گروه اخبار داخلی دفاع پرس- مهری کارخانه؛ کم کم نوای آزادی به گوش می رسید. تمام معادلات حکایت از پایانی نافرجام برای پادشاهی داشت که خود را ژاندارم منطقه میدانست. دوستانش در کشورهای آمریکا، انگلیس و فرانسه تنها راه نجاتش را خروج از کشور تعریف کرده بودند.
بر همین اساس 26 دی در تاریخ به روزی ماندگار برای ملت ایران تبدیل شد تا آخرین میراث دار رژیم پهلوی به بهانه درمان از کشور خارج شود و مهر پایان بر سلسله تاج و تخت کیانی بزند.
آخرین روز استبداد
به جرات می توان گفت که روز 26 دی روز پایان 2500 سال استبداد است اما صرف نگاه تاریخی به این موضوع نمی تواند چراغ راهی برای آینده به حساب آید بلکه باید از این روز به عنوان درس تاریخ یاد کرد و به مرور خواسته های انقلابی مردم پرداخت.
یقینا نخستین پایه های فکری نظام اسلامی که کلید واژه های آن در سال 42 به ثبت رسید پیروی از اسلام بود و این موضوع به عنوان یک مطالبه عمومی در بین مردم نهادینه شد. لذا این مطالبه که یک بار با پیروزی انقلاب به نمایش گذاشته شد و بار دیگر در دفاع 8 ساله، و امروز در دفاع از حریم آل الله به منصه ظهور رسیده است همچنان در بطن جامعه قابل لمس است لذا در بحث انقلابی گری و انقلابی ماندن توجه به این موضوع بیش از پیش دارای اهمیت است و مسئولین و تاثرگذاران نظام اسلامی باید برای تحقق خواسته های دینی و مطالبات معنوی مردم کمال دقت و همت را داشته باشند چرا که مهمترین خواسته مردم در انقلاب پرچمداری اسلام و بر افراشته شدن تفکر مهدویت بود.
استقلال طلبی خواسته ای انقلابی
از سوی دیگر یکی از دیگر عوامل اساسی در قیام مردم عدم وجود مفهوم استقلال در کشور بود به طوری که شریان های سیاسی و اقتصادی کشور به صورت کلی در دست غرب قرار داشت و شاه تنها به عنوان عاملی فاقد اختیار و قدرت عمل مامور به اجرای دستورات دیکته شده بود. بر همین اساس توجه به موضوع استقلال در حوزه های مختلف یکی دیگر از مطالبات جدی مردم به حساب می آید و باید سیاست گذارن برای تحقق آن از تمام ابزارهای ممکن بهره ببرند و مانع از لطمه خوردن روح استقلال طلبی مردم شوند. چرا که تنها خورشید تابانی که می تواند زمینه ساز موفقیت در کشور شود و پیشرفت روز افزون را محقق سازد استقلال و داشتن روحیه خود باوری است.
در بررسی چرایی رو در رویی مردم با نظام شاهنشاهی وجود تبعیض اجتماعی و فاصله بسیار بین طبقات اجتماعی قابل لمس است بر همین اساس یکی از مهمترین خواسته های مردم رسیدن به سطح مطلوبی از رفاه و درآمد است لذا کسانی که دارای قدرت و جایگاهی در دستگاه های مدیریتی کشور هستند نباید محصور میز و جایگاه شوند و خود را فراتر از مردمی بدانند که روزی شانه به شانه آنها قرار داشتند. یقینا اخبار مربوط به حقوق های نجومی و یا تجمل گرا شدن برخی از مسئولین درست در نقطه مقابل عدالت طبقاتی قرار دارد بر همین اساس از تمامی ابزارهای موجود برای مقابله با این رویکرد می بایست استفاده شود تا حس تبعیض در بین مردم ایجاد نشود.
در این روزها نم نم هوای انقلاب اسلامی در میان تب و تاب جامعه و از کوچه پس کوچه ها به گوش می رسید و همه چیز از شعارهای نوشته شده بر دیوارها مرامنامه ای از خروج شاه با همان دار و دسته سلطنتی اش را امضا می کرد و با نزدیکی به روزهای اخر دی ماه بساط بزمی برای پذیرایی از عزیزترین میهمان که همان مردی از تبار خورشید باشد فراهم می ساخت.
محمدرضا شاه پهلوی و بانوی دربارش فرح مدت ها بود که چمدان های خود را برای سفری طولانی در آن سوی مرزها بسته بودند که سرانجام در 26 دی ماه 57 در مصاحبه تلویزیونی سفر بی بازگشت خود به خاک ایران را اعلام و با سوار شدن بر هواپیمای خود برای همیشه جغرافیای ایران را رها کرده و در فراری ذلت بار مهر تاییدی بر خواری خود در صفحه تاریخ نشاندند.
شاه به همراه همسرش فرح با چمدانی از حقوق از دست رفته ملتی مظلوم سوار بر سفینه فرار خود گردید و مصر را مقصدی برای این سفر برگزید و این درحالی بود که دیگر نقش او در این بازی به سر رسیده بود و تمامی دست نشانده ها و اربابانش هم علاقه ای به پذیرفتن و حمایت از وی نداشتند.
26 دی ماه همان روزی شد که با اعلام خبر از سوی رادیو و همینطور تلویزیون مردم سراسیمه و با شادی وصف ناپذیر به خیابان ها ریختند و لباس کهنه نظام طاغوتی شاهنشاهی را در میادین به آتش کشیدند و بار سرنگونی مجسمه محمدرضا شاه پهلوی را از عرش به فرش کشیدند و قلب ها و جانهایشان را مملوء از عشق مرد خورشیدی تبار کردند.
شاه در مصاحبه کوتاهی به خبرنگاران گفت: مدتی است احساس خستگی می کنم و احتیاج به استراحت دارم. ضمناً گفته بودم پس از این که خیالم راحت شود و دولت مستقر گردد، به مسافرت خواهم رفت. این سفر اکنون آغاز می شود و تهران را به سوی آسوان در مصر ترک می کنم. امروز با رأی مجلس شورای ملی که پس از رأی سنا داده شد، امیدوارم که دولت بتواند هم به جبران گذشته و هم در پایه گذاری آینده موفق شود.
در آخرین روزها همسر شاه یعنی فرح کوشید تا موافقت شاه را به استعفا از مقام سلطنت و تفویض مقام نیابت سلطنت به او، طبق قانون اساسی جلب نماید. اما شاه نپذیرفت و گفت این کار مشکلی را حل نخواهد کرد. سرانجام شاه روز 26 دی 1357، فرار را بر قرار ترجیح داد. از اعضای خانواده ی سلطنتی تنها فرح مانده بود که او نیز همراه همسرش از ایران خارج شد. فرح دیبا در خاطرات خود اینچنین آورده است: "محمدرضا از آن كه مجبور به ترك وطن شده بود به شدت متاثر و ناراحت بود ساعت از یك بعد از ظهر گذشته بود كه ما در میان بدرقه دكتر شاهپور بختیار (نخست وزیر) دكتر جواد سعید (رئیس مجلس شورای ملی) دكتر علی قلی اردلان (وزیر دربار) و فرماندهان عالی رتبه ارتش و گروهی از رجال و شخصیت های مملكتی فرودگاه مهر آباد تهران را ترك گفتیم.
فرار بی بازگشت محمدرضا شاه پهلوی به همراه همسرش فرح دیبا از کشور این روز را برای همیشه در تاریخ انقلاب اسلامی ماندگار کرد و ضعف و زبونی پادشاهی بی تجربه و فاقد استقلال را در دل تاریخ به امانت گذارد.
شاه رفت خواندتی ترین تیتر از روزنامه اطلاعات شد که پس از منتشر شدن و قرار گرفتن بر روی گیشه روزنامه فروشی ها و دستان مردم؛ شادی را میان آنها تقسیم می کرد.
در این روز همگی با وصفی شور انگیز در خیابان ها فریاد می زدند «شاه رفت... شاه رفت...» و عده ای هم با لبخندی از سر نشاط و همراه با اشک شوق به تمسخر فریاد می زدند «شاه... در ... رفت» و اینگونه شد که 26 دی ماه نقطه پایانی برای استبداد 2500 ساله و اغازی شیرین برای ورود به فصل شکوهمند انقلاب اسلامی شد.