با حضور رئیس سازمان بسیج سازندگی؛
سومین شب خاطره گروههای جهادی برگزار شد
سومین شب خاطره گروههای جهادی و گرامیداشت دوازدهمین سالگرد رحلت حاج عبدالله والی در مجتمع فرهنگی سرچشمه برگزار شد.
به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد
دفاع پرس، همزمان با دوازدهمین سالگرد رحلت «حاج عبدالله والی» سومین شب خاطره گروههای جهادی شامگاه پنجشنبه هفتم اردیبهشتماه در مجتمع فرهنگی سرچشمه برگزار شد.
در این مراسم سردار غلامی رئیس سازمان بسیج سازندگی، برادران خانواده مرحوم حاج عبدالله والی، برادر شهید اصغر وصالی، جمعی از دوستان مرحوم والی و جهادگران عرصه جهادی کشور حضور داشتند.
گروه سرود فداییان ولایت که از منطقه بلبل آباد بشاگرد به این مراسم دعوت شده بودند به اجرای سرود پرداختند.
همچنین در این مراسم عنوان شد که فراخوان اولین جایزه ملی حاج عبدالله به زودی اعلام میشود. این جایزه شامل روشهای خلاقانه کارآفرینی جهادی و خیریه است که در روزهای 14 و 15 خردادماه برگزار میشود.
با حضور سردار غلامی و برادران مرحوم والی از کتاب «در کوچه پسکوچههای جهاد» رونمایی شد. مریم فرزادی و فاطمه نصیری در این کتاب به بازنویسی و گلچین هزار خاطره پرداختهاند.
«امیر والی» برادر جهادگر حاج عبدالله والی که با وجود کسالت در برنامه حاضر شده بود با بیان خاطرهای گفت: حاج عبدالله نگاه ویژهای به بشاگرد داشت. اینطور نبود که هرچه مردم اهدا کنند را به مردم محروم منطقه بدهد. اگر پوشاک اهدا میشد فقط لباسهای نو را به مردم منطقه میداد و میگفت درست است منطقه محروم است ولی باید به سربازان گمنام امام احترام گذاشت و بهترین ارزش را به آن ها میداد.
وی افزود: حاج عبدالله اعتقاد داشت آنچه خودمان می پسندیم را باید به محرومین بدهیم نه آنچه را که احتیاج نداریم.
برادر مرحوم والی تصریح کرد: سال 64 مدیران کل کمیته امداد برای بازدید از بشاگرد دعوت شدند. یکی دو شب بعد اعلام شد هر کدام از مسئولین چه اقلامی میتوانند که اهدا کنند. مسئول استان اردبیل اعلام کرد که 100 تن سیب زمینی هدیه میکند. این 100 تن سیب زمینی رسید و ما مانده بودیم با آن چه کار کنیم. حاج عبدالله به من گفت امیر این سیب زمینیها را یک کاری بکن. گفتم چه کار کنم؟ گفت یا توزیع کن یا بفروش. می دانستم اگر چند روز صبر کنیم سیب زمینیها در گرمای بشاگرد از بین میرود.
وی ادامه داد: با همان کامیونهایی که سیب زمینی را به منطقه آورده بود به بندرعباس رفتیم. آن روزها قیمت سیب زمینی 7 تومن بود. قرار شد ما 6 تومن آن را بفروشیم. فروشندگان میدان میوه و تره بار که از موضوع با خبر شدند اعتراض کردند. بالاخره به توافق رسیدیم سیب زمینیها را با قیمت توافقی به فروشندههای منطقه بفروشیم. زمانی که شرح ماجرا را برای حاج عبدالله تعریف کردیم خیلی خوشحال شد.
انتهای پیام/ 141