مردم این دیار از نوجوانان گرفته تا پیرزنان و پیرمردان که همواره در حرکتهای آزادیخواهانه و سیاسی از پیشگامان بودهاند، منتظر جرقه و وجود رهبری مقتدر و مدبر بودند تا کینه های خویش از سالها نابرابریها، نامردمیها و بی مهریهای حکومت پهلوی به مذهب، فرهنگ، ارزشها و آداب و رسوم سنتی این مرز و بوم را بر سر دژخیمان فرو ریزند.
نخستین جرقه های انقلاب در اردبیل در چهلمین روز شهیدان تبریز روز دهم فروردین ماه 1357 که در سراسر ایران عزای عمومی اعلام شده است، آغاز میشود.
دوشنبه 25 دیماه 1357 اهالی روستای شام اسبی و روستاهای اطراف، با اعلام همبستگی و پیروی از نهضت اسلامی،در حالی که عکس امام را حمل میکردند، سوار بر تراکتور به اردبیل آمده، در خیابانهای شهر راهپیمایی کردند.
از هفتم بهمن ماه سال57 شهر اردبیل بار دیگر شاهد تظاهرات ضد دولتی میشود که تا چهار روز ادامه مییابد.
سالگرد حضور پرشور مردم متدین و انقلابی روستای شام اسبی در راهپیمایی روز شنبه 12 بهمن 1357 با ورود امام به ایران، و در حمایت از انقلاب سوار بر تراکتورهای خود شده و به اردبیل میروند .
مطالب زیر بخشی از خاطرات آقای غلامحسین مجیدی شام اسبی از دوران انقلاب است که تقدیم شما می شود.
مردم در میدان مجسمه(شریعتی) شعارهای در حمایت از امام و انقلاب سر میدهند و برای اعلام بیزاری از رسول صمیمی دست نشانده رژیم و عضو حزب دموکرات و انجمن میهن پرستان وارد محله شاه باغی خیابان مربوط به حمام اسلامی میشود .
و شعارهایی مانند : الله اکبر خمینی رهبر - مرگ بر شاه، مین اوش یوز اللی یدی شاه چمدانداگتدی، رهبر محبوب ما این آیت الله خمینی / بنده پاک خدای آیت الله خمینی ، نایب صاحب زمانی آِیت خمینی / پیرو خط حسینی آیت الله خمینی، خمینی سربازویخ / اولمگ بیز راضی یوخ، ای شاه خائین سن گاش دون گدون / کشورمیز سن فیلیسطین ادون، اولدور دون سن جوان لاری الله اکبر/ ال لوخ سنن بیز قانلاری الله اکبر ، ملت ایران دیور حاکم گرگ قران اولا / ایت الله خمینی رهبر ایران اولا ** دینی میز قرآن میز سر پایدار اولسون گرک / حاگم بی دین حکومت دن کنار اولسون گرک ** قرآن بیز هدف دی سرمایه شرف دی / هرکس کی شاه پرست دی شاه ان دا بی شرف دی ** گل ای هم وطن گل جهاد گدک / ورک ال اله دشمنی محو ادک ، توکولسه اگر جبهده قانیمز / بو قرآن قربان بیزم جانمیز
در همین زمان بود که به دستور رسول صمیمی و اعضای وابسته از بالای ساختمانها به طرف تظاهر کنندگان آجر و سنگ پرتاب میشود.
و در پایین با چوب و چماق و قمه و اسلحه مردم را موردضرب وشتم قرارمی دهند و این در حالی بود که از دو طرف در محاصره نیروهای شهربانی و ارتش قرار میگیرند.
راه های فرار برای آنها بسته میشود و برای نجات جان خود به خانه های مردم پناه میبرند.
تعداد شش دستگاه تراکتور روستایان به آتش کشیده میشود و تعداد زیادی دستگیر و به شدت شکنجه میشده و چند نفری هم به دلیل اصابت آجر و گلوله به شدت زخمی میشوند.
اسامی برخی از مجروحان عبارتند از : حسین قهرمانی - سعدالله طهماسبی- غلامحسین مجیدی - محمودنعمتی مقدم -مرحوم علی محمد حسین زاده و مرحوم حاج عمران نعمتی مقدم
تراکتورها توسط تانکهای ارتش به پادگان برده میشوند و بعد از این ماجرا تعداد11 تانک مسلح ارتش جهت سرکوب اهالی روستای شام اسبی که برای حمایت و کمک به مجروحان حادثه به سمت ادربیل درحرکت بودند حمله میکنند. و آنها را تهدید کرده و اعلام میکنند که در صورت تکرار روستا را با خاک یکسان خواهند کرد.
در همین حین از ریش سفیدان تعهد میگیرند که مانع از حضور جوانان در تظاهرات شوند. فردای آن روز تعدادی از اهالی روستا به جهت حفظ اموال و جلوگیری از ترکیدگی موتور تراکتورها به دلیل سرمای شدید هوا به پادگان رفته و درخواست میکنند.
اجازه بدهند که تراکتورها خود ببرند که با ممانعت نیروهای نظامی مواجه میشوند و آنها را دستگیر و به شدت شکنجه و تنبیه میکنند.
به حدی که تعدادی از بزرگان روستا جهت وساطت و آزادی به پادگان ارتش آمده و آنها را با تعهد آزاد میکنند.
در 22 بهمن انقلاب به پیروزی رسید ولی در اردبیل به غیر از شهربانی همه ادارات تسلیم رای مردم شدند.
روز 23 بهمن که مردم در مقابل شهربانی تجمع کرده بودند که به روی مردم آتش گشود و عده ای را نا جوانمردانه به شهادت می رساند خشم انقلابی مردم سرریز شد و پس از تصرف شهربانی مامورانی علا رقم پیروزی انقلاب به سوی ملت آتش گشوده بودند را اعدام و از تیرهای برآویزان کردند.