رزمندگان دوران دفاع مقدس از هر گروه، قشر و سنی که بودند، با غیرت دینی و انقلابی خود نگذاشتند که دشمن آب و خاک و ارزشهای اسلامی و انسانی این کشور را پایمال کرده و استکبار بر مملکتشان مسلط شود. آن ها با همه توان خود بسیجی وار به جبهه رفتند و با دست خالی اما با ایمان و اعتقادی راسخ در برابر دشمن ایستادند.
شهید «محمد حسین ذوالفقاری» نوجوانی 12 ساله بود، اما برای اعتقاد و حفاظت از خاک و نوامیس این سرزمین غیرتمندانه به جنگ با دشمن بعثی رفت و امروز نزد پروردگارش روزی میخورد، در همین راستا خبرنگار دفاع پرس گفت و گویی را با برادر این شهید بزرگوار ترتیب داده است که در ادامه آن را میخوانید:
محمد حسین در سال 1348 همزمان با عاشورای حسینی به دنیا آمد. پدرم به دلیل عشق و علاقه ای که به امام حسین (ع) داشت و همزمانی تولدش با این ایام خاص وی را «محمد حسین» نامید.
محمد حسین از کودکی به مکتب خانه رفت و قرآن را نزد پدر آموخت طوری که قرآن با گوشت و پوست وی آمیخته شد و سعادت را برایش رقم زد. برادرم از شش سالگی وارد محیط علم و دانش شد. هنگامی که دوره ابتدایی را به پایان رساند، جنگ نیز آغاز شد.
محمد حسین در 9 سالگی به همراه خانواده به زیارت عتبات عالیات مشرف شد و سه بار توفیق زیارت حضرت سیدالشهدا(ع) را پیدا کرد. یادم میآید در نجف به محضر حضرت امام خمینی (ره) مشرف شد و از ایشان سؤالاتی درباره انقلاب اسلامی پرسید و به همراه خود چند عکس از حضرت امام (ره) و حاج سید مصطفی خمینی (ره) را به ایران آورد.
وی در دوران انقلاب اسلامی فعال و کوشا بود و همراه برادر دیگرم «علیرضا» در تظاهرات شرکت میکرد، علیرضا در تظاهرات آن موقع از ناحیه کتف زخمی شد.
محمد حسین قبل از این که دوره آموزش نظامی را بگذراند برای کسب اجازه و رضایت پدر به وی گفته بود که میخواهم به جبهه بروم و در دوره آموزشی ثبت نام کرده بود.
پدرم به محمد حسین گفته بود: فرزندم سنی نداری که بخواهی به جنگ بروی و توان انجام کاری نداری ؟محمد حسین از این لحن صحبت پدر ناراحت شد و گفت: پدر جان توان آب دادن به رزمندگان اسلام را که دارم و این کار از عهده ام برمی آید.
برادرم در سال 59 عضو پایگاه مقاومت «شهیدیه میبد» شده بود و از محضر امام جمعه وقت «محمد ابراهیم عراقی » و درس های اخلاق وی بهره برد.
حضور علیرضا در جنگ تحمیلی اشتیاقش برای حضور در جبهه را بیشتر کرد که با رضایت
والدین به کسب آموزش نظامی پرداخته و در نهایت با
اصرارهای فراوان در 23 مهرسال 1360 به جبهه دزفول رفت و در عملیات طریق القدس نیز شرکت کرد.
کمتر از دو ماه بعد برادرش (علیرضا) در منطقه «لاله زار» بستان به شهادت رسید که محمد حسین برای تشییع پیکر علیرضا به یزد برگشت.
بعد از چند روز محمد حسین دوباره به جبهه رفت و در گردان عاشورا به عنوان «تک تیر انداز» در جبهه شوش به پیکار با بعثی های متجاوز پرداخت و سرانجام در 28 آذرماه سال 1360 بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید.
ای مردم ایران! شما مسلمان هستید، پس مسلمان واقعی شوید. زیرا در این مملکت، حکومت امامزمان (عج) استقرار خواهد یافت و شما برای استقبال از ایشان هر لحظه آماده باشید.