خبرگزاری دفاع مقدس - سردار مرتضی طلایی نائب رئیس شورای اسلامی شهر تهران: راستش مطلبی را از همسر شهید چمران خواندم که بر روی من تاثیر فراوانی گذاشت؛ وی از دوران آشنایی خود با چمران در لبنان می گوید و علاقه ایشان را به نقاشی عنوان کرده و آشنایی خود را نیز با شخصیت چمران آن دوران از هنر آغاز می کند و می آورد که نقاشی از مصطفی چمران دیدم که در آن تماما سیاهی بود و فقط در انتهای نقاشی نوری نقش بسته بود که محیطی کوچک را روشن می کرد، این نقاشی در ذهن همسر آن شهید بزرگوار ماندگار بوده و زمانی از وی سوال می پرسد که منظور از این نقاشی چیست؟ چمران می گوید: نور، هرچقدر هم کوچک باشد، نور است و به اندازه خود می تواند تاریکی های اطراف را روشن کند.
این تعریف چمران از نور در تاریکی، من را به فضایی وارد کرد که تماماً فکرو اندیشه بود که آیا به چه اندازه تلاش کردهام که به قدر همان نور تعریفی چمران در راهی که قدم برمی دارم درصدد روشن کردن تاریکی های محیط اطرافم باشم . سوال مرتبا در ذهن من می چرخید و باورم بر این است که شاید حداکثر توانم را نگذاشتم که قدم در راه چمران بگذارم. ولی نور هرچقدر هم کوچک باشد، باز هویت روشنایی دهنده خود را حفظ می کند. آری باید اینچنین بود؛ باید بتوانی از نفیر سینه خود فریاد بزنی که من، من و من هرچه در توان داشتهام برای ارتقاء خودم، خانواده ام، محله ام، شهرم و کشورم به انجام رسانیدهام و این شاید درست نگاه چمران بود که در تکانهای قلموی نقاشی لرزان خود فریاد میزد.
امروز سالها از رفتن چمران می گذرد، زنان و مردان اندیشه ورز و خردمندی در گوهره این خاک مقدس همت و کار مضاعف را برای رشد و اعتلای کشور سرلوحه قرار داده و آغاز گر منشاء نورهایی در تاریکی جهل و ظلمت شدند که دستآوردهای غیر قابل انکاری در علوم مختلف برای انقلاب گوهربار اسلامی به همراه داشته است. اما واقعیت این است که یابد از هر ایرانی مسلمان آزادیخواه و طالب معرفت وعلم پرسید که چقدر برای اعتلای میهن خود تلاش کرده ای و سیاهی ها را با شناخت تبدیل به نور هدایت کرده اید . به چه اندازه ولایت مداری را سرلوحه رفتار اخلاقی ، اجتماعی ، فرهنگی و سیاسی خود قرار دادیم و نور بصیرت را در دیدگان خود جاری و ساری کردیم؟
کسانی که با شهید دکتر مصطفی چمران آشنایی دارند، میدانند که او به ملاقات پروردگارش دلبسته بود، و به همین علت همیشه در تلاش بود تا با انجام اعمال صالح خود را به جوار قرب او نزدیکتر سازد؛ و در این راه جز معبودش احدی را در عبادت و خدمت مورد توجه قرار نمیداد.
شهید دکتر چمران از استعدادهایی که پروردگارش نزد او به امانت سپرده بود وقوف کامل داشت، و میدانست چگونه آنها را تنها در راه رسیدن به معشوقش شکوفا سازد. در همین راه بود که از رفاه زندگی مادی، از زن و فرزند، و از مقام و منصب چشم پوشید و آنچه داشت در طبق اخلاص، تقدیم پروردگار خویش کرد. به هر حال چمران مجاهدی بیدار، رزمنده ای سرشار از عشق ، استادی ارزشمند در علوم و به قول بنیانگذار فقد انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی(ره) که در پیام تسلیت خود چنین فرمودند:«چمران عزیز با عقیده پاک خالص غیروابسته به دستجات و گروههای سیاسی، و عقیده به هدف بزرگ الهی، جهاد را در راه آن از آغاز زندگی شروع و به آن ختم کرد. او در حیات، با نور معرفت و پیوستگی به خدا قدم نهاد و در راه آن به جهاد برخاست و جان خود را نثار کرد. او با سرافرازی زیست، و با سرافرازی شهید شد و به حق رسید«.
هنر آن است که بیهیاهوهای سیاسی، و «خودنمایی»های شیطانی، برای خدا به جهاد برخیزد و خود را فدای هدف کند نه هوی، و این هنر مردان خداست. او در پیشگاه خدای بزرگ با آبرو رفت. روانش شاد و یادش بخیر.
و اما ما میتوانیم چنین هنری داشته باشیم، با خداست که دستمان را بگیرد و از ظلمات جهالت و نفسانیت برهاند.
چمران در 31 خرداد 1360 در حالیکه آرزوی پیوستن به معبود را به صراحت در آخرین جملات خود در دهلاویه بیان می کرد به فیض شهادت رسید و چه زیباست پیوستن به نور ، در حالیکه در آرزوی آن باشی!