حسینی‌پور در مراسم رونمایی از ترجمه عربی کتاب "پایی که جاماند":

جنگ هنوز برای اسرا تمام نشده است

نویسنده کتاب "پایی که جاماند" گفت: خنده، طنز، امید، عشق به آینده، دین داری، دین‌باوری و... مواردی بودند که در زندان‌های مخوف عراق، شکنجه‌های صدام و ژنرال‌های آن را بی رمق و بیهوده جلوه می‌داد.
کد خبر: ۲۲۳۴۱
تاریخ انتشار: ۰۴ تير ۱۳۹۳ - ۱۰:۰۸ - 25June 2014

جنگ هنوز برای اسرا تمام نشده است

به گزارش خبرنگار خبرگزاری دفاع مقدس، سید ناصر حسینیپور در مراسم رونمایی از ترجمه عربی کتاب پایی که جا ماند اظهار کرد: روزی که به اسارت عراقیها در آمدم، قلم برداشتم و نوشتم، باور نمیکردم که روزی برای نوشتههایم مقام معظم رهبری یک ساعت و ده دقیقه با من حرف بزنند و امروز این کتاب توسط کمال السید ترجمه شود و مردم عراق در خانههایشان آن را بخوانند.

وی با یادآوری خاطراتی از اسارتش توسط نیروهای عراقی و رنج و سختی هایی که در آن دوران کشیده است گفت: دو بار در طول زندگیام مرتکب خلاف شدهام که جعل شناسنامه برای رفتن به جبهه اولین آن بود و دومین خلافم انگشتر عقیقی بود که به عنوان رشوه به افسر عراقی دادم تا اجازه دهد پرچم عراق را که در شکم شهید (ج.خ) فرو کرده بودند بیرون بکشم.

وی افزود: نام این شهید را به اختصار می گویم چرا که می دانم مادرش بیماری قلبی دارد و اگر بفهمد عراقی ها با پرچم کشورشان که به میله ای نصب بوده چه بر سر پسرش آوردند و چگونه آن پرچم را در شکم او فروکردند حتماً دق خواهد کرد.

حسینی پور با تأکید بر اینکه هم ما و هم عراقی هادر طول جنگ صحنههای سیاه و سفید داشتیم، گفت: نمیخواستم در کتاب "پایی که جا ماند" از خود قهرمان بسازم. همچنین نمی خواستم همه نظامیان عراقی را سیاه نشان دهم چرا که اگر اینگونه می نوشتم این کتاب، چنگی به دل نمی زد و این مقدار از آن استقبال نمی شد.

نویسنده کتاب "پایی که جاماند" با اشاره به صبر و استقامت اسرای ایرانی در زندانهای بغداد اضافه کرد: خنده، طنز، امید، عشق به آینده، دین داری، دینباوری و... چیزهایی بودند که در زندانهای مخوف عراق، شکنجه های صدام و ژنرالهای آن را بی رمق و بیهوده جلوه می داد.

وی خاطرنشان کرد: جنگ برای همه تمام شد، قطعنامه که پذیرفته شد همه به خانههایشان برگشتند، نظامیان به پادگانها بر گشتند. اما جنگ برای یک قشر تمام نشد و آنها اسرایی بودند که روزهای زیادی را در اسارت پشت سر گذاشتند. اسرا  در زندانهای مخفی عراق خصم را به تسخیر درآورده بودند و عظمت روح این بچهها بود که کمر صدام را شکست.

نظر شما
پربیننده ها