شهید نسل سوم

کد خبر: ۱۹۸۱۵۵
تاریخ انتشار: ۱۹ دی ۱۳۹۱ - ۱۰:۳۲ - 08January 2013
دي ماه اولين سالگرد شهيد ولايتمدار و نخبه علمي؛ مهندس مصطفي احمدي روشن است به همين مناسبت گفت و گويي با پدر و مادر شهيد ترتيب داديم، كه با هم مي خوانيم:
شهيد مهندس مصطفي احمدي روشن فارغ التحصيل 1381 رشته مهندسي شيمي دانشگاه صنعتي شريف و معاون بازرگاني سايت نطنز، از نخبگان علمي كشور و از خانواده اي مذهبي و ولايي، بوده است كه چندين مقاله ISI به زبان هاي انگليسي و فارسي داشت. به گفته دوستان وي شهيد احمدي از شاگردان آيت الله خوشوقت استاد اخلاق تهران بوده است. معاون بازرگاني سايت نطنز شخصي شوخ و باصفا و در عين حال در مديريت جدي و قاطع بوده است. شهيد احمدي، عضو فعال بسيج، در راهپيمايي عظيم 9 دي 88؛ روز تجديد بيعت با ولايت، حضور داشت و يك ولايتمدار به معناي واقعي بود، او شيفته رهبر معظم انقلاب اسلامي بود. شهيد احمدي روشن بر اثر انفجار يك بمب مغناطيسي در خودروي خود در ميدان كتابي ابتداي خيابان گل نبي تهران بدست عوامل استكبار به شهادت رسيد. از شهيد احمدي روشن يك فرزند به نام علي به يادگار مانده است.

مولود مبارك پنج شنبه كه شهادت و ولادتش در يك ماه قمري واقع شد
صديقه سالاريان(متولد 10 دي ماه 41) مادر شهيد مصطفي احمدي روشن، گفت: شهيد پنج شنبه؛ 17 شهريور 58 در بيمارستاني در همدان به دنيا آمد همداني ها معتقدند كه مولد پنج شنبه مبارك است به همين منظور ما هم وزن او شيريني پخش كرديم.مصطفي فرزند دوم خانواده و تك پسر بود. پدرش از همان كودكي او را به همراه خود به مراسم مذهبي و تشيع جنازه شهدا مي برد چرا كه معتقد بلود مصطفي از هم اكنون بايستي با فرهنگ شهادت و شهيد آشنا شود. تولد و شهادت مصطفي بسيار عجيب است، او روز بعد از اربعين در ماه صفر متولد شد و دو روز مانده به اربعين نيز به شهادت رسيد.

روزي كه شهيد احمدي روشن با بصيرتش بوي نفاق را استشمام كرد!
او در دوران دانشجويي اش در دانشگاه شريف به سمت معاونت فرهنگي بسيج دانشگاه شريف منصوب شد و ذهن بيدار و بابصيرتش چراغ رهگشاي او بود. مثلا تحصني قرار بود در اعتراض به موضوعي صنفي در روزهاي حوالي 18 تير 78برگزار شود شهيد مصطفي تشخيص داد اين تحصن به توجه به شرايط موجود به نظام آسيب مي رساند لذا اتاق به اتاق به خوابگاه دانشجويان رفت و با نرم خويي و مهرباني از آنها درخواست كرد تا از اين تحصن صرف نظر كنند و اين اتفاق هم افتاد چون خوش اخلاق بود و بر همه گرايش ها و گروه ها نفوذ داشت. اصلا اهل تهديد نبود ضمن اينكه مواضع صريحي داشت و براي تأييد ولايتمداري اش به تمامي نماز جمعه هايي كه به امامت رهبر معظم انقلاب برگزار مي شد مي رفت.

اكنون، جبهه ما سايت نطنز است!
يكي ديگر از اين بصيرت هايش در انتخاب فعاليت واشتغالش هويدا شد. با وجودي كه كار در صنايع دفاع، شركت نفت و گاز و خودرو، عسلويه براي شهيد احمدي روشن فراهم بود او ترجيح داد سمت معاونت بازرگاني سايت هسته اي نطنز را برگزيند و به يكي از دوستانش مي گفت: الان جبهه ما سايت نطنز است و شك نكن اگر در زمينه غني سازي اورانيم به جايي برسيم، آمريكا و اسرائيل شروع مي كنند به زدن بچه ها.
شهيد احمدي روشن به همه گفته بود كه اسمش در ليست ترور است و قرار است شهيد شود. برايم جاي سوال بود كه چه چيزي در وجود مصطفي است كه باعث كنار گذاشتن اين همه وابستگي و تعلقات دنيوي براي مصطفي مي شود.
مادر شهيد ادامه داد: شهيد مصطفي در دوران دانشجويي و زماني كه معاونت فرهنگي بسيج دانشجويي بود بيشتر كتاب هاي شهيد مطهري را مطالعه مي كرد. شهيد احمدي روشن جزو همون هيئت 4-5 نفره اي بود كه براي نخستين غني سازي حضور داشت.
پدر شهيد احمدي روشن نيز در ادامه گفت: در زماني كه بحث غني سازي اورانيوم تعطيل شد و هيچ كس حق نزديك شدن به سايت هسته اي را نداشت. من همان زمانها آثار يأس و نااميدي را در چهره مصطفي ديدم و از او علتش را جويا شدم مطصفي در پاسخ گفت: باقي ماندن در اينجا ديگر معني و مفهوم ندارد چرا كه من حتي جرات نمي كنم از جلوي سايت رد شوم.
فاطمه كاشاني همسر شهيد احمدي روشن نيز نقل مي كند: مصطفي هميشه قبل از خروج از منزل براي رفتن به سر كار به حمام مي رفت و الان ايمان پيدا كرده ام كه به يقين او غسل شهادت مي كرده است. سال 90 تنها سالي بود كه شهيد مصطفي سراسر محرم را مشكي پوشيدند و دليلش را عشق به امام حسين(ع) مي دانستند.

مصطفي؛ اولين شهيد نسل سوم
به نظر من شهيد احمدي روشن اولين شهيد نسل سوم است چون قبل از او شهيدي كه متولد دهه 60 و اواخر پنجاه باشد، و از طرفي جوان سي و چند ساله كه بعد از جنگ و در سالهاي اواخر دهه 80 و اوايل دهه 90 باشد نداشته ايم.
شهيد احمدي روشن چند ويژگي بارز داشت كه من و پدرش معتقديم به واسطه اينها به شهادت رسيد. ويژگي هايي كه شايد بسياري از آنها در وجود افراد ديگر باشد اما همه شان يكجا با هم جمع نمي شوند. اين خصوصيات بارز عبارتند از شجاعت، تخصص، ولايتمداري، اعتقاد و ايمان، توكل و محافظه كار نبودن، شهيد احمدي روشن همه اينها را با هم داشت و جهاد گونه خدمت مي كرد جان و دل و تنش را براي هدفش گذاشت. من و پدرش هميشه صبح و شام در دعاهايمان از خدا مي خواستيم تا آبروي مصطفي را در دو دنيا حفظ كند و با شهادتش در اين مسير، گويي دعايمان مستجاب شد. يادگار به جا مانده از شهيد احمدي روشن، عليرضا نام دارد، به مربي مهد كودكش گفته بود: خاله مي دوني چي شده؟ بابا شهيد شده اما اين يه رازه! وقتي هم از ما مي پرسيد كه بابا كجاست و كي مي آيد ما به او مي گفتيم: بابا به مأموريتي رفته كه خدا فرستادتش و ديگه هم بر نمي گرده.

روزي كه عرق شرم بر پيشاني بان كي مون نشست!
يكي از حاشيه هاي جالب اولين روز شانزدهمين اجلاس جنبش عدم تعهد كه تعجب همه را در بدو ورود برانگيخته بود وجود سه خودروي منفجر شده متعلق به شهداي هسته اي شهيد احمدي روشن، شهيد عليمحمدي و شهيد شهرياري كه خاطرات تلخ ترور اين دانشمندان هسته اي را به ياد مي آورد.
من و پدر مصطفي، به همراه همسر و فرزند شهيد رضايي نژاد، همسر شهيد عليمحمدي در محل اجلاس سران حضور يافتيم تا اقدامات تروريستي رژيم صهيونيستي و موساد را به اطلاع كشورهاي عضو جنبش عدم تعهد برسانيم.
ما عكس هاي شهداي عزيزمان را در دست داشتيم. در كنار اتاق محل استراحت بانكي مون دبير كل سازمان ملل حضور يافتند تا با وي ملاقات كنيم اما بان كي مون؛ دبير كل سازمان ملل، به دليل شرمساري از ديدار با خانواده هاي شهداي هسته اي اجتناب كرد و وقت ملاقات به خانواده هاي شهداي هسته اي نداد و به رغم حضور اين خانواده ها جلوي اتاق وي آنها موفق به ديدار بانكي مون نشديم. نهايتا علي اكبر صالحي؛ وزير امور خارجه، جلسه اي ترتيب داد و به ما گفت بدون هماهنگي به جلسه ما وارد شويد. وقتي ما وارد جلسه شديم ، آقا ي صالحي گفت: بياييد! گله داشتيد! بفرماييد!

من هم در دو جمله كوتاه گفتم: من؛ مادر يك قرباني ترور، از طرف كل ملت ايران خطاب به ملت هاي دنيا مي گويم كه ما به شهروندان آمريكا اعتراضي نداريم و براي همهه پيام صلح داريم. از فرزند ترور شده من، فرزند 4.5 ساله اي به جا مانده كه سراغ پدرش را مي گيرد هر چي مي گويم نمي آيد، بچه نمي تواند درك كند. بان كي مون نيز گفت: از ديدن شما خوشحالم و از اينكه اين اتفاق افتاده متاسفم.
علي رضا؛ تنها يادگار شهيد احمدي روشن
مصطفي قبل از بارداري همسرش خواب ديد كه پسر بچه كوچكي به او داده اند كه با خط سبز روي پيشاني اش نوشته شده بود: علي اصغر احمدي روشن و اين بهانه اي شد تا نام علي رضا را براي تنها يادگار به جا مانده از شهيد برگزينند.
نظر شما
پربیننده ها