متن وصیتنامه شهید «حسین بادینده»؛
بچههای محله را کتابخوان کنید/ سری به «زینب» کوچولوی من بزنید و دست یتیمی بر سرش بکشید
شهید «حسین بادینده» در وصیت نامه خود نوشته است: کتابخانه مسجد را رها نکنید بچههای کوچک محله را کتابخوان کنید خودتان که مسئول هستید بیشتر از آنها بخوانید به جبههها بیایید. دنیا ارزش ندارد که انسان بخواهد بخاطر امیال شخصیش دوستانش را آزرده کند.
به گزارش گروه سایر رسانههای
دفاع پرس، شهید «حسین بادینده»، فرزند «محمد» در اول فروردین ماه 1340 در تهران به دنیا آمد. او که پاسدار بود در سن 22 سالگی در تاریخ 13 آبان ماه 1362 به شهادت رسید. از این شهید یک دختر به نام «زینب» به یادگار ماند و مزار این شهید که در عملیات والفجر 4 در پنجوین به شهادت رسید، در بهشت زهرا(س) قطعه 28 – ردیف 25 – شماره 1 قرار دارد. آنچه در ادامه می خوانید، وصیت نامه این شهید است.
«بسم الله الرحمن الرحیم
یا ایها الذین آمنوا هل ادلکم علی تجاره تنجیکم من عذاب الیم تومنون بالله و رسوله تجاهدون فی سبیل الله باموالکم و انفسکم ذلکم ان کنتم تعلمون یغفر لکم ذبوکم و … (سوره صف-9-10-11)
این آیه و آیات بعدی راه ما را مشخص میکند و اینکه دلیل قدم گذاشتن ما در این راه چه است و خود این راه چه چیزهایی در بردارد . خداوند توفیق پیروی این راه را به ما عنایت کند تا همانطور که خودش در این سوره میفرماید : نصر و پیروزی و بهشت ابدی در بردارد یعنی هم دنیا و هم آخرت .
شهادت میدهم به اینکه خدائی نیست جز خدای یکتا و محمد(ص) فرستاده آخر اوست و علی(ع) و فرزندانش امامان راستین شیعیان هستند و اینکه نهضت امام خمینی مقدمه قیام جهانی آقا امام زمان(عج) است .
سلام و درود ارواح پاک مطهر شهدای کربلای حسین(ع) و کربلای جنوب و غرب کشور ایران عزیزانی که تا آخرین قطره خونشان در راه امام عزیزمان جان دادند و آخرین حرفشان اسلام و امام بوده است.
سلام به رزمندگان عزیزی که با مناجاتهای خودشان جبههها را عطر آگین کردهاند و دشمن را به زبونی کشاندهاند.
درود به اسیرانی که رنج فراق از جبههها و امام امت اسلام را میکشند و سلام بر معلولینی که بخاطر اسلام عزیز جوانیشان را دادهاند.
سخن گفتنی بسیار است اما فرصت کم است و هر لحظه باید در انتظار اعزام به خط و عملیات باشیم فقط میخواهم با خدایم صبحت کنم شاید عقدههایم خالی شود.
این همه رحمت و نعمت خدایا تو به ما دادی و ما حتی شکر یک ذره آنرا هم بجا نیاوردهایم ما مردیم واقعاً ما حیا داریم؟ وجود ناچیزها در این عالم هستی گم است اما همین وجود را خداوند عقل و اراده داده است تا همه چیز در آسمانها و زمین را مسخر خویش سازیم . اما نه تنها شکرگزار نیستیم در این عالم که محضر خداوند است معصیت و گناه میکنیم خدایا ما مستلزم عقوبت عظمی و آتش تو هستیم اما تو از دریچه رحمت و کرامت که فقط مخصوص تو است با ما رفتار کن.
خدایا میخواهیم که آدم شویم و تا اینجا (جبهه) هم آمدهایم این نفس را فرمانبر کن تا در راهت واقعاً شهید شویم . نه کشته و با حرف مردم . خدایا این صورتهای نورانی و بیریا بچه بسیجیها و این سکینه قلب اینها در عبادتها و دعاها مرا به حیرت وا میدارد و به حال زار خودم غبطه میخورم چقدر با اطمینان و با آرامش نماز میخوانند ولی وای بر ما که نمیدانیم اصلاً خدا که هست و این کلمات که از ما برمیآید چه مفهومی دارد. خدایا روز قیامت در جلویت بیاستیم و بگویم چی؟ مثلاً چکار کردهام در راهت؟ از روی ائمه(ع) و دیگر دوستان شهیدم و شهدای اسلام خجالت میکشیم. خدایا شهادتها را برای ریا و خوشآمد دیگران قرار مده .
خدایا روحیه و ارادهای بده که تمام اعمال ما تماماً بخاطر تو باشد و خلوص نیت که سرچشمه تمامی خیرهاست بما ارزانی دارد وقتی انسان سرگذشت ائمه(ع) را مطالعه میکند و یا در مجالس وعظ گوش میکند و اینکه این خالصان درگاه باری تعالی چه اذیتها و شکنجهها که ندیدهاند و به چطور مظلومیتی شهید گشتهاند جگر انسان میسوزد و آه از اعماق وجود انسان برمیآید آخر شما بگوئید در کجای دنیا دختر سه ساله را بعد از اینکه تشنهاش گذاشته و پدرش و برادرانش و … را کشتهاند و سیلی به او زدهاند و تازیانه زدند و در آخر او را گوشه خرابههای شام خود با سر خونین پدر واگذارد این چیست و چه باید گذاشت خدایا ما برای احقاق این حق و حق مردم مسلمان ایران خودمان که در زیر بمبارانها شهید شدهاند آمدهایم.
وقتی انسان شهادت مظومانه این بچهها را میبیند و غبطه میخورد که خدایا اینها کیاند و از کجا آمدهاند. خداوندا نعمت وجود در جبهههای یعنی نعمت اسلام عزیز را قدرش را به ما بشناسان و ما را غافل مکن خدایا گناه و معصیت ما به قدری است که به جز با شهادت که مقبول درگاه تو باشد آمرزیده نیست ما از این دنیای زودگذر چیزی نمیخواهیم به خاطر اینکه چیزی ندارد که بخواهیم باز آنقدر گناه و قلبها سیاه است که اگر عبادتی هم انجام دهیم فیض از آن نمیبریم . خدایا چرا باید اینطور باشد و ما نتوانیم آن عشقی که در مصاحبت و عشق بازی است ، از آن بهره مند شویم خدایا عشق ائمه اطهار علیه السلام را لحظه به لحظه در دل ما بیشتر کن چونکه ما خجالت میکشیم مستقیم با تو صحبت کنیم اینها را واسطه قرار میدهیم هر چند نیز از اینها نیز خجالت میکشیم.
ما مگر به جز تو کسی را هم داریم که در نزد او گله کنیم و یا از او راه نجاتی بخواهیم از حکومت تو هم که راه فراری نیست پس چه بکنیم خدایا آیا جز مرحمت و لطف تو چیزی میتواند دست ما را بگیرد و ما را از این پرتگاه نیستی و گمراهی نجات دهد.
به جبهه آمدن ما هم در ظاهر که برای یاری دین توست در عین حال آدم شدن ما ، دین خودت او را حفظ میکنی و وسیلهای فراهم شود تا ما آدم شویم خدایا عشق به خودت و شناخت ما نسبت به خودت را بر ما ارزانی دار تا از عشق تو ما سیراب شویم خدایا اگر قرار باشد ما با آن صورت گناهانم در جلوی دوستانمان نمایان شویم این چه است؟ خدایا بین من و دوستانم جدایی نینداز .
کدامین رنجش زیاد است خدایا ما به هر حال تا نیمههای راه آمدهایم اگر مقدور درگاه تو است که ما جنهم برویم باشد میرویم هر چه که تو بخواهی ما آنرا دوست داریم نه دل خودمان اما من به اهل جهنم و دوزخ میگویم که من خدا را دوست داشتم و چون دوست داشتم به من گفت تو اهل دوزخ هستی من هم آمدهام تا در گناه شقیترین و پستترین انسانها بسوزم هدف گوش کردن به حرف اوست ما در دنیا که خواستیم انجام بدهیم ، اما نتوانستیم.
اما امید به رحمت تو خدایا بیشتر از عذاب جهنم بخاطر گناهانمان است خدا ما کاری از دستمان برنمیآید و هر چه هست تو و اراده و مشیت توست مشیت را بر این قرار ده که این بنده گناهکار و بیچاره را بیامرزی اما صلاح تعلق بر تو دارد و هر چه تو خواهی همانست خدایا آنقدر نعمت ها و رحمت هایت زیاد است که نمیدانم از کدامین بگویم از اینکه مرا فرستادی تا آدم شوم یا از اینکه بخاطر آدم شدن ما بهشت را به ما ارزانی میکنی . این چه است؟ آیا جز رحمت تو چیز دیگری است اگر لیاقت داشته باشیم بتوانیم در راه خدا جهاد کنیم که این سعادتی بس عظیمی میباشد .
اگر زنده ماندیم و برگشتیم که خدا توفیق دهد و به اعمال اسلامی ادامه دهیم و اگر هم که شهید شدیم که توفیقی بس عظیمی نصیب ما گشته است انشاء الله که در بهشت برین و در کنار دیگر عزیزان و علمای اسلام و ائمه معصوم علیه السلام به زندگی جاوید ادامه دهیم که این زندگی دنیا ارزش آنچنانی ندارد خدایا عزیزان امت اسلام جهت مبارزه آمدهاند و به جبهه آنها را یاری کن و نصرت خودت را نصیب آنها بگردان خدایا امام امت را حفظ کن ظهور حضرت مهدی(عج) را نزدیک بگردان اسرا عزیز را آزاد بگردان و معلولین و مجروحین ما را شفا عنایت بفرما ما را در راه دینت ثابت قدم بدار خدایا هرکس هر طلبی دینی از ما دارد به کرامتت ببخش و عزیزانی که به هرحال به یک صورتی بگردن ما حق دارند این حقیر ذلیل درگاه الهی را ببخشید و حلال کنید و راضی باشید از ما. ما خیلی نیاز به دعای شما داریم تا آمرزیده شویم. اگر جنازه ما نیامد شبهای جمعه که به بهشت زهرا میروید برای ما هم فاتحهای خوانید در دعاهای خود ما را فراموش نکنید جبههها را خالی نکنید خلوص نیت در کارهایتان داشته باشید و من لیاقت پاسدار بودن را هم ندارم چه رسد به بسیجی که بسیجیها نماینده امام در سپاه هستند از ما بعنوان کسی که گناه کرده بودیم یاد کنید خدا توبه همه ما را قبول کند هر وقت حال پیدا کردید دو رکعت نماز جهت ارواحهای شهدا اسلام بخوانید.
والسلام علی عباد الله الصالحین
خدایا عبادت ها و اعمال خیر ما را بر کرمت قبول کن و ریا را دور کن.
در آخر توصیهای به بچههای حزب الله خواندن و فهمیدن مناجات شعبانیه است.
برادر حقیر شما حسین بادینده».
بسمه تعالی
وصیت به دوستان و برادران عزیزم:
باسلام و درود به مهدی«عج» موعود و قطب عالم امکان و نائب بر حقش روح الله و با سلام به ارواح مطهر شهدای اسلام عزیز و سلام بر عزیزان رزمنده در جبهه و پشت جبهه.
دوستان عزیز سلام علیکم: این سلام به تمامی کسانی است که مرا میشناسند و هر یک به نحوی با ما دوست بودند از اینجا با همه شما پیمان برادری و اخوت میبندم و با همه در سه چیز شریک هستم یکی دعا دوم زیارت سوم شفاعت بچههای شهید آباد زرگنده دوستان پادگان امام علی همرزمان گردان مقداد گروهان اخلاص دوستان نزدیک و دور و همکاران سپاهی در مراکز سپاه و مسئولین عزیز سپاه دوستان اسیر مجروح این حقیر از راه دور به شما سلام عرض میکنم نمیخواهم نصیحت کنم زیرا که خود از همه بیشتر نیاز به نصحیت دارم چند نکته دارم اولاً من از همه راضی هستم و اگر خدا اجازه دهد همه را شفاعت میکنم.
1- جداً مرا حلال کنید اگر به هر صورتی ما برخوردی داشتهایم و قلب شما را آزردهایم و مرا ببخشید و از خدا بخواهید که دست مغفرت بر سر ما بکشد .
2-در دعاها و زیارتها ما را هم دعا کنید خدا شاهد است این دعاها بینتیجه نیست.
3-میدانید که انسان جائز الخطا است ما که کمترین ذره از عالم وجود هستیم بدون اشتباه نیستیم و در مورد امور خیر و یا حل مسائل اشتباه کردهایم و باعث رکود در کار و یا عدم انجام کار شدهایم اولاً آنها را کامل کنید ثانیاً از خدا بخواهید که ما را ببخشد.
4-وصیتنامه شهدا را عمل کنید اگر بدانید این بچه های حزب الله چطور مظلومانه شهید میشوند و با چه خون و دلی این وصیتها را مینویسند به نوشته آنها ارزش قائل شوید. بچههای گروه اخلاص و گردان مقداد از اینکه نتوانستم همسنگر خوبی باشم مرا ببخشید و حلالم کنید.
5-دوستان عزیزی که مدتی در پادگان جهت آموزش دیدن در خدمت گذاری شما بودهایم و بعضی اوقات شما را از جهت بدنی یا روحی اذیت کردهایم نمیدانم تا چه اندازه این کارها درست بوده است اما منظوری جز رضای خدا نداشتهام به هر حال این بنده حقیر که در آخر عمر هستم میخواهم رخت سفر در بندم از شما حلالیت میطلبم و ما کوچکتر از آن هستیم که بخواهیم مربی باشیم برخوردهای بد ما را به عنوان اسلام نگذارید و در کارهایتان جدی باشید
6-بچههای شهید آباد زرگنده که شاید بیشتر از همه با شما بودهام راه شهدای عزیزی که تا به حال از دست دادهاید را ادامه دهید که مکتب حسین (ع) یعنی مکتب خون و این خون در رگهای شماست به عنوان کسی که نتوانست وظیفهاش را حتی در قبال بچه محلیهایش انجام دهد از شما حلالیت میطلبم. کتابخانه مسجد را رها نکنید بچههای کوچک محله را کتابخوان کنید خودتان که مسئول هستید بیشتر از آنها بخوانید به جبههها بیایید. بچهها دنیا ارزش ندارد که انسان بخواهد بخاطر امیال شخصیش دوستانش را آزرده کند قلب رئوف داشته باشید. برادر محمد رضا نوروزی به عنوان کسی که میتواند جوابگوی مشکلاتتان باشد از ایشان استفاده کنید .
تشییع جنازه مرا در مسجد ابوالفضل (ع) انجام دهید زیرا میخواهم از محلی تشییع شود که دیگر عزیزانم رفتهاند برادر عزیزم محمود ملکی در ایجاد و تاسیس حوزه علمیه بکوش و اگر قادر بودی کلاسهای شبیه حوزه را در مسجد بیاورید. روحانیون مساجد کلاس حوزی برای بچهها بگذارید فقط نیایید نماز و بروید بچهها در کلاسها شرکت کنید والا بروید دنبال علم و یا جبهه در جبهه که میآیید پربار باشید و جلسه بگذارید و وقتتان را بیهوده از دست ندهید. عزیزان جوان، دوران جوانی را از دست ندهید. با، اخلاقتان دیگر بچهها را هم مسجدی کنید.
دوستان اسیرم من امید به آزادی شما دارم ولی شاید لیاقت نداشته باشیم در این دنیا صورت نورانی و پرصلابت شما را بار دیگر ببینم. «علی بخشی ، جمال یوسفی، اصغر طاهرزاده -اسماعیل محسنی- فاتحی، ابوالفضل نادی، علی هاشمی» (بسیج فردیس کرج) از راه دور شما را میبوسم و وقتی آزاد شدید ما را هم دعا کنید. بچههای محل از فکر این مردان پولادین استفاده کنید اینها هر کدامشان رهبران جوامع هستند قدرشان را بدانید. ای دوستان اسیر خدا میداند که چقدر دل من برای شما تنگ شده مخصوصاً جمال و علی هاشمی. بچه های محل حتماً حتماً به خانواده شهدا و اسرا مفقودین و مجروحین سرکشی کنید به خانه ما سری بزنید دوستان اسیرم ای کاش زنده بودم و شما را میدیدم. خدا میداند برای آزادی شما دعا کردهام و در فراق ما هم دلتنگ نباشید انشاء الله همدیگر را در بهشت خواهیم دید.
اتحاد مساجد محله را حفظ کنید و برنامههای دسته جمعی بگذارید یک نکته کوچک : اخلاص در عمل باشد دوستان دیگر که چون وقت نیست از ذکر اسم شما خودداری میکنم ما را حلال کنید و هر کدام در هر کاری که هستید جدی باشید و برای خدا کار کنید. خلوص داشته باشید سری هم به جبهه بزنید و معنویت بگیرید. ای پدران و مادران حزب الله قدر فرزندانتان را بدانید و اگر شهید داده هستید بدانید که فرزندانتان مظلوم شهید شدند و خدا را شکر کنید.
همکاران پادگان و سپاه ای عزیزانی که مدت حدود 4 سال در خدمتتان و در کنارتان کار میکردم نمیدانم تا چه اندازهای اعمالم نزد خداوند قبول بوده است هر چند کاری نمیکردم. من از همه شما راضی هستم شما را به خدا قسم ما را حلال کنید. مخصوصاً بچههای بخش آموزشی عمومی که این اواخر خدمتگزارشان بودیم من لایق چنین مسئولیتی نبودم یعنی هنوز آنقدر ساخته نشده بودم که مسئولیت قبول کنم اما هر چه خدا بخواهد همان است.
این امتحان بود در زندگیمان که نتوانستیم نفعی به شما برسانیم انشاء الله که شهادت ما (اگر خدا قبول کند) تأثیری در شما گذاشته باشد تمام برادران بخش آموزش فرماندهان عقیدتی پشتیبانی حفاظت همه و همه حلالیت میطلبم.
من کوچکتر بودم و هستم بخواهم مردان الهی و خود ساخته را ناراحت کنم مسئولین عزیزم از اینکه باعث پیشرفت ما شدید و اجازه دادید بیاییم جبهه تشکر میکنم انشاء الله شاگرد خوبی بوده باشیم شما هم از من راضی باشید نمیخواهم گله کنم اما خدا میداند که من در این پادگان چهها که نکشیدهام. شاید تقصیر خودم بوده است بخاطر تقصیرهایم از خداوند و از شما عذر میخواهم . من نمیدانم این موجود دوپا در مقابل عظمت حضرت حق چطور گستاخ است و رحمت و مغفرت خداوند را نادیده میگیرد بچهها مدتی بیایید در کنار این بچه بسیجیها و در کنارشان باشید خودتان را محدود به چهار چوب پادگان نکنید خدا میداند که نمیخواهم شما را نصیحت کنم اما من به چیزهایی رسیدهام که شاید در تمام مدت عمرم نرسیده باشیم.
بچههای مجرد ازدواج کنید بچههای متأهل از بچههایتان پرستاری کنید سری هم به زینب کوچولوی من بزنید و دست یتیمی بر سرش بکشید درست است که بابای بدی داشت اما شماها عموی خوبی برای او باشید. چون تعدادتان زیاد است اسم نمیبرم خدای ناکرده بعضیها ناراحت شوند از اینکه بعضی اوقات هوای نفس بر من غلبه میگردد و برخورد تند و غیر اسلامی با بعضیها داشتهام مرا عفو کنید ما تا چند روز دیگر به عملیات میرویم خدا میداند که اسلام پیروز شود خون ما قطرهای در کنار دریای خون انسانهای مظلوم از حسین (ع) تا بحال است بر وصیت شهدا عمل کنید در دعاها و زیارتها توی نمازها ما را دعا کنید بدانید که بحال من بیچاره گناه کار موثر است از دیگر عزیزان برایم حلالیت بطلبید ترس من از شب اول قبر و عالم بزرخ است و شما هم بترسید.
پشت امام محکم بایستید. نماز شب بخوانید فقط برای اخلاص خودتان. کتاب بخوانید تا شناختتان زیاد شود. دست شما را که دست خدای بالا آنست هر چند لیاقت ندارم میبوسم.
والسلام علی من التبع الهدی
پاسدار حقیر شما
حسین بادینده».
منبع: مشرق