«غبار2» با همه ویژگیهای خوبی که دارد، در بعد نمایشنامه موفقتر است. در واقع متن قوی و استخوان دار «غبار2» دلیل دیده شدن این نمایش است. البته بازیهای جاندار «اردلان شجاعکاوه»، «میرطاهر مظلومی» و «شهرام عبدلی» به علاوه طراحی صحنه و لباس قابل دفاع این نمایش نیز در توفق آن موثر است.
در ادامه، گفتوگوی دفاع پرس با معظمی را درباره متن «غبار2» میخوانید.
دفاع پرس: قصه «غبار2» چگونه به ذهن شما رسید؟
رایزنی های زیادی با «محمدرضا مداحیان»، کارگردان «غبار2» داشتیم و تصمیم گرفته شد تا بعد از «غبار1» آن را در قالب تریلوژی ادامه بدهیم. بسته به اینکه چه نیازهایی داریم، قصههایی را خلق کردیم. یک مقدار تبادل فکر کردیم و در همین جلسات بیس اصلی کار را پیدا شد. یعنی ماجرا باید در سرزمین غدیران روایت میشد و ضمن آن هم جزییاتی به کار اضافه شد و با تخیل و هماندیشی با کارگردان به یک نتیجه رسیدیم و من شروع کردم به نوشتن.
دفاع پرس: این نیاز سنجیها که اشاره کردید، چگونه انجام شد؟ با چه روشی پیش رفتید که به این نتیجه رسیدید که باید الان حرفهایی زده شود که در «غبار2» میبینیم؟
هر کسی بسته به سطح فکر و جهانبینیاش یک پاتولوژی و آسیبشناسی از جامعه دارد. سطح فکری ما همین قدر است؛ با تعقلی که کردیم به این نتیجه رسیدیم نیاز جامعه ما این است. یعنی شناختن مرز حق و باطل. برای ما که مسلمان و شیعه هستیم مرز و خطکش، قرآن و سیره اهل بیت (ع) است که حضرت فاطمه (س) در این میان یک جایگاه ویژه دارد. ما در این نمایش در خانه امیرالمومنین (ع) را، نمادی از مرز بین حق و باطل گرفتیم.
یعنی هر کس پشت در است حق و هر کس بیرون در است و قصد تعرض به آن را دارد، باطل است. ما قائل به این حقیقت هستیم که تاریخ همیشه درحال تکرار است. یعنی در حال باز نمایاندن خودش است. ما هر روز که از خواب بیدار میشویم باید این پرسش را بپرسیم که من کجای این در هستم. در واقع من در نمایش «غبار2» میخواهم به این پرسش پاسخ بدهم.
دفاع پرس: یعنی شما به مسئله رسالت آدمها اشاره کردهاید که وظیفهشان در زمانهای که زندگی میکنند، چیست؟
بله؛ به نوعی میتواند همین باشد؛ ولی با تفسیری متفاوت تر.
دفاع پرس: چرا برای «غبار2» یک قصه آشنایی انتخاب نکردید که مخاطب با آن آشنا باشد و بعد آن قصه را به سال 11 هجری پیوند بزنید؟
من آن اتفاق آشنای تاریخی را پیدا نکردم. از طرفی میخواستم قصه در سرزمین غدیران اتفاق بیفتد، یعنی در زمان و مکانی که هم وجود دارد، هم وجود ندارد. یعنی اصرار داشتیم که قصه در بیمکان و بیزمان پیش برود.
دفاع پرس: این شیوه، حسن نمایش «غبار2» است؛ ولی همین حسن میتواند برای مخاطب مانع ایجاد کند، یعنی برای او این تصور بوجود بیاید که چون نویسنده بر زبان تاریخ تسلط ندارد، برای فرار از تبعات احتمالی سراغ یک داستان در فضایی بیمکان و زمان رفته است.
صادقانه میگویم که نه. متاسفانه ما به یک مسئلهای مبتلا شده ایم، در این زمانه آدمها از رفتار هر شخص، مدام در حال تفسیر به رای هستند. جوری که از اراده یک آدم برداشتهای متفاوتی میشود. من درواقع تفکر خودم را بیان میکنم و در آن لحظه به این تفاسیر فکر نمیکنم. البته نمیتوان جلوی اظهار نظر مخاطبان را گرفت این حق اوست که نظرش را درباره کار هنرمند ارائه کند، صاحب اثر نباید خود را به اثرش الصاق کند.
اما گاهی این برداشتها آنقدر عجیب و غبرقابل درک است که حتی در مخیله صاحب اثر نمیگنجد. در عین حال جرات ندارید سمت یک المان بروید. ممکن است سراغ یک شی بروید و مخاطب از آن شی تاویل دیگری داشته باشد؛ چون آن شی شده المان فلان فرد. در حالی که منظور من از شی هیچ چیزی جز همان شی نیست. برای همین کار گاهی دچار ممیزی میشود. انتخاب غدیران را برای این بود تا این تفاسیر پیش نیاید تا بتوانیم زلالتر و راحتتر حرفمان را بزنیم و به کسی هم برنخورد.
دفاع پرس: با وجودی که «میرزا مشفق» مابهازای بیرونی ندارد اما مخاطب با آن همذات پنداری میکند
برای اینکه میرزا مشفق من و شماییم و آدمهای اطرافمان. میرزا مشفق درون خودم بود که اشل بزرگتر آن میشود خانواده، مدسه، جامعه، شهر و کشور. همه ما یک میرزا مشفق، میرزا سلطانعلی، صرافچی و... درون خودمان داریم. در نهایت این وجدان ما است که داوری میکند که ما کدام طرف در ایستادهایم.
دفاع پرس: برای طراحی کاراکترها از شخصیتهای بیرونی و واقعی الهام گرفتهاید؟
من سعی کردم از صفات و مرام آدمها برای خلق شخصیت استفاده کنم نه از خود شخصیت. با توجه به آدمهایی که در طول این سالها دیدم و تجربه کردم از آنها برای خلق کاراکترها بهره بگیرم و از شخصیت خاصی الهام نگرفتم.
دفاع پرس: چرا این فرم را برای نوشتن انتخاب کردید، در حالی که اکثر کارهای مذهبی به سمت فرم و بازیهای نور و موسیقی میروند. انتخاب این شیوه کاملا هوشمندانه است که فقط روایت صرف تاریخی نیست؟
در همه این سالها از نمونههایی که اشاره کردید، زیاد دیدیم و به نظرم دیگر کافی است. اگر تا به حال حسنی داشت، حالا دیگر ندارد. بیننده ما از دیدن این آثار با آن فرم اشباع شدهاند. الان چند سالی است که تفکری آمده که ما در آثار نمایشی نیازمند شور و شعور حسینی و فاطمی هستیم.
ما باید این وجه را تبلیغ کنیم. ما هم در کار «غبار2» سعی کردیم شور و شعور فاطمی را به حد بضاعت خود به مخاطب ارائه کنیم. سعی کردیم از شعار گونگی پرهیز کرده و به اختلافات دامن نزنیم و موارد شبهه دار را وارد نمایش نکنیم. فقط حرفی را که لازم است، بزنیم.
من آرزو دارم دیگر همکاران ما بیایند و کارهای بهتری نسبت به «غبار2» روی صحنه ببرند. ما هم از آنها یاد بگیریم و کارها بهتر و بهتر شوند. امیدوارم شرایطی پیش بیاید که دید مردم نسبت به کارهای مذهبی عوض شود و کلیشهها تغییر کند و مردم کارهای متفاوتی نسبت به آثاری که تا الان دیده اند، ببینند. من به کسانی که میخواهند کار ما را ببینند، گفتهام ما سعی کردیم تمام ذائقهها را پاسخگو باشیم و با توجه به توان و سواد خود مخاطب را با همه سلایق اقناع کنیم.
دفاع پرس: یک مسئله حل نشده در «غبار2» وجود دارد و آن اینکه مرگ میرزا مشفق و سفرش به سال 11 هجری و حضور در واقعه آتش زدن خانه امیرالمومنین (ع) و رجعت دوبارهاش به مملکت غدیران کمی شتاب زده است لازم نبود مخاطب توضیحات بیشتری ببیند؟
همیشه موافق این هستم که میشود کاری را بهتر انجام داد؛ اما، ما یک ظرف زمانی داریم و باید ظرف زمانی را با مظروف تعریف کنیم. من اگر میخواستم برای این صحنه توضیح بیشتری بدهم و پیش زمینهای تعریف کنم، برای رفتن میرزا مشفق به سال 11 هجری باید 15 تا 20 دقیقه زمان میگذاشتم. حوصله تماشاگر امروز تئاتر آن مقدار نیست که تحمل کند. برای این صحنه هم میشود توضیح دیگری داد؛ اینکه صحنه سفر او به 11 هجری در خواب بعد از ظهر او اتفاق افتاده است.
یعنی صحنه سفر او کابوسی است که به خاطر عذاب وجدان دیده است. میرزا مشفق ایمان دارد و آدم بدی نیست. او تحت فشار جناحهای سیاسی قرار گرفته و راه را گم میکند. میرزا در طی مسیر به خاکی میزند اما وجدان بیدار او در خوابی که دیده بیدارش میکند. میرزا به سمیناری که قرار بوده برود تا کار اشتباهی مرتکب شود، تصمیم دیگری میگیرد.
میرزا مشفق به آن سمینار میرود تا با گذشتن از آبرو و رسوا کردن خود از مردم حمایت کند. به دلیل پیشنه میرزا مشفق که گذشته پاکی داشته است خدا هم اجازه نمیدهد آبروی او ریخته شود و بهترین مرگ یعنی شهادت را برای او رقم میزند.
دفاع پرس: چرا سعی شده تا از شخصیتهایی که در سال 11 هجری حضور داشتند نامی برده نشود؟
ما تعمد داشتیم؛ چرا که دکترین ما پرهیز اختلاف افکنی است. علمای ما هم برای این مسئله اهمیت قائلند و حساس هستند. ما هم به عنوان مقلدان آنها گوش به فرمان هستیم. مقام معظم رهبری هم دائم در فرمایشاتشان بر این نکته تاکید دارند که به مسائلی که باعث اختلاف میشود، ورود نکنیم. ما چه کسی هستیم که بخواهیم چیزی غیر از این بگوییم و به این اختلافات دامن بزنیم.
دفاع پرس: چه توصیهای برای کسانی دارید که قرار است «غبار2» را ببینند؟
توصیه خاصی ندارم فقط اینکه بدون هر گونه پیش زمینه و گرفتن گاردی نسبت نمایشهای آیینی، «غبار2» را ببینند و منصفانه ما را قضاوت کنند. ما در واقع یک تئاتر مذهبی به معنای واقعه کلمه دراماتیک روی صحنه بردیم. فکر میکنم مخاطب بعد از دیدن کار راضی خواهد بود.
انتهای پیام/ 161