شهید پس از پیروزی انقلاب اسلامی در اداره آموزش و پرورش منطقه خشت و کمارج مشغول خدمت شد و خدمت وی در نظام تعلیم و تربیت همزمان با شروع جنگ تحمیلی بود و چون از اول راه خود را شناخته بود، برای دفاع از دین و کیان و مملکت خویش به جبهههای حق علیه باطل رفت ولی پس از مدتی به دلایلی برگشت.
مدتی بعد ازدواج نمود که ثمره ازدواجشان دو فرزند به نامهای روحالله و محمد میباشد.
شهید پس از چند سال خدمت در آموزش و پرورش مسوولیت امور تربیتی منطقه را بر عهده گرفتند. لازم به ذکر است که قبل از ایشان 4 نفر از مسوولان اداره یکی پس از دیگری به شهادت رسیده بودند و شاید به او الهام شده بود که دیگر نوبت تو میباشد.
شهید از سال 1364 چندین بار به جبهههای حق علیه باطل اعزام شد و سرانجام در فروردین ماه 1366 در خط مقدم جبهه شربت شهادت نوشید و به آرزوی دیرینه خود رسید.
فرازی از وصیتنامه شهید:
خدایا تو خود میدانی که همیشه از تو تقاضا داشتهام که پایان مرگم را شهادت در راهت قرار دهی. من در مقابل امام حسین (ع) خجالت میکشم که به غیر از شهادت از دنیا بروم.
مردم قدر انقلاب و رهبر عزیزمان را بدانید. تمام این سختی ها و مشکلات بعد از جنگ امتحان خداست سعی کنید از امتحان خدا سربلند بیرون بیایید.
من راضی نیستم که اسم مرا به مدرسه یا هر موسسهای یا مسابقهای و ... همراه کنید و آنها را به نام حقیر آلوده کنید. نمیخواهم بعد از مرگم اسمم جایی باشد.
انتهای پیام/