به گزارش خبرنگار بینالملل دفاع پرس، مدتی است سیاستهای آمریکا و متحدان منطقهای آن تحت تأثیر تغییرات جدیدی شاهد نوعی هجوم و تنشزایی در عرصه بینالملل بوده است.
یکی از مهمترین دلایل این تغییر تنشزا، روی کار آمدن افرادی است که تصمیم گرفتهاند برخلاف سیاست محافظهکارانه گذشته، برای تحقق طرح شیطانی موسوم به «نظم نوین جهانی»، از خشنترین و رادیکالترین سیاستهای ممکن علیه مخالفان آمریکا در نقاط مختلف جهان، خصوصا غرب و شرق آسیا، استفاده کنند.
رأس این سیاست رادیکال را دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا، بنیامین نتانیاهو نخستوزیر رژیم صهیونیستی و ملک سلمان بن عبدالعزیز آل سعود پادشاه رژیم سعودی تشکیل میدهند.
از آنجا که سیاست تند نتانیاهو و حزب لیکود پیش از این نیز در عرصه بینالمللی خودنمایی کرده است، بنیامین نتانیاهو شخصیت ناشناختهای نیست. با این حال، دو شخصیت دیگر از نقش مهمی در تنشهای اخیر برخوردار هستند.
ملک سلمان و دونالد ترامپ را باید استاد خطابههای جنجالی و تنشزا دانست. آنها علاوه بر موضعگیریهای سیاسی و رسانهای تحریکبرانگیز، در عمل نیز این موضوع را با حمایت از تروریسم و افراطیگری در مناطق مختلف جهان، خصوصا غرب آسیا، به نمایش درآوردهاند.
بخش قابل توجهی از این سیاست، توسط نزدیکان این دو سیاستمدار بینالمللی، و به طور خاص توسط «جارد کوشنر» داماد یهودی و صهیونیست دونالد ترامپ و «محمد بن سلمان» ولیعهد رژیم سعودی، تعیین و هدایت میشود.
محمد بن سلمان و جارد کوشنر طی سفرهایی که هر یک از این دو به کشور طرف مقابل خود داشتهاند، طی دیدارهایی طولانی به تبادل نظر با همدیگر پرداختهاند. به همین دلیل، بسیاری از تحلیلگران و پژوهشگران روابط رژیم وهابیت و حکومت ایالات متحده، این دو نفر را دوستانی بسیار نزدیک به یکدیگر میدانند.
ایوانکا دختر ترامپ و همسر کوشنر نیز ضلع سوم این مثلث است. وی در برخی از جلسات، کوشنر و بنسلمان را همراهی میکند.
طبق گفتههای برخی رسانههای بینالمللی، خصوصا روزنامه انگلیسی گاردین، محمد بن سلمان و جارد کوشنر هماکنون در حال طرحریزی برای دگرگون کردن چهره خاورمیانه از طریق مداخله به نفع صهیونیستها در پرونده فلسطین هستند.
در همین راستا بود که محمد بن سلمان پس از اعلام به رسمیت شناخته شدن قدس به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی از سوی آمریکا، در برابر فلسطینیان خشمگین جبهه گرفت و از آنان خواست که از خود خویشتنداری نشان دهند و به دنبال پایتخت دیگری غیر از قدس شریف باشند.
هدف اصلی محمد بن سلمان و جارد کوشنر در حقیقت چیزی جز مهارت قدرت جمهوری اسلامی ایران در غرب آسیا نیست. نظام جمهوری اسلامی تاکنون توانسته است از تمام طرحهایی که آمریکا و رژیم سعودی، با پشتیبانی و حمایت رژیم جعلی اسرائیل، برای کشاندن جنگ و ناامنی به سمت سرزمین ایران در نظر داشتند، عبور کند.
در عین حال، تلاش بن سلمان و کوشنر برای ناامن کردن لبنان، که در پوشش استعفای سعد حریری نخستوزیر این کشور دنبال میشد، با بازگشت حریری به لبنان و ادامه نقشآفرینی وی به عنوان نخستوزیر این کشور ناکام ماند.
باید دید آشوبطلبی دو جوان آمریکایی و سعودی، اما هر دو صهیونیست، تا کجا میتواند برای آنان قدرت به ارمغان آورد. تجربه تاریخ جهان و تاریخ اسلام نشان داده است چنین اقداماتی از سوی افراد قدرتطلب سرنوشتی جز نابودی برای آنان نداشته است.
باید دید فرصت امتحان تا کجا برای پسر جنگطلب ملک سلمان و داماد توطئهگر رئیسجمهور ترامپ ادامه خواهد یافت تا آنان با افزایش هرچه بیشتر شکستهای راهبری، زمنیه نابودی خود را با دستان خود فراهم کنند.
انتهای پیام/ 421