اشعار جمعی از شاعران برای همسر و فرزند شهید «داریوش رضایینژاد»
جمعی از شاعران کشورمان چهارپاره محاورهای را سروده و تقدیم به همسر و فرزند شهید داریوش رضایینژاد کردند.
به گزارش گروه سایر رسانه های
دفاع پرس، جمعی از شاعران چهارپاره محاورهای را سروده و تقدیم به شهره پیرانی و آرمیتا رضایی نژاد همسر و فرزند شهید داریوش رضایینژاد کردند.
نگاهت خواهر بغض و سکوته
نگاهت آب کرده قلب درد و
بگو از خاطراتت تا ببینیم
تو عکسای شهیدت روح مرد و1
تو و اون دختر مهپاره ی تو
شبیه حضرت زینب صبورین
خدا میدونه تو احساس مردم
شبیه چشمه ی مهتاب و نورین 2
دلم میخواست می شد زندگی کرد
شبای دردُ با دردِ جدایی
همش می گفت آرمیتا "پدرجون"
3 تو رفتی،گر چه اینجا پیش مایی
نگاهت آب کرده قلب درد و
فضای خونه و این شهر سرد و
از اندوه نگاهت می شه فهمید
نمی بینی دیگه اون شیرمرد و 4
نشون از صبر زینب داره حرفات
دل دریایی تو پر ز موجه
همیشه رو سپیدی پیش مردم
تویی که نام و یادت توی اوجه 5
تموم فکر و ذکر تو همینه:
غم یار و غم یار و غم یار
تلاقی می کنه لبخند و اشکت
به یاد لحظه های خوب دیدار6
تمومِ عکس های یادگاری
که با هم می گرفتین تو سفرها
نشسته کنج قلبت شعر میگه
شده دلتنگ اون مردِ خطرها6
کجایی مردِ خوبِ مهربونم
ببینی جشن تکلیف نهالت
حالا آرمیتای مامان و بابا
شده با چادرش سرو چمانِت6
شدی راوی، سفیری تا نهایت...
نشستی پای صحبتهایی از درد
نگاهت خیس شد با هر بهانه
شنیدی از نیایش تو شب سرد...7
حرم با هر ملازم، شد یه آیه
کتابی شد که اشکاشون نوشته
چهجوری میشه سر فصلاش و خط زد؟
امانتنامه هایی تا بهشته7
یه حرفایی که انگاری خدا هم
به دردای دلاشون، دل سپرده
به زخمهاشون نگاهی کرده با عشق_
خودش تکتک، تمومش رو شمرده7
عزیزم خوب میدونم غمات و
ولی احسنت بانوی صبوری
که قلبت بغض کرد و مادرت گفت
به آرمیتا نگی از درد ِ دوری7
دعامون کن، دعاشون کن، همیشه
یه وقت یادت نره وقت نمازت
فقط بسپُر به همراهِ شهیدت
7خبر داره خودش از رمز و رازت
شهیدت شاعری هم درس میداد؟
قلم لکنت گرفت یادش که کردم
نگفتی؟ جانِ من؟ پیشم میمونه...
غزل بوده خودش.. خوبم میدونم7
نگاهت خواهرم دریا رو بیتاب
و ساحلها رو مرجانی کشیده...
تو نقّاشی؛ که 《شُهرهت》 تا کجاها
ازین کشور به گوشاشون رسیده7
نشون دادی به آرمیتا چشات رو؟
شکایتهات رو آرمیتا شنیده؟
نشد شبهای دلتنگی یه وقتی
بپرسی خواب بابا رو ندیده؟7
نوشتی دخترت چادر به سر کرد؟
خودت دکتر شدی، گفتی به یارت؟
نذاری بیخبر، حتی یه لحظه
7حکایتها بگو از پشتکارت
به آرمیتا بگو بابا رو دیدی
یه بیتایی ازین شعرا روُ، رو کن
بگو دلخوش به لبخندی نشستیم
7نگاهی کن، دلامون، زیر و رو کن
به آرمیتا بگو بابا کجارفت
به آرمیتا بگو احوال عشقو
به آرمیتا بگو تو کل ایران
بابات فهمیده بود حال دمشقو8
حرم یعنی حریم هر چی مرده
و مردی مردتر از زینبش نیست
شده چادر حریمِ نوگلِ ما
مگه مشق ملازم با حرم چیست؟9
یه حال مشترک بین شما بود
چه حسی داشت چشمای صبورت
سوال می کردی و بغضت جوابش
غم اونا نکرد یک لحظه دورت10
تمام درد دوری رو کشیدی
چه شبها اشک آرمیتا رو دیدی
میون عکس های جشن تکلیف
جای بابا گل روشو بوسیدی10
کلامت آیه های استقامت
نگاهت چشمه ای از جنس نوره
چشات آیینه ی از مهر خورشید
تو قلبت واژه ی سبز ظهوره11
بگو از لحظه ی تلخ جدایی
از اون روزی که جلادی نامرد
بریدند سرو باغ زندگیتو
تو تنها موندی و انبوهی از درد11
به زینب اقتدا کردی و گفتی:
تمام جلوه های یار زیباست
الهی راضی ام بر هرچه دادی
نگاه حضرت دلدار زیباست11
تو بذر عشق و احسان و وفا رو
میون قلب خود تکثیر کردی
برای "آرمیتا"های زمونه
صبوری رو عجب تفسیر کردی11
روایتگر شدی از یار زینب
نوشتی آیه های جاری عشق
غزل خوندی تو از اون رادمردی
که جون داده برای یاری عشق11
ما با هر قسمتی جون می سپردیم
چقدر می خواستیم اون حس و حالو
تو چشمات رد دردی مشترک بود
تا می پرسیدی از اونا سؤالو12
به آرمیتا بگو از عشق بابا ،
نصیب ت هجر بوده ، حلم بوده
بهت راهو نشون داده یقیناً
شهید تو شهید علم بوده12
دوباره میشه چشمای تو رو دید
نگاهِ مهربونت رو بغل کرد
دوباره میشه عشقُ تویِ قلبِ
پر از احساسِ پاکت ساده حل کرد13
گلُ شمعُ منُ پروانه با هم
یه روزی در کنارِ هم دوباره
بساطِ عشقُ می چینیم زیبا
کنار باغِ گلهایِ ستاره13
تموم سالهای دوری و غم
پره از خاطرات مه گرفته
حالا با یادگاریش خو گرفتی
خودش رفته ولی یادش نرفته14
خدا پشت و پناهت باشه بانو
چراغ زندگیت روشن بمونه
برای دخترت الگوی صبری
جوونمردت هم اینو خوب میدونه14
میاد یه شب به خواب دخترت باز
براش میگه هواشو داره بابا
میگه دلتنگه رنگه خنده هاشه
میگه آروم بخواب بیداره بابا14
توی دردو دلات با عشق ،حتما
بگو بعد از تو دنیا پر ز درده
بگو نامردی از حدش گذشته
ولی اینجا هنوزم پر ز مرده15
همونایی که مثل تو همیشه
به فکر موندن این سرزمینن
میرن سر میدن و جون میدن اونا
جوونهامون همه سنگر نشینن15
بگو دنیا پر از ظلمه عزیزم
تو جنگ و تو جنون داره می سوزه
بگو بدتر شده احوال دنیا
پر از جهل هنوزم که هنوزه15
هوا سرده دلا یخ کرده انگار
شب دنیا پر از کابوس مرگه
تن داغ زمین رنجور و زخمی
رو قلبش رد پاهای تگرگه15
بگو رفتی که اینا رو نبینی
میانمار و فلسطین و عراق و
دمشق و اون همه دردی که داره
شهید و مادر و درد فراق و 15
بگو ، حالا از اون بالای بالا
دعا کن حال دنیا روبه را شه
گمونم تا فرج چیزی نمونده
زمین باید از این ظلمت رها شه 15
تو دریای نگاهت موج ایمان
تو چشمات میوه های استجابت
میون سجده های هر نمازت
دعا کن رزق ما باشه شهادت16
خدا وقتی گلی رو می پسنده
توو تقدیرش بلاها می نویسه
بگو که آرمیتای نازنینت
چه جوری مشق بابا می نویسه17
بله بانو چه تقدیر قشنگی
که حالا همسر یک قهرمانی
صبوری کن بازم مثل همیشه
تو نقش اول این امتحانی17
اسامی شاعران سراینده عبارتند از:
1-نغمه مستشارنظامی
2-فرشته شفقت
3-مصطفی مطهری راد
4-سیدمحمدرضالاهیجی
5-الهام نجمی
6-فاطمه رحمانی
7-مریم اکبرپور
8-سیدمحمدرضالاهیجی
9-فاطمه رحمانی
10-الهام نجمی
11-مجتبی باقی
12-سیده فرشته حسینی
13-مصطفی مطهری راد
14-الهام پوریونس
15-سمانه رحیمی
16-مجتبی باقی
17-رقیه افشارزاده
گفتنی است، چهارپاره محاورهای سروده شاعران گروههای «پنجمین کنگره شعر بانوان عاشورایی» و «پاتوق ادبی کیش» است.