فرمانده گردان گفت: «حاج آقا میخوام شما رو بذارم فرمانده یکی از دسته ها» قبول نکردم. هر چه گفت و اصرار کرد قبول نکردم. پرسید: چرا؟ گفتم: «پسر خواهر من شهید شده. قبل از شهادش فرمانده دسته بود. برام تعریف کرد یک بار به یکی بشین و پاشو دادم، ازم دلخور شد. گفتم شاید به همین دلیله که شهادت روزی ما نمیشه. از فرماندهی دسته استعفا داده بود و توی عملیات بعدیش شهید شد. برای همین منم دوست دارم نیروزی عادی باشم.»
حسن علی نوروزیان, جانبازی است که که در اولین جلد از مجموعه کتاب های جانبازان از او صحبت می شود. متولد روستای اطراف قوچان در حوالش مشهد مقدس است. راوی این داستان خودش است. از ماجراهای تولد و کودکی اش می گوید تا رسیدن به سن ازدواج.
تا بلایی که برادر بزرگترش در اولین جلسه خواستگاری برایش رقم می زند. و منیر که بالاخره در سن دوازده سالگی صیغه ده ساله اش می شود. زندگی سختی که او را به سربازی می کشاند و بعدش در جستجوی کار روانه تهران می شود. جدا از سختی هایی که در تهران می گذراند ماجرای خرید و فروش سهمیه های کوپنی اش جالب و خواندنی ست.
حال و هوای انقلاب و شور آن در تهران برای حسن علی که در آن زمان در حوالی تهران، قلعه حسن خان زندگی می کرده، حالا و هوایی خاص بوده و او را که حتی تصویری از امام خمینی ندیده بود دل باخته پیر جماران می کند. حوادث کتاب از زبان خود شخص اول داستان پیش می رود تا رسیدن هواپیماهایی عراقی و بمباران تهران و ماجرای جنگ.
انصافا رضایت دادن منیر برای اعزام همسرجانش با وجود فرزند بسیار خواندنی و شاید هم شنیدنی از زبان راوی است. ماجرا جبهه و مجروحیتی که به طور نا خواسته او را جانباز می کند. ماجرای داستان تا این روزهای زندگی حسن علی پیش می رفت. این روزهایی که خواندن حال و احوالش مخاطب را متاثر می کند کسی که دیگر نمی تواند دکمه های بلباسش را ببند و حتی درست راه برود و ...
در بخش های انتهایی کتاب بعد از اعلام چند صفحه از تصاویر حسن علی است که در دوره شیرین زندگی اش, جنگ تحمیلی اتفاق افتاده است. کتاب حسن علی نوروزیان، از مجموعه کتاب های جانبازان توسط انتشارات روایت فتح اردیبهشت 93 در 70 صفحه در نمایشگاه کتاب تهران رونمایی شد. این کتاب در قطع پالتویی و در 2200 نسخه منتشر و روانه بازار شده است.
نویسنده: سید مجتبی مومنی