به گزارش گروه اخبار داخلی
دفاع پرس، سیدجعفر قنادباشی طی یادداشتی در روزنامه حمایت نوشت:
پیروزی نیروهای مردمی و ارتش سوریه به نمایندگی از جبهه مقاومت در حلب و آزادسازی این شهر راهبردی، مسلماً یکی از نقاط عطف جنگ نیابتی استکبار است که به پایان ششمین سال خود نزدیک میشود و این پیروزی مهم و سرنوشتساز، یقیناً مقدمه پیروزیهای بعدی و بسته شدن پرونده این جنگ خانمانسوز خواهد بود. آزادسازی حلب دستاورد چشمگیری بود که دنیای غرب و متحدان منطقهای آنها از تحقق آن بسیار واهمه داشت و بهخصوص طی دو سال گذشته، نهایت تلاش خود را برای شکست خوردن عملیات ارتش سوریه در حلب بکار بست. اگر به آغاز این جنگ بازگردیم، میبینیم که اساس این جنگ برای حذف محور مقاومت طراحی شد و از ضربه نهایی به مقاومت، در اولویت استراتژی غرب قرار گرفت، چراکه به خوبی از عواقب این پیروزی آگاه و مطلع بودند. پس میتوان گفت که پیروزی مقاومت در حلب که از نگاه جامعتر، قدرتمندتر شدن جبهه مقاومت را در پی داشت از سه زاویه «سیاهنمایی تبلیغاتی» و بهتبع آن، «اسلام هراسی» و به محاق بردن توطئه شوم نظام سلطه به عنوان «مسئله اول جهان اسلام» بسیار حائز اهمیت است که پیروزی در امالمعارک حلب، شکست اضلاع این مثلث شوم را به همراه داشت.
1. دنیای غرب، به خوبی از ماهیت وحشیانه گروههای تروریستی آگاه بوده و هست و میدانستند که با حمایت از آنها، ریسک بزرگی را مرتکب میشوند اما از آنجا که قدرت محور ایران، عراق، لبنان و سوریه از نظر دولتهای متوهم غربی، خطری به مراتب بیشتر از خطر تروریستهای تکفیری به شمار میآمد، ریسک حمایت و تجهیز آنان را با کمک ارتجاع منطقه پذیرفتند. لذا به جهت آنکه نسخههای ملیگرایانه و لیبرالیستی نتوانست خط سوریه را از مقاومت منطقه جدا کند، با سوءاستفاده از نیروهای داعش، جبههالنصره و تروریستهایی از 80 کشور جهان، تلاش مذبوحانهای را در این راستا پیگیری و عملی کردند. موفقیتهای پیدرپی ارتش سوریه در حلب و دیگر نقاط سوریه اما موجب مصونیت جهان اسلام در مقابل آسیبها و فراهم شدن زمینه تحقق تمدن اسلامی را فراهم کرد که از سوی دیگر، تضعیف شدن اهرمهای غرب برای فشار بر دنیای اسلام را در پی داشت.
زمانی که توطئهگران منطقهای و فرا منطقهای از تأثیرگذاری و کارایی تروریستهای اجارهای، ناامید شدند، تبلیغات سنگین و گستردهای را اجرا کردند تا این پیروزی را در اذهان عمومی مشوه و سیاه جلوه دهند. با وجود تهدیدات بیسابقهای که متوجه کشورهای اروپایی و آمریکا از ناحیه تروریستها گردید اما «مقاومت» و آزادسازی حلب، آنچنان برای آنها غیرقابلهضم بود که حتی علیرغم این تهدیدات، حاضر شدند نمایشهای مضحکانه تبلیغاتی را تدارک ببینند که یک نمونه از این تبلیغات دروغین را میتوان در فرانسه، مشاهده کرد.
مردم پاریس پس از حملات تروریستهای آموزش دیده در سوریه، اکنون بیش از دو سال است که در وضعیت فوقالعاده به سر میبرند و در آستانه جشنهای سال نو، کماکان در نگرانی به سر میبرند ولی مقامات فرانسوی با تبلیغات گسترده، مردم کشورشان را واداشتند تا عزادار همانهایی باشند که دو سال پیش، دست به کشتار و خونریزی هموطنانشان زدند! در خبرها آمده بود که یک روز پس از پیروزی حلب، چراغهای برج ایفل به نشانه همدردی با تروریستها خاموش شد و این در حالی است که فرانسویها همزمان، از یکسو نگران حمله مجدد آدمکشهای حرفهای نقابپوش و مسلح و از سوی دیگر، عزادار شکست آنها هستند!
این سناریوی تبلیغاتی البته به فرانسه محدود نبود، بلکه در سراسر اروپا و جهان، حامیان تروریستها وانمود میکردند که مردم حلب در حال بمباران شدن هستند و این هجمه سنگین رسانهای، نشان از واهمه از سیاست پلیدی بود که با دستگیر شدن عوامل فیلمبرداری یک گروه مرتبط با تروریستها در مصر که قصد داشتند نمایشی دروغین از مظلومیتهای یک دختر سوری را به تصویر بکشند و همچنین رسوایی استفاده از تصاویر دیگر نقاط جهان برای القای جنایات جنگی در حلب، گوشهای از رسواییهای آنان آشکار شد.
2. البته سوءاستفاده غرب از این عوامل فریبخورده تنها ناظر به توهم سیاهنمایی دستاوردهای مقاومت نیست بلکه موضوع «اسلام هراسی» و به حاشیه راندن مسئله فلسطین، به عنوان یکی از سر تیترهای اهداف غرب، از جمله دلایل حمایت آنها از گروههای تکفیری در سوریه است. بخش مهم سخنان روز گذشته سید حسن نصرالله، دبیر کل حزبالله لبنان نیز حول این محور بود و بر این نکته تأکید کردند که «همه باید فریاد بزنند فعالیت تروریستها ربطی به پیامبر اسلام(ص) ندارد. همه باید در برابر جنایات وحشیانه تروریستها احساس مسئولیت کنند.» این واقعیت غیرقابلانکار است که نظام سلطه با غرس شجره ملعونه وهابیت در قلب دنیای اسلام، هدفی جز سیاهنمایی از دین مبین اسلام و غارت منابع مسلمانان را نداشته است و این هدف در عصر حاضر با خیمهشببازی تروریستهایی که حتی از منفجر کردن دختران خردسال نیز ابایی ندارند، دنبال میشود. بنابراین، نقشه هدفمندی برای نشان دادن جنایات تکفیریها به عنوان نماینده مسلمانان جهان وجود دارد و این در حالی است که رسانههای غربی، وقتی با اخبار غیرقابلانکار کشتار و جنایات صهیونیستها مواجه میشوند، حساب یهودیان را از صهیونیستها جدا میکنند اما حاضر نیستند چنین تفکیکی را درباره حساب قاطبه مسلمانان از سبعیت تروریستها بپذیرند.
3. مجموع کمکهای مالی- تسلیحاتی عربستان سعودی و کشورهای غربی طی شش سال گذشته و کنفرانسهای متعددی که در این رابطه برگزار نمودند، در مقایسه با کمکها و کنفرانسهایی که سران برخی کشورهای عربی – غربی برای پیگیری حق به غارت رفته مردم مظلوم فلسطین، نشان میدهد که همنوایی ارتجاع عرب و غرب برای به انحراف کشاندن اذهان جهان اسلام و مردم دنیا از اشغال سرزمینهای مسلمان توسط رژیم کودککش صهیونیستی، برنامهای کاملاً هماهنگ شده و از قبل برنامهریزیشده است.
تحولات منطقه و بیداری اسلامی ملتهای مسلمان در عراق، یمن، سوریه، بحرین، لبنان و تغییر مواضع کشورهایی که زمانی علیه سوریه و محور مقاومت موضع مخالف داشتند در کنار انزجار مردم جهان از تروریستها – با وجود تبلیغات وسیع به نفع آنها – این واقعیت را هویدا کرد که نه شانتاژ رسانهای، نه حمایت مالی و تسلیحاتی و نه تلاش برای بزرگنمایی جنگ سوریه به منظور به محاق بردن مسئله فلسطین، هیچکدام نتوانست به مدد غربیها و تکفیریها و کامل کردن پازل خطرناک آنها بیاید و ثابت کرد که پایمردی جانانه رزمندگان مقاومت، اولین و آخرین عامل تعیینکننده تحولات در منطقه به شمار میآید.