نقد نمایش «رویای آمریکایی»؛

«حقوق بشر آمریکایی» مجسمه‌ای است که باید در زباله‌دانی انداخته شود

«رویای آمریکایی» نمایشی است از چهره کاریکاتوری حقوق بشر آمریکا که قصد دارد همه چیز را زیر سایه خود بگیرد.
کد خبر: ۲۴۷۳۷۹
تاریخ انتشار: ۲۱ تير ۱۳۹۶ - ۱۳:۳۶ - 12July 2017
حقوق بشر آمریکایی مجسم‌ای است که باید در زباله دانی اندخت

گروه فرهنگ و هنر دفاع پرس ـ رسول حسنی؛ نمایش «رویای آمریکایی» نوشته و کار «شهرام آذرمهر» در سالن سوره مهر حوزه هنری در حال اجراست. این نمایش با بازی «عطیه کریم‌نژاد»، «محمد نصیری» و شهرام آذرمهر با نگاهی به پدیده مهاجرت روی صحنه رفته و سعی دارد این پدیده را در کنار هالیوودیسم مورد بررسی قرار دهد.

«رویای آمریکایی» تا پایان تیرماه در سالن سوره  هنری اجرا خواهد داشت.

رویای آزادی در زندان آمریکایی

مهاجرت، موضوع آشنایی برای همه ماست. شاید تقریبا کسی نباشد که به این موضوع فکر نکند. همه انسان‌ها دوست دارند برای بهتر شدن اوضاع مهاجرت کنند. این هجرت ممکن است از یک شهر به شهر دیگر یا از کشوری به کشور دیگر باشد.

همچنین موضوع مهاجرت از مضامین بارها کار شده‌ای در ادبیات و ادبیات نمایشی است که می‌توان نمونه آن را در درام نویسی روم باستان جستجو کرد. در ادبیات فارسی نیز مواردی وجود دارد که به موضوع مهاجرت پرداخته‌اند داستان سیاووش و گشتاسب از این نمونه‌هاست.

در ادبیات، مهاجرت با هر منظوری که صورت بگیرد باید سبب تحول شخصیت شود. چرا که کاراکتر برای تغییر در وضعیت زندگی و موقعیت کنونی‌اش تصمیم به مهاجرت گرفته است.

فیریمن برای آزادی همراه دوستان ایرانی‌اش بابک و رویا تصمیم گرفته به آمریکا بیاید تا در این کشور به اصطلاح آزاد، راه شهرت و ثروت و محبوبیت را یک شبه طی کند. او در آرزوی تبدیل شدن به ستاره هالیوود مهاجرت کرده است اما سال‌ها است که به اتهام قتل در زندان به سر می‌برد.

فیریمن در زندان مدام به پرنده‌های آزادی که در حیاط زندان پرواز می‌کنند، خیره می‌شود. انتخاب این دل‌مشغولی برای فیریمن هوشمندانه بوده است چرا که پرنده ذاتا نمادی از مهاجرت و آزادی است. نمادی که وکیل آمریکایی آن را درک نمی‌کند و فیریمن هم اجازه نمی‌دهد این نماد را ببیند.

دادگاه برای او یک وکیل تسخیری در نظر می‌گیرد تا مثلا از وی دفاع کند، این وکیل نماینده جامعه حقوقی آمریکا است که مدام به دیگران می‌گوید باید برای آزادی چه مسیری بروند. این وکیل دروغ و تزویز را به موکلش می‌آموزد تا به مدد آن به پیروزی برسد.

درس‌های این وکیل که حتی نمی‌تواند در دادگاه حرف بزند، نه تنها باعث آزادی فیریمن نمی‌شود بلکه شرایط او را سخت‌تر می‌کند. وکیل تسخیری و البته آمریکایی فیریمن شخصیتی منزوی است که سعی دارد وانمود کند قدرت در دستان اوست. وکیل وقتی در دادگاه در دفاع از وی شکست می‌خورد فیریمن به زندان می‌افتد.

فیریمن به دلیل اینکه وکیلش نتوانسته از او دفاع کند، آزاد می‌شود. وی این خبر را به وکیلی که ناامیدانه روی تخت افتاده می‌گوید. وکیل مزور و قدرت طلب‌اش نیز این ناتوانی در دفاع از موکلش را به نفع خود تمام می‌کند. او معتقد است توانسته برای آزادی فیریمن کاری کند. اما حالا فریمن این پز روشنفکرانه حامی حقوق بشر بودن و عدالت طلبی وکیل آمریکایی‌اش را باور ندارد.

این وکیل آمریکایی یعنی شخصیت دروغین عدالت‌خواهی ایالات متحده، حالا تبدیل به کاریکاتوری مضحک از حقوق بشر آمریکایی است. این وکیل تبدیل به «مجسمه آزادی» می‌شود که فیریمن این مجسمه مزور را از صحنه خارج می‌کند تا او را به زباله‌دانی بیاندازد. شهرام آذرمهر تصویر درستی از حقوق بشر آمریکایی ارائه داده است اما این تصویر می‌توانست در اجرا، شکل بهتری به خود بگیرد.

مهمترین ضعف نمایش در طراحی میزانسن است. کارگردان نتوانسته از همه فضای سن استفاده کند بخصوص اینکه طراحی صحنه در فضای بزرگ صحنه، به چشم نمی‌آید. تعادل و توازنی که باید به لحاظ بصری در همه لحظات اتفاق بیفتد دیده نمی‌شود. همچنین نوع طراحی بازی به گونه‌ای است که از همه فضای صحنه استفاده نمی‌شود. این موارد سبب می‌شود تا معنای نمایش به سختی به مخاطب منتقل شود.

اما در کنار این نقص، متن نمایش، بخصوص در دیالوگ‌ها قوی است. شخصیت حراف وکیل که مدام با کلمات می‌خواهد موکلش را مرعوب توانایی‌اش کند، دقیقا تداعی‌کننده آمریکاست. «رویای آمریکایی» را باید کابوس مهاجرت برای بیننده دانست.

حتی می‌توان همه نمایش را رویایی تصور کرد که فیریمن در خواب می‌بیند. از این منظر شاید چندان نباید متوقع بود که نمایشنامه کاملا بر اسلوب درام‌نویسی منطبق باشد. اگر چنین قراردادی را در نظر بگیریم دیگر اهمیتی ندارد شخصیت‌های نمایش دارای شناسنامه باشند یا نباشند.

معضل پایان‌بندی که در اغلب آثاری نمایشی می‌بینیم، در «رویای آمریکایی» وجود ندارد. در این نمایش حتی زودتر از پایان، نمایش به اتمام رسیده است. در واقع این وکیل است تا سعی دارد پایان نمایش را به نفع خود و آرمان‌هایش تمام کند و مدام با خنده‌های تمسخرآمیز فیریمن مواجه می‌شود.

البته این بازی وکیل برای ادامه نمایش را در دیالوگ و متن، نمی‌بینیم بلکه در لایه‌های زیرین نمایش است که چنین اتفاقی می‌افتد. «رویای آمریکایی» با کمی دقت در ریتم نمایش و کاستن ار حجم دیالوگ‌ها و همچنین طراحی میزانسن و انتخاب بهتر سالن اجرا، می‌توانست موفق‌تر از این عمل کند.

انتهای پیام/ 161

نظر شما
پربیننده ها