روایت شهید مفقودالاثر خانواده احمدی روشن/ درد خانواده شهدای گمنام را میفهمیم
پدر شهید مصطفی احمدی روشن از برادر شهیدش روایت کرد که ۳۶ سال پیش در دوران دفاع مقدس به شهادت رسید و مفقودالاثر شد.
به گزارش گروه سایر رسانه های
دفاع پرس، «شهید محسن احمدی روشن» شهید مفقودالاثر خانواده احمدی روشن است. محسن 18 ساله و سرباز ارتش خرم آباد بود که سال 60 در عملیات محمد رسول الله(ص) به شهادت رسید و پیکرش مفقود شد.
خانواده شهید احمدی روشن که هم یک خانواده شهید هستهای است و هم خانواده شهید گمنام دفاع مقدس، در جریانات بازگشت پیکر مطهر شهدای گمنام به کشور حرفهای فراوانی با مردم دارند.
رحیم احمدی روشن پدر شهید هستهای، مصطفی احمدی روشن با اشاره به بازگشت تعداد زیادی از شهدای دفاع مقدس به کشور و اثرگذاری فرهنگی تشییع و تدفین این شهدا گفت: ما باید از خودمان بپرسیم بعد از گذشت چند دهه از جنگ، چرا هنوز این شهدا به میان ما میآیند؟ چرا حالا میآیند درحالی که میتوانستند زودتر و یا دیرتر بیایند. ولی اینها مأموریت دارند و میخواهند به ما یک چیزهایی بگویند و میخواهند ما انقلاب و جنگی که بر ما تحمیل شد را فراموش نکنیم و دیدیم که بر اثر مقاومت رزمندگان بعد از هشت سال و اندی به خواست و کمک خدا حتی یک وجب از خاکمان در اختیار دشمن قرار نگرفت. اینها به خاطر استقلال، امنیت و حراست از ایران اسلامی و اسلام ناب محمدی به شهادت رسیدند.
او ادامه میدهد: جنگ را با سرافرازی و پیروزی به لطف خدا تمام کردیم اما این شهدا ماموریتشان تمام نشده است. مأموریت شهدا پابرجاست. حتی همان چند تکه استخوانی که برایمان میآورند گویای حرکت بزرگی است. ما در هر برههای از زمان فراموش نمیکنیم که چه سرمایههایی را برای استقلال هویت، آرمانها و اقتدار این مملکت و برای رهبری و ولایت و بصیرت از دست دادیم؛ «و لاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا». ما نباید فکر کنیم اینها خاک شده و یا چند تکه استخوان شدند. این ظاهر قضیه است اما باطن قضیه چیز دیگری است. باطن آن است که اینها حشر و نشر خواهند داشت. این شهدا آمدهاند تا ما را از خواب بیدار کنند. هر دسته و تعدادی از این شهدا در یک برهه خطرناکی از زمان میآیند و خودشان را نشان میدهند و میخواهند ما این مسائل را فراموش نکنیم.
رحیم احمدی روشن خطر امروز را جدی توصیف میکند و میگوید: خطر امروز ما هم خطر دشمن دوستی است که متاسفانه الان مسئولین ما یا این خطر را فراموش کرده و یا نمیخواهند در نظر داشته باشند. خداوند در قرآن میفرماید: «وَ لَنْ تَرْضَىٰ عَنْكَ الْيَهُودُ وَلَا النَّصَارَىٰ حَتَّىٰ تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ»؛ خدا به ائمه معصومین(ع) و مسلمانان و شیعیان میگوید که یهود و نصاری هرگز از تو راضی نخواهند شد تا جایی که ما از آنها تبعیت کنیم. ما باید این مسئله را در نظر داشته باشیم. بارها حضرت آقا فرمودند این دشمن دروغگوست و قابل اعتماد نیست، اما متاسفانه مسئولین ما اینها را فراموش کردهاند.
پدر شهید هستهای نیز هر از چندگاهی به دیدار سایر خانواده شهدا میرود. او درد این خانوادهها را میشناسد. زیرا خودش علاوه بر پدر شهید بودن برادر شهید گمنام دفاع مقدس نیز هست. او بعد از دیدار با پدر شهید تازه تفحص شده بدر میگوید: یکی از شهدای دفاع مقدس بعد از سالها شناسایی شده و به پیش پدر و مادر خود بازگشته است. پدر شهید با دیدن پیکر فرزندش گویی داغش تازه شده و شرایط برایش به موازات روزهایی است که خبر شهادت این فرزند را برایش آوردند. ما شرایط این خانوادههای شهدا را درک میکنیم. ما هم داغ دو شهید دیدهایم. به غیر از پسرم مصطفی احمدی روشن که به شهادت رسید، برادرم هم سال 60 به جبهه رفت و شهید شد و هنوز پیکر پاکش بازنگشته است. این پدر شهید هم دردش را به کسی میگفت که این درد برایش آشنا بود. ما درد خانواده شهدای گمنام را میفهمیم.
برادر من شهید محسن احمدی روشن در عملیات محمد رسول الله(ص) در سال 60 به شهادت رسید. او 18 ساله بود که در منطقه مرزی نوسود و ته ویله عراق به شهادت رسیده است. او سرباز ارتش در خرم آباد بود که در جبهه به شهادت رسید. سال 60 که برادرم شهید شد تا الان هر روزی داغ ما تازهتر میشود. هر چندوقت یکبار که شهید گمنام میآورند، ما فکر میکنیم شاید برادرمان میان این شهدا باشد. پدر و مادر من یکی دو سال قبل فوت شدند. قبل از فوتشان هر وقت اسم شهدای گمنام میآمد، مخصوصا مادرم تاکید داشت که بروم و تجسس کنم و ببینم اسم برادرم میان شهدا هست یا نه. آخر هم موفق نشدند که پیکر مطهر شهیدشان را ببینند و از دنیا رفتند. امیدوارم خداوند تبارک و تعالی به خانواده شهدا مخصوصا خانواده شهدای گمنام صبر و تحمل عنایت کند که این ظرفیت را نگه داشته و از دست ندهد.