به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس، سردار سرتیپ «حسین سلامی» جانشین فرمانده کل سپاه در گفتوگو با روزنامه جام جم، سپاه و دولت را در کنار هم و مکمل یکدیگر دانست و تأکید کرد: این نهاد انقلابی آماده کمک به دولت در حوزههای دیپلماتیک، جهاد علمی، رشد فرهنگی و اقتصادی است.
سپاه، نهادی با کارکردهای متنوع است و فرماندهان آن بارها اعلام کردهاند این کارکردها صرفا محدود به حوزههای نظامی نیست. با توجه به تغییر شکل تهدیدات در مقاطع زمانی گوناگون، اکنون مهمترین اولویت سپاه به عنوان میراث بنیانگذار کبیر انقلاب برای حفاظت از انقلاب اسلامی را چه میدانید؟
از پیروزی انقلاب اسلامی تا شرایط کنونی تهدیدات نظام اسلامی به مرور پیچیدهتر، کاملتر، همه جانبهتر و چندبعدیتر شده است. ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی که مقارن با تولد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هم هست، میبینیم دشمن سیاستهای خصمانه خود علیه انقلاب را از طریق تحریک، دستکاری و ایجاد اغتشاش در سیستم ثبات و امنیت ملی ما تعقیب میکند که همه این توطئهها به برکت هدایتهای عالیه حضرت امام(ره) و تدبیر ایشان در تاسیس و شکلدهی یک نیروی هم سرشت با انقلاب به نام سپاه پاسداران که آن را معجزه ذهنی حضرت امام(ره) برای مدیریت بر بحرانها و چالشها میدانیم، خنثی شد.
اما وقتی این توطئهها خنثی شده و مداخله مستقیم نظامی آمریکا در طبس ناکام میشود، دفاع مقدس به عنوان قویترین عکسالعمل سازمان یافته و برنامه ریزی جهانی، نظام سلطه و متحدان منطقهای آنها علیه انقلاب شکل میگیرد. این رخداد سنگین و سهمگین در شرایطی رخ میدهد که سپاه تازه متولد شده و ساختار دفاعی کاملی برای مقابله با تهدیدات سخت خارجی در اختیار ندارد و این یک پدیده شگفتانگیز بود که سپاه تنها با استفاده از توان درونی خود در میانه یک جنگ بزرگ توانست هم ساختاردهی کند، هم تجهیزات تولید کند، هم خالق استراتژی باشد، هم عملیات موفق انجام دهد و هم بسیج مردمی را شکل دهد و بتواند نبردهایی در مقیاس وسیع علیه قدرتهای بزرگ داشته باشد. اینها جزو اسرار درون هویت سپاه است و یک تجربه تکرارناپذیر در تاریخ بشریت محسوب میشود.
امروز برای سپاه همه موضوعات دفاعی کشور و همه موضوعات امنیت ملی، اولویت برابر دارد؛ چون هر یک از این تهدیدات به اندازهای بزرگ است که پیش از این توانستهاند به تنهایی نظامی را از پای درآورند. حتی شوروی به عنوان یک کشور قدرتمند بیش از ۴۵ سال نتوانست در مقابل آمریکاییها دوام بیاورد و در یک جنگ سرد ۴۵ ساله فروپاشید. خیلی از نظامهای دیگر به سهولت با اندک اعمال قوه قهریه یا سیاستهای نرم آمریکا فرو ریختند. در چنین شرایطی، از آنجا که همه این توطئهها در زمان ما همزمان اعمال شده، نیازمند ایجاد ساختارها، استراتژیها و ظرفیتهایی در همه این جنبهها هستیم تا بتوانیم در برابر این حجم از تهدیدات مقاومت کنیم و این اتفاق بخوبی افتاده است.
سپاه در هیچ سرزمینی نیروی نظامی در اختیار ندارد و در هیچ نقطهای از جهان مداخله مستقیم نظامی نکرده، اما تجربه سپاه در ناکام گذاشتن دشمن باعث شده به الگوی قدرتسازی در مقابل مستکبران در سرزمینهای دیگر تبدیل شود
تجربه سپاه در ناکام گذاشتن دشمن باعث شده به الگوی قدرت سازی در مقابل مستکبران در سرزمینهای دیگر تبدیل شود. سپاه در هیچ سرزمینی نیروی نظامی در اختیار ندارد و در هیچ نقطهای از جهان مداخله مستقیم نظامی نکرده، ولی الهامات سپاه، الگوهای برآمده از منطق مقاومت سپاه و تجربهاش در ارائه دکترین نبرد قوای بظاهر ضعیف در مقابل قوای قوی، موتور محرک مسلمانان برای فرسوده سازی و تحلیل تدریجی قوای سیاسی، نظامی و اقتصادی نظام سلطه شده است.
توانمندی این الگوی قدرت ساز تا چه اندازه برای دشمن قابل درک است؟
آنها میدانند امروز سپاه در عرصه بازدارندگی مثلا در حوزه توانمندی موشکی به آن درجه از توانایی رسیده که قادر است منافع حیاتی و پایگاههای دشمن در منطقه را در هر زمان، حجم، شدت و با هر دقت دلخواه مورد اصابت قرار دهد. وقتی دشمن کاملا در میدان دید و در شعاع تیر ماست، طبیعی است حرکات او مهارپذیر است. سپاه در حوزه پدافند هوایی نیز کاملا خوداتکاست. روزگاری بود که در این حوزه نیازمند دیگر کشورها بودیم و وقتی آنها ـ نمیخواهم نامشان را ببرم ـ در تبانیهای سیاسی یا لابی گریهای سیاسی منافع خود را بر تعهدشان ترجیح داده و سیستمهایی را که باید به ما میدادند ندادند، جوانان ما در داخل توانستند مشابه و بهتر از آن را ساخته و به عرصه عملیات منتقل کنند.
این توانمندی در سطحی هست که بتواند پشتوانه سایر اجزای نظام اسلامی مثلا مجموعه دیپلماسی کشور باشد؟
نقش امام عظیمالشان ما در معماری اولیه سپاه و تبدیل آن به یک نهاد نیرومند دفاعی در دهه اول انقلاب و نقش حضرت امام خامنهای عزیز در بازمهندسی این نهاد مقدس متناسب با تهدیدات جدید و ارائه افقهای بلند برای رشد و پیشرفت و هدایت عالیه این نهاد به سمت تعمیق ارزشهای معنوی در درون خود و حفظ روحیه شهادت طلبی اولیه، نقش برجسته و درخشانی است که توانسته سپاه را به درجهای از اعتبار، اقتدار، خلاقیت، تاثیرگذاری، جاذبه و نفوذ استراتژیک برساند که امروز به عنوان تکیهگاه مستحکم دیپلماسی دفاعی تولید قدرت کند. هر دیپلماسی نیازمند یک محتوای حقیقی از قدرت است که توسط دشمن به رسمیت شناخته شود و سپاه توانسته با درخشش در میدانهای بیرون و توسعه قدرت داخلی، آن قدرت استحکام بخش به دیپلماسی کشور و سیاست خارجی را فراهم کند که امروز الحمدلله مردان ما در عرصه دفاع دیپلماتیک در حوزه هستهای و دیگر حوزهها میتوانند از این توانایی بهرهبرداری کنند.
با این حال شاهد هستیم که برخی تلاش میکنند با القای دوگانگی در مواضع سپاه و دولت، نوعی شکاف سیاسی در کشورمان را نتیجه بگیرند. موضع سپاه در قبال سیاستهای اعمال شده از سوی دولت چیست؟
ما و دولت مکمل یکدیگر هستیم و در چارچوب نظام یک جزء محسوب میشویم؛ این قدرت نظام بوده و اصلا رقابتی در کار نیست. سپاه علاقهمند است دستاوردهای خود در حوزه امنیت منطقه و جهان را در اختیار دولت قرار دهد، چون دولت رکنی از نظام است. در همین راستا دولت مورد حمایت سپاه است چراکه این دولت جمهوری اسلامی ایران است.
علاوه بر پشتیبانی دیپلماتیک، سپاه دارای یک استعداد فوقالعاده در سازندگی کشور است. آن هم در شرایط تحریم که میتواند جایگزین بسیاری از موسسات و شرکتهای خارجی شود که با بیرون کشیدن ارز کشور میخواهند در اقتصاد ملیمان سهم داشته باشند. وقتی سپاه این ظرفیت را دارد که پروژههای عظیم ملی را اجرا کرده و کشور را از حضور موسسات و شرکتهای بزرگ خارجی بینیاز کند و جوانهای این مملکت و دانش و فناوری آنان را به کار گرفته و آنها را رشد دهد، خب این سهمی بزرگ در رشد اقتصاد است و این امکان از سوی سپاه در اختیار دولت است. این یک کمک بزرگ است که سپاه خالصانه به دولت عرضه میکند تا برای پیشرفت اقتصاد ملی کشور استفاده شود. سپاه در عرصه اقتصاد مقاومتی هم با تکیه بر بسیج که در همه جای کشور گسترش یافته، میتواند در تکمیل چهره اقتصاد مقاومتی نقش مشارکت جویانه قوی داشته باشد که این هم فرصتی برای دولت است.
بنابراین همه تلاش ما این است که نظام در هر سطحی، مقتدر، الگو، موفق و پیروز باشد. بنابراین داستان سپاه، داستان مشارکت در خدمت است، نه سهمخواهی از قدرت.
باوجود این سیمایی که توصیف کردید، گاهی عدهای نسبت به برخی فعالیتهای سپاه انتقاداتی مطرح میکنند. این ناشی از چیست؟
دشمن تلاش میکند چهره سپاه را تیره و تار و اعتماد مردم را نسبت به سپاه سلب کند. آنها میخواهند در صورت امکان، شکاف ایجاد کرده و سپاه را نهادی قدرت طلب معرفی کنند؛ در حالی که سپاه فقط دغدغه پیشرفت، اعتلا و سرافرازی و سربلندی اسلام و انقلاب و نظام را دارد.
با برگزاری انتخابات در سوریه، به نوعی جهان این واقعیت را پذیرفته که دولت اسد قدرت مدیریت بحران داخلی در این کشور را داشته و در این بین البته هیچ کس نقش ایران را نادیده نمیگیرد. در چنین شرایطی به نظر شما فرجام گروههای تروریستی منطقه چه خواهد بود؟
گروههای تروریستی که در سوریه مجتمع شده و در عراق و برخی دیگر از کشورها هم فعال هستند، سرنوشت مبهمی دارند. همان طور که گفتید، نظام سوریه بتدریج در حال غلبه بر شرایط میدانی بوده و این به حدی است که نظام سوریه قادر است فرآیندی سیاسی مثل انتخابات را در این شرایط مدیریت کند. این نشان میدهد امنیت در اغلب مناطق حساس و حیاتی سوریه در کنترل دولت است و فضای مانور گروههای تروریستی بتدریج محدود میشود. آثار این شکست را در شکاف داخلی تروریستها و نیز میان حامیان خارجی گروههای تروریستی میبینید.
اما در پاسخ به سوال شما باید بگویم این گروههای تروریستی در نهایت بلای جان کسانی میشوند که آنها را حمایت کردند. آنها تا مرزهای شرقی اروپا و مرزهای جنوبی برخی کشورهای حامی پیش رفتهاند. پس طبیعی است که امکان دارد دامنه شرارتهایشان حامیان آنان را در بر بگیرد. کسانی که تروریستها را پرورش دادند، مطمئنا در آینده نهچندان دور پیامدهای مخرب این استراتژی غلط را خواهند دید. بنابراین به نظر میرسد آنها در فکر چاره جویی هستند، البته شاید استراتژی برخی کشورها این بوده که این گروهها را جمع کنند، بفرستند در کشوری مثل سوریه تا آنجا هم نظام سوریه را ضعیف کنند و هم خودشان منهدم شوند و فکر کردهاند با جداسازی تروریستها از سرزمینهای نزدیک و انتقالشان به منطقه دوردست میتوانند از شر آنها خلاصی یابند که احتمال چنین وضعیتی کم است.
با توجه به مجموعه حوادثی که در نظام بینالملل شاهد هستیم، از بحران اوکراین تا تحولات خاورمیانه، جایگاه ایران را در مناسبات بین المللی آینده چگونه میبینید و فکر میکنید در چشمانداز ۱۴۰۴ ایران در چه مختصات دفاعی و امنیتی قرار دارد؟
توسعه در کشور ما متوازن است. بنابراین همان طور که قدرت سیاسی ما در منطقه رشد یافته و توانستهایم به درجهای از نفوذ برسیم که بدون رعایت ملاحظات ما هیچ تحولی در منطقه ممکن نیست، به همین نسبت در عرصه اقتصاد، علم و فناوری هم به پیشرفت برگشتناپذیری رسیدهایم. رشد ایران با وجود تحریمها باعث شد کشورهای اروپایی درک کنند خودشان بیشترین آسیب را از تحریم جمهوری اسلامی ایران دیدهاند. البته متاسفانه اروپاییها سیاست مستقل ملی ندارند و در سیاست خارجی تابع سیاستهای آمریکا هستند و همه جا هزینه آرزوهای بلندپروازانه آمریکاییها را میپردازند. با این حال بتازگی در فرانسه شرکتهایی که قبلا در بازار ما فعال بودند، عزا گرفتند که بدون بازار ۷۰ میلیونی ایران، فرانسه که زمانی بالاترین تراز تجاری با ایران را داشته، حالا رتبه پانزدهم را دارد. این نشان میدهد ما دارای جایگاه قدرتمندی در جهان هستیم. اگر این قدرت و نفوذ سیاسی نبود، فشار غرب برای انزوای سیاسی ما میتوانست موثر باشد، اما راهبرد انزوا شکست خورده و دشمنان نتوانستند دروازههای جهان را به روی ما ببندند. علت این است که بزرگی، اقتدار و نفوذ سیاسی ایران توانسته بر آنها تحمیل شود و به نظر من دیوار موانع آنها نمیتواند از پرواز بلندملت ایران جلوگیری کند.
مروری از آغاز تا کنون
سردار سرتیپ حسین سلامی جانشین فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است. او سال ۱۳۳۹ در گلپایگان متولد شد و سال ۵۷ همزمان با اوجگیری انقلاب اسلامی در رشته مهندسی مکانیک دانشگاه علم و صنعت مشغول به تحصیل شد و با آغاز دفاع مقدس در آبان ۵۹ به سپاه پیوست.
سردار سلامی در دوران جنگ تحمیلی در جبهه کردستان و جنوب در مسئولیتهای رزمی و فرماندهی ایفای نقش کرد. او پس از پایان جنگ مدرک کارشناسی ارشد مدیریت دفاعی را اخذ کرد و همزمان با تدریس در دانشکده فرماندهی و ستاد سپاه، از دانشگاه علم و صنعت نیز فارغالتحصیل شد. او اکنون به عنوان جانشین فرمانده کل سپاه پاسداران فعالیتهای صورت گرفته در درون و بیرون مرزها برای مقابله با انقلاب اسلامی را رصد کرده و معتقد است سپاه پاسداران توانسته بر انبوه سناریوهای همزمان و پیچیده دشمن غلبه کند.