به گزارش دفاع پرس از سمنان، شهید «حسینعلی حسنی» فرزند «سعدالله» در تاریخ دوم اردیبهشتماه سال ۱۳۴۸ در شهرستان «دامغان» دیده به جهان گشود. وی پس از پشت سر گذاشتن دوران کودکی وارد دبستان شد و دوره ابتدایی را سپری کرد. بعد از آن وارد مقطع راهنمایی شد؛ اما به دلیل مشکلات مالی و معیشتی که در آن روزگار در اکثر خانوادهها حکمفرما بود، قادر به ادامه تحصیل نشد و از آن به بعد تصمیم گرفت کار کند، تا کمکی به حال پدر که از راه کارگری چرخه زندگی را به حرکت وامیداشت، باشد.
حسینعلی پس از مدتی که دنبال کار و حرفه میگشت، در یک مغازه تعمیر لوازم صوتی مشغول به کار شد و از این راه توانست روی پای خودش ایستاده و قسمتی از مسئولیت پدرش را به عهده بگیرد. در سالهای سخت و جانکاه جنگ تحمیلی که عراق در کشورمان به راه انداخته بود و با پشتیبانی مدعیان حقوق بشر بسیاری از هموطنان را از خانه و کاشانه خویش آواره کرده و آنها را به خاک و خون کشیده بود. جوانان غیور و دلاور کشورمان ساکت نماندند و به یاری این مردم بیدفاع و رنج کشیده شتافتند، تا بار دیگر آرامش و امنیت را برای ملت ایران به ارمغان بیاورند.
شهید حسنی هم جزو همین جوانان رشید و جان برکف بود که داوطلبانه از سوی کمیته انقلاب اسلامی به سوی جبهههای نبرد حق علیه باطل شتافت تا او نیز در این حماسه بزرگ ملت ایران نقشی داشته باشد و به تکلیف شرعی خویش در قبال ایران و ایرانیان جامعه عمل بپوشاند.
وی در تاریخ شانزدهم دیماه سال ۱۳۶۶ جام گوارای شهادت سیراب گشت و به صف شهدای دلاور هشت سال دفاع مقدس پیوست.
وصیتنامه شهید «حسینعلی حسنی»
بسم الله الرحمن الرحیم و بسم الله المغتنم الجبار
اللَّهُمَّ اهْدِنِي مِنْ عِنْدِكَ وَ أَفِضْ عَلَيَّ مِنْ فَضْلِكَ وَ انْشُرْ عَلَيَّ مِنْ رَحْمَتِكَ وَ أَنْزِلْ عَلَيَّ مِنْ بَرَكَاتِكَ . . .
به نام الله که «حی» است و قادر قهار است، توانا [است] و با ذکر او [است] که هر مریض را شفا میدهد، هر شقی را به انسانیت سوق میدهد و صیقل دل عارفان است و عاشق معشوقان و طالب عارفان.
با درود و سلام بر امامان و ائمه معصومین که به نعمتی بسی اعظم برای هدایت امتهای بعد از ۱۴۰۰ اندی سال میباشند و با درود و سلام بر کلیه شهدا و راه حق و فضیلت که آرمان آنها جز حاکمیت الله و استقرار حکومت حق و مظلومیت جمهوری اسلامی و به رسمیت شناختن دین مبین اسلام نمیباشد و خداوند آنها را با شهدای بدر و حنین و خندق تبوک و کربلای حسینی محشور بفرماید و آنها را در خوار خود مزروق نماید و با درود و سلام بر کلیه امت حزب الله که نمونه است خارقالعادهای که در ایران میباشند و با هدایای ایثارگریهای خود عظمت اسلام را به نمایش گذاردند و با درود و سلام بر یاران با وفای امام و خود امام نمونه بارز تقوی و آئینه مجذویت انسانهای مؤمن و با تقوا میباشد.
اینک که اینجانب حسینعلی حسنی قلم به دست گرفته و آنچه را که مرضی خداوند در آن میباشد قرآن چیز دیگر را به ترسیم در بیاورم و آتش به عشق خود را در کلبه محزون خود شعلهور سازم تا ابرقدرتهایی که هم چون کف بر روی خلیج ناپایدار و سست میباشد درس غیرت و شهامت بگیرند و انقلاب را یک معجزهای بسی عظیم در ایران و کشورهای خارجی بدانند و نسبت به اسلام در اثر مظلومیت آن دهند و به خود آیند.
خدایا این بنده حقیر که سرا پا گناهم، اولاً از تو پوزش میطلبم و در آن میبینم که تا هاجر نشوم نمیتوانم مجاهد شوم، زیرا در کوره عشق ایمان من خالص نشود و آن صیقلیت خود را به دست نیاورد.
آن فیض عظیم است به من افاضه نمینمایی، پس تو را به خون به ناحق و مظلوم علی اصغر حسین (ع) قسمت میدهم که گناهان این حقیر را ببخشی و بر علو درجه من که شهادت در راه تو میباشد بیافزایی و او را در بهشت و جنت رضوان مزروق نما و مرا روزیخور درگاه خود نما و حقیقت اسلام و مکتب اسلام را بر من آشکار و مبین ساز، تا شناخت اسلام نباشد شهادت میسر نمیشود و حاصل این همه راز و نیازهای شبانه به خاطر شناخت اسلام و راضی بودن تو از این بنده حاصل نمیگردد و پس آن روزنه عشق و محبت به خود را بر روی این گناهکار باز بفرما [که] در جوار حسین، آتش عشق خود نسبت به حسان را آشکار نمایم.
[و اما] پیامی به امت حزب الله و همیشه در صحنه. من کوچکتر از آنم که [به شما] پیام دهم، زیرا شما مصداق «وَ قاتِلُوهُمْ حَتَّي لا تَکُونَ فِتْنَةٌ» هستید. پس از امام و رهبری اطاعت نمائید، زیرا از امام، ملت اسلام و اسلام آئینه شهادت و شهامت و ایثار است و از تفرقه و جدایی دوری فرمایید. پیرو آیه «وَاعتَصِموا بِحَبلِ اللَّهِ جَميعًا وَلا تَفَرَّقوا» باشید و جنگ را به مرحله سرنوشتساز برسانید و بعد از جنگ [نیز] قدس عزیز را هم نجات دهید.
پیامی به خانواده عزیز. این حقیر فرزند خوبی برای آن خانواده عزیز نبودم، مرا ببخشید و عفو نمائید و در مورد اینجانب از پروردگار طلب عفو نمائید و ۱۰۰۰ تومان رد مظالم دهید و هر جایی که پدر و مادرم میدانند مرا دفن کنید.
وَالسَّلَامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی، حتی کنار مهدی، خمینی را نگهدار
۱۳۶۵/۰۹/۳۰
انتهای پیام/