کارشناس مسائل ترکیه در گفت‌وگو با دفاع پرس مطرح کرد؛

هدف ترکیه از مداخله در امور داخلی سوریه و عراق/ غرب برای نفوذ در جهان اسلام نیازمند 2 جریان اسلام‏‌نماست

حسن صادقیان با بیان اینکه مسیر و روش اسلام‌گرایان ترکیه عوض شده است،‌ گفت:‌ غرب برای نفوذ در جهان اسلام نیازمند دو جریان اسلام‏‌نماست؛ که یکی اسلام لیبرالِ کالونیستی و دومی اسلام رادیکال سلفی بنیادگراست.
کد خبر: ۲۳۸۳۹۳
تاریخ انتشار: ۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۰۸:۲۸ - 07May 2017
غرب برای نفوذ در جهان اسلام نیازمند 2 جریان اسلام‏‌نما است/ هدف ترکیه از مداخله در امور داخلی سوریه و عراقگروه بین‌الملل دفاع پرس: اسلام‌گرایان ترکیه در طول دو دهه اخیر دو رویکرد اصلی در سیاست خارجی دنبال کردند، که البته هدف یک چیز است؛ «دستیابی به جایگاه رهبریت جهان اسلام». دو رویکرد تحت عناوین «تأکید بر اسلام لیبرال و رحمانی به عنوان اسلامی ایده‌آل»، و « تأکید بر شرق‌گرایی و عثمانی‏‌گرایی، ملی‏‌گرایی به عنوان ویژگی‏‌های دوران طلایی» هستند، که خبرنگار دفاع پرس در گفت‌وگو با «حسن صادقیان» کارشناس مسائل ترکیه به این دو مقوله پرداخت.
 
ماحصل این گفت‌وگو از نظر مخاطبان می‌گذرد:
 
تأکید بر اسلام لیبرال و رحمانی به عنوان اسلامی ایده آل

پروژه حمایت از اسلام گرایان ترکیه تقریباً از سال‌های 1945 به بعد در دستور کار کشورهای غربی قرار داشت. حمایت غیرمستقیم از رهبران اسلام‌گرا حدودا نیم قرن به طول انجامید؛ اما از سال‌های 1990 به بعد حمایت شکل علنی پیدا کرد. اما در این وسط یک مشکل وجود داشت: «نجم الدین اربکان پدر معنوی اسلام‌گرایان و نخست وزیر اسبق ترکیه ( 28 ژوئن1996  الی 30 ژوئن 1997) که اتفاقاً علاقه زیادی به انقلاب اسلامی ایران داشت». رهبران جهان غرب به دنبال ایجاد «اسلام لیبرال محور» در جهان اسلام به ویژه منطقه خاورمیانه بودند، لذا در تقابل سیاست‌های نجم الدین اربکان قرار گرفتند. نجم الدین اربکان نگاه شرقی داشت و بر اسلام حقیقی که در تضاد با سیاست های صهیونیست ها و کشورهای غربی بود، تأکید می‏‌کرد. به همین دلیل، کشورهای غربی با ایجاد تفرقه میان اسلام‌گرایان ترکیه، گروهی را با عنوان «اسلام‏‌گریان مدرن و لیبرال محور» با رهبریت رجب طیب اردوغان تشکیل دادند و در سال 2002 سوار  قدرت کردند. بر اساس برخی اظهارات غیر رسمی، قرار بود به جای اردوغان سیاست‌مداری به نام «حیدر باش» رهبری این جریان را به عهده بگیرد که به دلیل امتناع او، این مسئولیت به اردوغان داده شد. البته رهبری فکری این پروژه بر عهده فتح الله گولن و مدیریت اجرایی آن بر عهده اردوغان بود، که این اتفاق، تا سال 2011 ادامه داشت.

سیاست‌های حمایت از پروژه مذکور در طول یک دهه ادامه داشت طوریکه آقای باراک اوباما بعد از نشستن بر مسند ریاست جمهوری در سال 2007 اولین سفر خارجی خود را به ترکیه داشت و در بازدید از بناهای تاریخی، ترکیه را کشوری مدرن و الگوی جهان اسلام یاد کرد.

اما از سال 2010 به بعد به تدریج قطار اسلام‌گرایان لیبرال‌گرا با وقوع تحولات جهان عرب و بروز اختلافات درونی، از مسیر اصلی خارج شد. طوریکه اوباما در سال‌های آخر ریاست جمهوری گفت: «به هیچ وجه فکر نمی‌کردیم ترکیه تا این حد از مسیر خارج شود».
 
اینک بازی و مسیر عوض شده است، اینکه آیا غرب رهبریت کارشکنانه اردوغان را تحمل خواهد کرد و همچنان فرمان هدایت قطار را با او خواهد داد یا نه، جای بس تأمل است. فعلا که اردوغان اسب سرکش قدرت خود را می‌تازاند و غرب نظاره‌گر است. البته در وضعیت فعلی، نظام بین‌الملل به ویژه ابالات متحده آمریکا گرایش مثبتی به حکومت‌‏های اقتدارگرا پیدا کرده‌اند و بعید نیست در پشت پرده به توافق‌هایی هم رسیده باشند، اما آنچه مهم است اینکه غرب اجازه نخواهد داد پروژه‌ای که نزدیک 50 ساله برقرار بوده و ثمر بخش بوده است، از پایه ریشه کن شود.

غرب برای نفوذ در جهان اسلام نیازمند دو جریان اسلام‏‌نما است: 1- اسلام لیبرالِ کالونیستی و 2- اسلام رادیکال سلفی بنیادگرا. گزینه دوم بسیار هزینه‌بر است، دوام زیادی ندارد، مشروعیت زدا است. اما گزینه اول هم این عیب‌ها را ندارد و هم بسیار شیک و در طول آیین مسیحیت است. اجرای سیاست «به صفر رساندن» مشکلات با کشورهای منطقه‌ای که در طول پروژه عمق استراتژیک احمد داوود اغلو دنبال می‌شد، در همین راستا عملیاتی شد که تحولات جهان عرب این معادله را بهم زد.

تأکید بر شرق گرایی و عثمانی‏‌گرایی، ملی‌‏گرایی به عنوان ویژگی‌های دوران طلایی
 
مسیر و روش اسلام‌گرایان ترکیه عوض شده است. به همین دلیل شعاری نو لازم بود که در قالب آن بتوانند سیاست‌های مدنظر خودشان و شاید هم جهان غرب را عملیاتی کنند. این شعار در قالب برخی رویکردهای دوران طلایی گذشته همانند شرق‌گرایی، عثمانی‌گرایی و ملی‏‌گرایی، ضدیت با جهان مسیحیت معنا یافته است.

«تلاش برای رهبریت جهان اسلام» هدف اصلی این پروژه می‌باشد. رهبران اسلام‌گرایی ترکیه برای دست‏یابی به این هدف در ابعاد ملی، منطقه‌ای و بین‌المللی سخت تلاش می‌کنند. ساخت مدارس و دانشگاه‌‏های الهیات متعدد، تربیت و پرورش اساتید و امام خطیب‌های بی‌شمار جهت مدیریت این دانشگاه‌ها، رایزنی‌های متعدد جهت انتقال مرکز علمی دینی از مصر به ترکیه، تولید کتاب‌های دینی فراوان، برگزاری کنفرانس‌های متعدد سیاسی، دینی، فرهنگی، تغییر نظام حکومتی از پارلمانی به ریاستی، تغییر برخی مفاد قانون اساسی، تغییر توازن دموگرافیک برخی مناطق علوی‌نشین و کردنشین در ترکیه، برخی از اموری هستند که در بخش داخلی دنبال می‌شود.

در ابعاد منطقه‏‌ای، تلاش گسترده ترکیه جهت نفوذ و ماندگاری در سوریه و عراق و جلوگیری از استقلال کردها، در همین راستا معنا می‌یابد. اردوغان بر «میثاق ملی» تأکید می‌کند تا خاطرنشان کند در صورت تغییرات احتمالی در ژئوپولوتیک خاورمیانه، ترکیه حق تقدم دارد. در ماده نخست میثاق ملی از سرزمین‌هایی سخن به میان می‌آید که اگر تحت اشغال نیروهای در حال جنگ نبوده باشند، به ‌عنوان بخشی از سرزمین ترکیه (آناتولی) محسوب می‌شوند. در واقع اردوغان با مستمسک قرار دادن بند یک میثاق ملی، چنین فرض می‌کند که موصل در جنگ طرفین بی‌صاحب مانده و این وظیفه دولت ترکیه است که بر اساس ماده یک میثاق، به خاک عراق لشکرکشی کرده و مدیریت را بدست بگیرد.

همچنین رهبران اسلام‌گرای ترکیه با انعکاس ترس کاذب از سوی ایران تحت عنوان «ملی‏‌گرایی فارسی»، تلاش می‌کنند کشورهای عربی به ویژه عربستان و قطر را قانع کنند بر رهبریت ترکیه در قالب اصول امپراتوری عثمانی رضایت دهند.

در عرصه بین‌المللی هم فعلاً تلاش اصلی جهت جلب رضایت دونالد ترامپ است. رئیس جمهوریی که رویکرد رادیکال و امپریالیستی دارد، از سیاست‌‌های همسو طبعاً حمایت خواهد کرد. دونالد ترامپ اولین کشور غربی بود که پیروزی حزب عدالت و توسعه در رفراندم اخیر ترکیه را تبریک گفت. از سوی دیگر رئیس جمهور ترکیه قرار است در روزهای آتی با ترامپ دیدار داشته باشد که طبعاً در معادلات آتی خاورمیانه تأثیرگذار خواهد بود. رهبران دولت ترکیه از وضعیت نسبتاً لرزان کشورهای اروپایی هم آگاه هستند؛ لذا می‏‌دانند که تداوم سیاست‌های اقتدارگرایانه آنها منجر به تحریم بلافصل اتحادیه اروپا علیه ترکیه نخواهد شد. حداقل اینکه تا زمانی که مسئله 3 میلیون پناهنده مشخص نشده است، روابط به کلی قطع نخواهد شد. برقراری تفاهم‏نامه‌هایی با روسیه و ایران در خصوص سوریه هم خیال رهبران ترکیه را از قدرت‌های تأثیرگذار شرق هم تا حدودی راحت می‌کند، بنابراین در سال‌های آتی با تغییر نظام پارلمانی به ریاستی، مخالفین داخلی را هم تا حد ممکن سرکوب خواهند کرد و در یک کلام یک رژیم «جمهوری اقتدارگرا» در ترکیه برقرار خواهد شد.   

انتهای پیام/ 411
نظر شما
پربیننده ها