به گزارش خبرنگار ساجد دفاعپرس، شهید «کریم رجبپور» سال ۱۳۴۲ در روستای «بیشهسر» بابل دیده به جهان گشود. وی با آغاز جنگ تحمیلی عازم جبهههای نبرد حق علیه باطل شد و سرانجام ۲۲ دی سال ۱۳۶۵ در شلمچه به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
متن وصیتنامهای که از این شهید والامقام به یادگار مانده است را در ادامه میخوانید:
«بسم الله الرحمن الرحیم
فَلْيُقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يَشْرُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا بِالْآخِرَةِ ۚ وَمَنْ يُقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَيُقْتَلْ أَوْ يَغْلِبْ فَسَوْفَ نُؤْتِيهِ أَجْرًا عَظِيمًا
مومنان باید در راه خدا با آن که حیات مادی دنیا را بر آخرت گزیدند، جهاد کنند و هرکس در جهاد برای خدا کشته شد یا فاتح گردید، زود باشد که او در بهشت ابدی اجری عظیم دهیم. (سوره نسا آیه ۷۴)
حمد و سپاس وافر و بیپایان رب العالمین را سزاست که اول است، بدون آنکه پیش از او اولی باشد و آخر است، بدون آنکه پس از او آخری باشد.
خدایی که دیدههای بینندگان از دیدنش فرو مانده و اندیشههای توصیفکنندگان از وصفش عاجز شدهاند. درود و سلام بیپایان بر جمیع رسولان و فرستادگان او خصوصا به روان پاک حضرت خاتمالانبیاء محمد بن عبدالله حبیبالله (ص) که به تنهایی قیام کرد و تا آخرین ساعات زندگانی، با کفار ظلم پیشه به جنگ برخاست و از کمی عده ننالید؛ و سلام جاویدان بر ائمه مسلمین این راه گشایان پیکارگر علیه ستمکاران مسلماننما و جباران غاصب حقوق الله و حقوق الناس و کج فهمان داغ بر پیشانی؛ و درود بیپایان بر علی بن ابی طالب (ع) که با دژخیمان به صورت مسلمان و مقدس نماهای بدتر از کفار جنگید و از هیچ قدرتی نهراسید و سلام بر حسین بن علی (ع) که با یاران محدود خویش برای برچیدن بساط ظلم غاصبان خلافت بپاخاست و راه و رسم مردانه زیستن را به جوامع بشری آموخت.
خدایا! چه سخت است وقت وداع و وقت رفتن و برنگشتن، شاید فرصت پیدا نشود که در آینده توانسته باشم جملهای در قالب وصیتنامه نوشته و بعد از خودم به جای بگذارم، ولی فرصت را غنیمت شمرده و به هر حال حرف آخرم را به رشته تحریر در میآورم.
الان نیمههای شب است درست اینکه همه در حال استراحتاند، و باز هم عملیاتی در پیش است و امیدوارم که این دیگر آخرین نوشتهام در باب وصیتنامه باشد.
خدایا! هر چه فکر میکنم در این دنیا فانی، در نزد تو بندهای شایسته نبودم، بندهای خالص نبودم، بندهای رها شده از بندها نبودم، آری چشم داشتم؛ ولی کور بود، دست داشتم؛ ولی برای سعادت شکسته بود، پا داشتم؛ ولی برای نجات محرومان و مظلومان قدم نگرفته بود. در این دنیای لجن و بیارزش و فانی هدفم را فکر میکنم خوب پیدا کردم؛ ولی کم پیروی از آن کردم حق را شناختم؛ ولی یاریش نکردم، رهبرم ندا کرد؛ ولی به فکر دنیا بودم و فرمانش را اطاعت نکردم و دشمن را فهمیدم چه کسی است؛ ولی همت و قاطعیت به خرج ندادم و با او به جهاد بر نخاستهام.
خدایا! بندهای گناهکار منقلب در این ظلمت شب آمدم با دلی گریان و نالان، با دلی گرفته و شکسته در غم یاران و همسنگران، تو را صدا میزنم که غیر تو هیچ فریادرسی ندارم، فریاد میزنم. خدا! خیلی گناه کردم
خدایا! به نفسم ظلم کردم، خدایا از دینم پیروی نکردم
خدایا! من به امیدی آمدم به جبهه
خدایا! از هر طرف، دنیا به من حملهور شد؛ ولی من تو را فقط دارم
خدایا! خیلی از دوستانم به سوی تو آمدهاند؛ ولی ای خدا دلم میخواهد با همه این گرفتاری دنیا و گناهان به سوی تو بیایم
خدایا! دلم گرفته و دیدگانم گریان است از مشکلات زینب (س)
خدایا! این چه زینبی است که این همه مصیبت دیده در غم برادر و فرزندان
بارخدایا! چه سخت است وقت وداع و چه باارزش است وقت وداع
خدایا! هر وقت از جبهه به پشت جبهه برمیگردم، وقتی دیدگانم به فرزندان و مادران شهدا خصوصا در سر مزار عزیزانشان میافتد، خدایا خیلی خجالت میکشم و ناراحت میشوم
خدایا! درست است بندهای خوب در درگاهت نبودم؛ ولی ای قادر متعال بیش از این مرا خجالت زده و شرمنده نکن
خدایا! من تسلیم اراده و خواست تو هستم، من مخلوق تو به سوی تو باز میگردم، من نیازمند به توام، تو کاملی، من ناقصم؛ یا الله یا الله یا الله
خدایا! به توحید و یگانگی و به آن عظمت کبریاییات که شریکی نداری و به محمد (ص) بنده و فرستادهات و به آیین حق اسلام که از سوی خودت برای جهانیان فرو فرستادی. به بهشت و دوزخ که حق است و برای اجر نیکوکاران و عذاب بدکاران مهیا کردهای و به حق روز جزا که در چنین روزی همه انسانها را زنده خواهی کرد، قَسمت میدهم ای خدا اول مرا ببخش و بعد بمیران با شهادت در راهت و برای دینت. ای خدایی که مقامت بس بلند، غضبت شدید، نیرویت بالاتر از هر نیرو، تو که از مخلوقات خویش مستغنی هستی و در کبریا و عظمت فرا گیر، به آنچه بخواهی توانا، رحمتت به بندگانت نزدیک، وعدهات صادق، نعمتت شامل، امتحانت زیبا، به بندگانت که تو را بخوانند نزدیک، و بر آنچه آفریدهای احاطه داری و هرکس که از در توبه درآید پذیرایی، و بر آنچه را که اراده کنی توانایی، آنچه را که بخواهی درک توانی کرد. کسی را شکر گذارت باشد شکرگذاری، یاد کنندهات را یاد آوری، من نیاز به تو دارم و از تو مدد میطلبم که ناتوانم، خودم را به تو وا میگذارم که بسندهای.
الهی عاملنا بفضلک و لا تعاملنا بعدلک
خدایا! مرا از اهل توحید و ایمان بهخود و تصدیق به پیغمبر و امامانی که طاعتشان را واجب کردی، قرار بده.
خدایا! یاریم ده تا در نابودی و قطع کامل دشمنان تو، دشمنان اسلام و در نتیجه دشمنان خود که مانع رسیدنم به اعلا علیین میشود، کوشا باشم. من گرچه گاهی علیرغم میل باطنیم و بر خلاف جاذبه فطریم از اطاعت سر پیچیدهام؛ ولی ای خدا هیچوقت و هیچ لحظهای غافل از تو نیستم و مرا همیشه از غفلتها برحذر دار.
تن آدمی شریف است بجان آدمیت
نه همین لباس زیباست نشان آدمیت
اگر آدمی به چشم است و دهان و گوش و بینی
چه میان نقش دیوار و میان آدمیت
رسد آدمی بجایی که بجز خدا نبیند
بنگر که تا چه حد است مکان آدمیت
طیران مرغ دیدی تو زپای بند شهوت
بدر آی تا بینی طیران آدمیت
در مکان مقدس انسانهای شریفی قدم میگذارند که وقتی آنان را نگاه میکنی، تو گویی آنها از همه بندها و زنجیرها رها شدهاند و اینجا مکان پرواز و اوج به عرش اعلا شده و چه با صفا است در جمع دوستان خدا بودن.
خدایا! اینها را از ما قبول بفرما و جزو اعمال خالص ما قرار بده
کریم رجبپور بیشه ۶۵/۱۰/۲۰
منطقه عملیاتی کربلای ۵»
انتهای پیام/ ۱۸۱