای تکاور به وسیله آن چند دستگاه از ادوات دشمن را حین فرار منهدم کردند. کمی جلوتر هم از آنجایی که بچههای مهندسی پل پشت دشمن را منهدم کرده بودند، منافقین با برجای گذاشتن همه ادوات نظامیشان پیاده فرار کردند و روز بعد ما تسلیحات برجای مانده از آنها را به غنیمت گرفتیم.
اگر موافق باشید یادی کنیم از تکاوران نخبه و نام آشنای دفاعمقدس.از جمله تکاوران نمونه دوران دفاعمقدس میتوانم به امیر آذرفر اشاره کنم. ایشان اکنون بازنشسته و نزدیک به ۷۰ سال سن دارند و در زمان جنگ فرمانده لشکر ۲۸ و ۶۴ بودند که در آخرین رشادتشان در اواخر جنگ و طی عملیات کربلای۷ یکی از سختترین ارتفاعات را تصرف کردند که شاهدان عینی میگویند این ارتفاعات بیش از یک متر و نیم، دو متر برف رویشان داشتند. امیر آذرفر از معدود نفراتی است که حضرت امام طی دوران جنگ تحمیلی تلفنی با ایشان صحبت کرده و از عملکردشان تقدیر کرده بودند.