آسمانی‌ها/1

پشتيبان روحانيت‌ متعهد و ولايت فقيه باشيد

شهید «حکمت‌الله باربد» در بخشی از وصیت‌نامه خود می‌نویسد: اين جانب كوچكتر از آنم كه وصيتى يا پيامى براى شما امت دلاور و شهيد پرور داشته باشم ولى با اظهار حقارت از شماها تمنا دارم ‌كه امام عزيزمان را تنها نگذاريد و جبهه ها را گرم نگه داريد و پشتيبان روحانيت‌ متعهد و ولايت فقيه باشيد و به سخنان آنها گوش فرا دهيد.
کد خبر: ۲۳۶۸۰۰
تاریخ انتشار: ۰۵ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۰۰:۳۰ - 25April 2017
به گزارش خبرنگار دفاع پرس از یاسوج، شهید حکمت‌الله باربد در سال 1344 در خانواده‌ای دین‌باور در شهرستان کهگیلویه متولد شد. وی به دلیل کمبود امکانات و مشکلات از موهبت تحصیل بازماند. در سه‌ سالگی مادرش را از دست داد و علی‌رغم معافیت از خدمت سربازی، به گروهان لنده مراجعه کرد و از این طریق به مبارزان ایران اسلامی در مناطق عملیاتی پیوست. پس از پیکار و ستیز بی‌امان با دشمن تا بن دندان مسلح و بعثی‌های مزدور، در حالی که بیست بهار از زندگی خود را پشت سر گذاشته بود به همراه یک گروه دوازده نفره از رزمندگان اسلام با عوامل ضد انقلاب در شهرستان سقز درگیر شد و در سال 1366 بوسه‌ای خونین بر سجده‌گاه عشق زد و به دیدار معشوق ازلی شتافت.

در زیر وصیت‌نامه شهید باربد را می‌خوانیم:

‏بسم الله الرحمن الرحيم

اينجانب حكمت‌الله باريد از طيبى و بهمئى سردسير ساكن ده نسه فرزند شنبه باريد متن وصيت نامه خود را چنين شروع مى كنم:

با سلام و درود بر يگانه منجى عالم بشريت مهدى موعود (عج) و نايب بر حقش آيت‌الله خمينى و با سلام بر سرور شهيدان حسين (ع) و با سلام بر تمام شهداى گلگون‌كفن و گمنام خوزستان و غرب كشور و با سلام و درود بر تمام رزمندگان كفرستيز اسلام .

«ولا تحسبن الذين قتلوا فى سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون .

مپنداريد كساني كه در راه خدا كشته مى‌شوند مرده‌اند بلكه آنها زنده‌اند و نزد خداى خود روزى مى‌گيرند.»

اين جانب كوچكتر از آنم كه وصيتى يا پيامى براى شما امت دلاور و شهيد پرور داشته باشم ولى با اظهار حقارت از شماها تمنا دارم ‌كه امام عزيزمان را تنها نگذاريد و جبهه ها را گرم نگه داريد و پشتيبان روحانيت‌ متعهد و ولايت فقيه باشيد و به سخنان آنها گوش فرا دهيد.

و اى مردم! شما را سفارش مي‌كنم كه به تقوى و حمد و ستايش پروردگار به جهت نعمتهائى كه به شما عطا كرده و خير و احسانى كه شامل حالتان كرده است و اى مردم مرگ را فراموش نكنيد همان‌طورى كه مرگ شما را خواهد گرفت و سعى كنيد تا مى‌توانيد به سوى جبهه‌هاى حق عليه باطل كه همان نور عليه ظلمت است بشتابيد و به نداى امام امت جواب مثيت دهيد. امام را تنها نگذاريد، خداى ناكرده نكند مانند اهل كوفه باشيد و امام را تنها بگذاريد.

اين بنده حقير با آن شور و شوقى كه در سر داشتم، تمام مسائل خانوادگى را پشت سر گذاشتم و همراه با ديگر رزمندگان، راهى جبهه‌هاى حق عليه باطل شدم. من خوردن و خوابيدن در خانه را ننگ و رفتن به جبهه را افتخار دانستم و اين راه پرمحتوا را انتخاب كردم و به سوى ميادين نبرد شتافتم. برادران عزيز و عشاير غيور! علاقه ‌به دنيا را پشت سر بگذاريد و به فراهم ساختن توشه‌ی تقوى بپردازید و خودتان را آماده براى‌جنگيدن با كفار بعثى كنيد. من مي‌روم تا اينكه بتوانم راه شهدا را ادامه دهم و اين راه را خودم انتخاب كردم و الا هيچ‌كس زورى به من نگفت تا اينكه به اين كوردلان ثابت كنم كه اين دنيا پوچ و بى ارزش است و انسان از اين دنيا هيچ چيز با خودش نمى‌برد به غير از توشه ی تقوى و پرهيزگارى. براى اينكه اين امر به تمام كوردلان و گناه‌كاران ثابت شود اگر اين فيض الهى نصيب من شد، دست مرا از تابوتم بيرون بياوريد تا اينكه بفهمند كه‌ من به غير از به جاى آوردن رضاى خدا و جواب دادن به نداى ‌امام‌ امت ‌و يارى ‌كردن رزمندگان، منظورى نداشتم. اى ملت شريف ايران! اين جنگ سرنوشت‌ساز است و تمام كشورهاى جهان را به جوش و خروش در آورده است، بدانيد كه بهترين كشور را داريد و پر قدرت‌ترين كشور هستيد .

استقبالى كه اين جانب از شهادت مى‌كنم به اين شرح است؛ چنين برداشتى از مرگ ‌در پرتو تعاليم الهى که سيماى زندگى را به كلى دگرگون مي‌سازد و دل‌ها را طورى جوش و خروش مي‌دهد تا آنجا كه شهادت‌طلبى و استقبال از مرگ در راه خدا، خود ارزشى والا و خاطره‌اى دلپذير دارد. آنجا كه مرگ در راه حق و گذشتن از خود و تعلقات خود، آرزوى هر پير و جوانى مي‌شود، آنجا ديگر سيماى مرگ زشت و گريه نيست؛ آنجا مرگ شهادت است و نجات پرواز مرغ روح است از قفس تن به سوى ملكوت خدا .

حضرت امام‌صادق (ع) مى‌فرمايند: مرگ نسبت به اهل ايمان شبيه بيرون آوردن گوهرى است از صندوق يا پريدن مرغ از قفس است. «چنين‌ قفس نه سزاى چو من خوش‌الحانی‌ست/ روم به گلشن رضوان كه مرغ آن چمنم» ما را از مبارزه و جنگ و درگيرى با ابرقدرتان چه باك كه در هرحال پيروزى با ماست؛ يا به فيض بزرگ شهادت مى‌رسيم‌ كه ‌نجات است و رستگارى و يا شاهد پيروزى بر سردمداران ستم‌ را در آغوش ‌مى‌كشيم كه رهایى است و سعادت و ما را از جباران و ستمگران و قلدران باكى نيست چنان كه امام فرمودند ما را از مبارزه نترسانيد كه ما مرد مبارزه‌ايم.

و اما اى پدر و مادرم! بنده يك امانت بيشتر پيش شما نبودم و حالا خداوند مي‌خواهد از يک راه خيلى خوب ‌امانتش را تحويل ‌بگيرد (انا لله‌ و انا الیه راجعون) ما همه ‌ازخدایيم و به ‌سوى ‌او باز مى‌گرديم. اى پدر! تنها وصيتى كه به شما دارم اين است كه از شهادت من نگران نباشيد و اين را بايد مايه ی افتخار براى خودتان بدانيد كه توانستيد فرزند خود را هديه به اين انقلاب بكنيد. اگر مرا دوست داريد واقعا بايد گريه نكنيد، چون گريه‌ی شماها دشمن را شاد مى‌كند زيرا كه شهادت مرگ دلخواهى است كه هر فرد مؤمن در طول زندگى براى خود انتخاب مي‌كند.

پدرم! شما زحمات زيادى براى من كشيديد، از شما مى‌خواهم كه مرا حلال كنيد. و جمله‌اى با برادرانم، اى برادران عزيز! هر چند كه برادرى خوب و مفيد براى شماها نبودم ولى به بزرگوارى خودتان مرا ببخشيد و حلالم كنيد. راه مرا ادامه هيد و نگذاريد كه آتش برق‌آساى اسلحه‌ی من بر سر دشمن بعثى كوتاه شود. و اما اى‌ خواهرانم! سلام، اميدوارم كه ‌اين‌ سلام‌ مرا بپذيريد. زينب‌وار باشيد و از شهادت من نگران نباشيد و در مرگ من گريه نكنيد و حجاب زينبى داشته باشيد و اين را دانسته باشيد هر قطره اى از اشك شما بر سر قبر من، مرا اذيت مى‌كند. اگر كه دوست داريد اذيت نشوم، گريه و زارى نكنيد.

عموهاى عزيزم قايد جمعه و قايد حاجى نادرقلى و قايد بهرام! سلام، اگر كه ‌ناراحتى از اين حقير ديده‌ايد مرا ببخشيد و حلال كنيد و سعى كنيد راه مرا ادامه دهيد. و اما اى مردم شهيدپرور كهگيلويه! اميدوارم كه راه شهداى انقلاب اسلامى را با رفتن به جبهه ادامه دهيد و جنگ را فراموش نكنيد و دوشادوش رزمندگان، راهى ميادين نبرد شويد. از تمام خالوهايم و تمام اقوام و خويشاوندان و دوستان و آشنايان خواهش مى‌كنم كه اگر زحمتى براى من كشيديد من را حلال كنيد.

پدرم! به ‌خدا قسم در اين لحظات احساس مى‌كنم بسيار دراجراى وظايفم نسبت به شما كوتاهى كردم ‌و فرزند شايسته‌اى براى شما نبودم. خلاصه از شماها خواهش‌ مي‌كنم‌ كه مرا ببخشيد و حلال كنيد تا در پيش خداوند روسفيد باشم به خدا قسم نمى‌دانم با چه زبانى از شما عذرخواهى ‌كنم. ‌مگر نه ‌اين ‌است‌ كه بالاخره روزى آدم مى‌ميرد، بهتر است كه اين مردن در راه امام حسين ‌و اين‌ مردن با ‌شمشير باشد و در راه ‌خدا باشد و پروردگار تو، يار و ياور تمام رزمندگان در جبهه‌هاى نور عليه ظلمت باشد. بار خدايا! به روان پاك و مقدس شهدا قسم‌ات مي‌دهيم كه مرز و بوم كشورمان را از حملات دشمن محفوظ بدار، آمين. چند قطعه شعر: باد صبا كن گذرى بر وطن من/ گو خواهر و مادر نشود منتظر من/ تابوت مرا جاى بلند بگذاريد/ تا باد برد بوى مرا در وطن من/ مکن بر جان من گريه يكى بر روزگارم/ ور مرغ آيد نشيند بر سر سنگ مزارم. سخنى چند با همسر عزيز و مهربانم: اى همسرم‌! مى‌دانم كه شوهر خوبى براى شما نبودم و اگر يك وقتى بدى از من ديديد، مرا ببخشيد و حلالم‌ كنيد. و سعى‌ كنيد مانند فاطمه صبر و استقامت داشته‌ باشيد. والسلام. در خاتمه دخترم را تربيت اسلامى كنيد و او را خيلى خيلى سلام مى‌رسانم.

خدايا خدايا تا انقلاب مهدى خمينى را نگهدار .

مادر! اگر رفيقى مهربان، دل از سر هر كوه و برزن آورد و آمد به ديدار، بگويش شبى در بستر ناكامى جان داد و در لحظه‌هاى واپسين‌دم چنين گفت خداحافظ رفيقان. الوداع .

نام و نام خانوادگی: حکمت‌الله باربد

محل تولد: دهدشت (شهرستان کهگیلویه)

نام پدر: شنبه

تاریخ تولد: 1344

تاریخ شهادت: 1366

محل شهادت: سقز

«حکمت‌الله باربد» شهیدی از خطه کهگیلویه + تصویر دستخط شهید 

به گزارش دفاع پرس، خبرگزاری دفاع مقدس استان کهگیلویه و بویراحمد برای حفظ یاد و نام شهدای این استان نسبت به معرفی آنها به صورت هفتگی اقدام می‌کند.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها