به گزارش خبرنگار بینالملل
دفاع پرس، مسجدالاقصی پس از فتح فلسطین توسط مسلمانان در صدر اسلام و در محل به معراج رفتن پیامبر اسلام (ص) در تپه موریا واقع در قدس شریف ساخته شد. این شهر قرنها پیش از آن، محل عبادت و زندگی پیامبران بزرگی همچون سلیمان بن داوود (ع) و عیسی بن مریم (ع) بود. به همین خاطر، پیروان دیگر ادیان ابراهیمی یعنی مسیحیت و یهود نیز برای این شهر احترام زیادی قائل بودند. این شهر پیش از فتح توسط مسلمانان، با نامهای «اورشلیم» و «ایلیا» شناخته میشد.
پس از بعثت پیامبر اسلام، به امر پروردگار مسلمان ملزم به خواندن نمازهای پنجگانه به سوی بیتالمقدس به عنوان قبله اسلام شدند. این موضوع دستاویز یهودیان قرار گرفت، زیرا آنان نیز نماز خود را به سوی این شهر میخواندند. به همین دلیل، مدتی بعد یهودیان طعنه و زخم زبان نسبت به پیامبر اسلام(ص) و مسلمانان را آغاز کردند. آنان به مسلمانان میگفتند شما در حال تقلید کردن از ما و نماز خواندن به سوی قبله ما هستید. پس از این موضوع، خداوند به پیامبر اسلام(ص) و مسلمانان دستور داد تا از آن پس به سوی کعبه نماز بخوانند.
قدس شریف طی دوران حکومتهای مسلمان تبدیل به یکی از شهرهای مهم در جهان اسلام شد اگرچه بنیامیه چند بار سعی کرد که با جعل روایت از پیامبر(ص)، اهمیت قدس را بالاتر از مکه نشان دهد (زیرا قدس در منطقه شام و تحت نفوذ خاندان بنیامیه بود) اما هر بار امامان معصوم(ع) و پیروان اهلبیت(ع) با تبیین اهداف این موضوع، نقشه آنان را برملا میکردند.
نخستین تجاوز گسترده به بیتالمقدس تحت کنترل مسلمانان، در زمان جنگهای صلیبی صورت گرفت. پس از گسترش نفوذ یهود در مسیحیت و خشم مقامات مسیحی اروپا از افزایش قدرت مسلمانان در آسیای صغیر و شام، بویژه شهر قدس، علمای بزرگ مسیحی علیه مسلمانان بویژه در بیتالمقدس و دیگر شهرهای شامات اعلام «جهاد مقدس صلیبی» کردند.
ورود گسترده نظامیان مسیحی (موسوم به «شوالیههای صلیبی») به شهر بیتالمقدس در ژوئیه 1099 میلادی را باید یکی از سیاهترین نقاط تاریخ مسیحیت برشمرد. کشتار وحشیانهای که از مسلمانان در شهر قدس انجام گرفت به گونهای بود که به ادعای خود صلیبیها «تمام خیابانهای شهر پر از اجساد مردان، زنان و کودکان مسلمان شده بود» و «جویهای خون در تمام خیابانهای شهر جریان داشت.»
مسیحیان در این حمله به مقدسات مسلمانان در بیتالمقدس رحم نکردند و مسجدالاقصی نیز مورد هجوم شوالیههای صلیبی قرار گرفت. بیتالمقدس بعدها طی حملات مسلمانان به فرماندهی «صلاحالدین ایوبی» از شوالیههای صلیبی بازپسگرفته شد.
از زمان رنسانس و گسترش تفکرات تند افراطی در بین یهودیان و گروههایی از مسیحیان اروپایی، زمینههای تشکیل جنبش موسوم به صهیونیسم به راه افتاد. این جنبش عقیده داشت که باید شهر اورشلیم (قدس) را از مسلمانان بازپسگرفت و بر ساختمان فعلی مسجدالاقصی، معبد هیکل سلیمان را احیا کرد. از آنجا که تکیه این جنبش بر اشاره به کوه صهیون در نزدیکی قدس در تبلیغات و فعالیتهایش بود، به نام «جنبش صهیونیسم» معروف شد.
یهودیان پیرو جنبش صهیونیسم طی قرون پس از رنسانس بویژه از ابتدای قرن 19 میلادی، از اروپا و سپس آمریکا شروع به کوچ گسترده به فلسطین کردند. این کوچ گسترده باعث شد که ترکیب جمعیتی سرزمینهای جنوبی شامات، که در ادبیات عثمانی و اعراب منطقه «فلسطین» نامیده میشد، دستخوش تغییر شود. به همین دلیل حکومت عثمانی با این موضوع مقابله و ورود یهودیان به فلسطین را تا میزان قابل توجهی محدود کرد. با این وجود مهاجرت یهودیان و تهدید مقدسات اسلامی نیز همزمان با ورود آنان به فلسطین آغاز شد.
اگرچه کنفرانس جنبش صهیونیسم در بازل سوئیس در 1897 میلادی را باید نقطه عطفی در تحول روند مهاجرت اشغالگرانه یهودیان به سرزمین فلسطین و شهر قدس دانست، اما مهمترین اتفاقی که در این مورد رخ داد، بیانیه بالفور بود.
یهودیان اروپا، که خواهان جلوگیری از روند موجود در جنگ جهانی اول و ممانعت از پیروزی قطعی ارتش آلمان به عنوان مرکز احساسات ضدیهودی در اروپا بودند، به انگلیس قول دادند در صورتی که لندن از تشکیل یک سرزمین یهودی در فلسطین حمایت کند، آنان آمریکا را وارد جنگ خواهند کرد تا به هر قیمت مانع از پیروزی متحدین به رهبری آلمان در جنگ شوند.
بریتانیا نیز این موضوع را طی نامهای از طریق وزیر خارجه وقت خود «لرد آرتور بالفور» به اطلاع «بارن والتر روچیلد» سیاستمدار یهودی عضو مجلس عوام انگلیس و سرپرست «فدراسیون صهیونیسم» در لندن رساند. این نامه به «بیانیه بالفور» شهرت پیدا کرد.
پس از سرنگونی امپراتوری عثمانی، که طی یک توطئه بینالمللی برای تقسیم جهان اسلام صورت گرفت، فلسطین در 1920 میلادی (دو سال پس از شکست متحدین در جنگ بینالمللی اول) به قیمومیت انگلیس درآمد و مهاجرت یهودیان با سیری صعودی از سر گرفته شد. در همین زمان گروهکهای تروریستی- یهودی، که هدفی جز پاکسازی کامل فلسطین از مسلمانان و مسیحیان نداشتند، به راه افتادند و شروع به قتل و ترور مسلمانان بویژه شخصیتهای صاحب نفوذ در میان آنان کردند.
پیش از آغاز جنگ دوم جهانی، قراردادی مخفیانه میان حکومت جدید آلمان (رایش سوم) و آژانس صهیونیسم مبنی بر انتقال یهودیان به فلسطین در برابر رفع تحریم کالاهای آلمانی از سوی تجار و شخصیتهای یهودی جهان، امضا شد.
با این وجود، طی جنگ دوم جهانی و متحد شدن «حاج سید امین الحسینی» مفتی اعظم قدس شریف با «آدولف هیتلر» پیشوای رایش سوم در سال 1941 میلادی، هیتلر این قرارداد را لغو کرد و به حاج امین الحسینی تعهد داد که نیروهای مسلح آلمان (اعم از ارتش و یگانهای داوطلب موسوم به «وافِن اساس») پس از رسیدن به فلسطین از طریق عبور از مواضع ارتش انگلیس در مصر، در کنار فلسطینیها علیه یهودیان و تشکیلات تروریستی آنان در فلسطین تا نابودی کامل آنان بجنگند. این موضوع به دلیل شکست آلمانیها در برابر ارتش انگلیس در منطقه «العلمین» در غرب مصر محقق نشد.
یهودیان پس از پایان جنگ دوم جهانی و شکست آلمان در این جنگ، از داستان حضور خود در اردوگاههای کار اجباری آلمان در شرق و مرکز اروپا، افسانهای مبنی بر آدمسوزی و کشتار شش میلیون یهودی در جنگ دوم جهانی توسط آلمانیها و متحدان اروپایی و همپیمانان مسلمانشان ساختند که به دلیل لفظ یونانی آن، به «هولوکاست» (آدم سوزی) معروف شد.
آنان از این داستان به بهترین نحو ممکن برای مشروع جلوه دادن حضور خود در فلسطین و قدس شریف استفاده کردند. اهمیت قدس تا حدی برای صهیونیستها زیاد بود که آنان همواره از آن به عنوان «شهر موعود» یاد میکردند.
سه سال پس از پایان جنگ دوم جهانی، انگلیس به گونهای از خاک فلسطین خارج شد که زمینه برای تشکیل دولت جعلی موسوم به «اسرائیل» در سرزمینهای واقع میان باریکه غزه و کرانه غربی رود اردن، که بخش اصلی سرزمین فلسطین را شکل میدهد، فراهم شود.
از زمان تأسیس اسرائیل تا به امروز، یهودیان تندرو هزاران بار به اماکن مقدس مسلمانان در فلسطین و قدس، بویژه مسجدالاقصی و صحنهای درون آن یورش بردهاند که وحشیانهترین آنان، آتشسوزی مسجدالاقصی در تابستان 1969، 2 سال پس از شکست اعراب از ارتش رژیم صهیونیستی و اشغال کامل قدس شریف توسط نظامیان صهیونیست بود.
صهیونیستها مدعی شدند که این آتشسوزی توسط یک مسیحی دیوانه به نام «دنیس مایکل روهان» انجام شد اما منابع دیگری عقیده دارند که فرد مذکور، یکی از عوامل مخفی رژیم صهیونیستی با سلامت کامل جسمی و روحی بود و این عملیات تروریستی نیز با کمک صهیونیستهای نزدیک به وی به اجرا درآمد.
عمده حملات صهیونیستها به مسجدالاقصی طی دهههای اخیر، مبتنی بر حملات شهرکنشینان مسلح و حضور آنان در صحنهای قبله اول مسلمین ضمن اخراج شهروندان فلسطینی از محوطه داخلی مسجد است.
با این وجود، پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و پیروزیهای جنبش مقاومت اسلامی لبنان (حزبالله)، که منجر به شکلگیری جنبشهای اسلامی ضد صهیونیستی در فلسطین شد، شدت حملات نظامیان و شهرکنشینان اشغالگر به حدی نسبت به مسجدالاقصی و مقدسات مذهبی مسلمانان زیاد شد که در سه قیام گسترده مردم فلسطین (تحت عنوان انتفاضه) طی سالهای 1987، 2001 و 2015 مرکزیت این قیامها با شهر قدس بوده است. در انتفاضه اخیر نیز مهمترین پایگاه عملیات جوانان مبارز فلسطینی را باید شهر بیتالمقدس دانست به گونهای که انتفاضه سوم به «انتفاضه قدس» شهرت پیدا کرد.
حمله استشهادی اخیر، که توسط جوانان مبارز فلسطینی پیرو ولایتفقیه در صحن داخلی مسجدالاقصی علیه نظامیان صهیونیست اجرا شد و 2 تن از نظامیان اشغالگر را به هلاکت رساند، نشاندهنده اهمیت جایگاه مسجدالاقصی و حساسیت مسلمانان بویژه مردم فلسطین نسبت به هتک حرمت آن توسط نظامیان و شهرکنشینان صهیونیست است. چیزی که عملیات اخیر در بیتالمقدس به خوبی نشان داد که ملت فلسطین در برابر آن سکوت نخواهند کرد.
انتهای پیام/ 421