به گزارش
دفاع پرس از آذربایجان شرقی، به مناسبت فرارسیدن سالروز شهادت شهید «حسن شفیعزاده» بخشهایی از خاطرات سردار شهید «حسن تهرانیمقدم» از همرزمان سردار شهید «حسن شفیعزاده» درباره خصوصیات شهید شفیعزاده را با هم مرور میکنیم.
شهید تهرانیمقدم چنین روایت میکرد: اگر بخواهیم از پارامترهای درخشان شخصیت سردار شهید حسن شفیعزاده بگوییم باید از صبر، استقامت و تلاش این شهید عزیز یاد کنیم. من در تمام زندگیام، چهرهای مانند ایشان را ندیدهام. پایداری، صبر و استقامتش در برابر مسائل، مشکلات و استوار بودنشان در برابر مصائب روزگار سبب میشد، و ما هم در جایی به مشکلی بر میخوردیم و در حل آن عاجز میشدیم با مشاهده صلابت و اقتدار این شخصیت دوباره نیرو میگرفتیم و برای رفع آن مشکل، دوباره تلاش میکردیم. بزرگترین یادگارش، ایجاد ساختار منظمی به نام توپخانه، در سپاه است.
یادم است بعد از نماز صبح، بلند میشد و با توانمندی بیشتر و جدیت فراوان، روز را شروع میکرد؛ از سازماندهی آتشبارها، حضور و سرکشی منظم و مداوم به آنها، حضور در قرارگاه عملیاتی، هماهنگی با برادران ارتش، ایجاد پشتیبانی، استمرار حضور و سرکشی به مراکز تعمیراتی، تا اینکه شب میشد. ما هم وقتی که خسته و کوفته به عقبه (قرارگاه کربلا) برمیگشتیم و میخواستیم استراحت کنیم، میدیدیم حسن آقا باز آرام و قرار ندارد، میگفتم برادر حسن! اجازه بده یک نفسی بکشیم، واقعا خسته مان کردی، میگفت نه، الان وقت کار است. باید از فرصت استفاده کنیم.
میخواستیم قرآنی برداریم و بخوانیم بلکه از دست آقای شفیعزاده در برویم! هر وقت یاد ایشان میافتم، پشت کار و استقامت این سردار شهید، جلوی چشمم تداعی میشود.
مطلب دوم بحث سادگی، بیآلایش بودن و ساده زیستی ایشان بود. این موضوع به طور عجیبی در ذهن من نفوذ کرده است و انصافا اگر این مطلب را خوب بیان نکنم شاید در حق این شهید جفا کردهام. یادم هست آن موقع ماشینهای استیشن، اتومبیل فرماندهی شده بودند. مسئولین و فرماندهان در جنگ از این خودروها استفاده میکردند. طبیعی است که این عزیزمان هم جزو فرماندهان ارشد جنگ بود. بنده کمتر یادم میآید که حسن شفیعزاده سوار این خودروها شده باشد. یک وانت داشت و تمام زندگیاش هم پشت این وانت بود. توی این وانت زندگی میکرد؛ میخوابید. عمدتاً هم بسیجیها همراهش بودند. به معنی کامل کلمه، نسبت به مسائل دنیوی بیاعتنا بود. ساده زیستی، صمیمیت، ایجاد ارتباط منطقی و صمیمی با بسیجیها و همرزمان از خصوصیات واقعی چهره وی بود.
دیگر خصوصیات بارز سردار شهید، حفظ اسرار بود. من خودم یادم است، در قرارگاه مرکزی کربلا و در قرارگاه ارشد جنگ، اسرار نظامی طرح ریزی می شد. نقطه شروع حرکتهای نظامی بر علیه دشمن در این قرارگاه ها صورت می گرفت. طبیعی است در مورد مسائل و مطالبی که حسن آقا به آنها دسترسی داشتند با کمال احتیاط، در جلساتی که با ما داشتند، مطرح می کردند. شدیدا به اسرار جنگ و حفظ اطلاعات نظامی آن، توجه بسیار داشتند. حتی بعضی از اسناد و مدارک (چارت تشکیلاتی ساختار توپخانه) در کنار بدن قطعه قطعه شده و سوخته اش در محل شهادتش بدست آمده بود ایشان ترجیح میدادند اطلاعات مهم را همراه خودشان داشته باشند.
ویزگی دیگرش، برخورد بسیار مهربان و صمیمی با کسانی بود که همراه ایشان بودند بنده به یاد ندارم، مافوقی را به زیردستی ترجیح داده باشد. این خصوصیات ائمه اطهار به شکلی عجیب در چهره شهدا رسوخ و نفوذ کرده بود. همانطور که نسبت به مافوق خودش مهربان بود با زیردستان خود مهربانتر بود هیچگاه همنشینی با مافوق را به همکاری و همدلی ترجیح نمیداد. سعی می کرد وقت خود را با برادران و عزیزانی که در مجموعه خودش حضور داشته و همکاری دارند، بگذرانند.
نکتهای که جا دارد اینجا خدمتتان عرض کنم و انشاالله الگو و سرمشقی برای همه ما باشد، کراراً و کراراً از این شهید دیدهام توجه دقیق به بیتالمال و حفظ آن داشت. غذا که میخورد خوردههای نان کنار سفره را جمع میکرد تا اسراف نشود. از امکانات بیتالمال به نحوی اصولی، استفاده میکرد. شدیدا از اصراف کردن بیزار بود. در حفظ و نگهداری اموالی که در اختیارش بود سعی فراوانی داشت.
چهره گمنامی است. یعنی سردار بزرگی است که خدمات شایانی در جنگ کرد. یار واقعی امام خمینی (ره) بود. از لحظهای که اولین گلولههای دشمن به خاک کشورمان فرود آمد تا آخرین لحظه عمرشان با نثار خون خود اسلام و انقلاب را یاری کرد.
به گزارش
دفاع پرس، شهید حسن شفیعزاده در مرداد سال ۱۳۳۶ در شهرستان تبریز متولد شد.
وی با آغاز جنگ تحمیلی و محاصره آبادان با یک دسته خمپارهانداز، که تحت مسئولیت شهید باکری اداره میشد به جبهههای جنوب شتافت و روز هشتم اردیبهشتماه سال 1366 در منطقه عملیاتی «کربلای۱۰» در
شمالغرب (منطقه عمومی ماووت) درحالی که عازم خط مقدم جبهه بود، خودروی وی
مورد اصابت ترکش گلوله توپ دشمن قرا گرفت و به شهادت رسید.
انتهای پیام/