به گزارش دفاع پرس، مساجدبهعنوان پایگاه عبادت،وحدت و تعلیم معارف اسلامی وکانون افزایش توان علمی وحل مشکلات،میتوانندباگردآوردن اقشار مختلف با هرسن وازهرپایگاه اقتصادی و اجتماعی، عاملی مهم درمقابله باجنگ نرم بوده وبه شکل پاتکی قوی درمقابل اقدامات دشمنان اسلام عمل کنند.
هر نظام اجتماعی و هر حکومتی در طول حیات خود ممکن است با خطرات فراوانی روبرو شود. بعضی از آنها آنقدر قوی هستند که قادرند امنیت جامعه و موجودیت یک نظام را از بین ببرند. یکی از مهمترین خطراتی که جوامع امروزی بهویژه جوامع اسلامی را تهدید میکند، از ناحیه غرب، با تکیه بر پیشرفتهای غربیان و با استفاده از رسانههای مختلف از یکسو و همچنین تأکید بر نقاط ضعف و اختلافات موجود در جوامع اسلامی صورت میپذیرد؛ جنگ نرم دشمنان علیه اسلام و مسلمین است.
جنگ نرم در برابر جنگ سخت، در حقیقت شامل هر گونه اقدام روانی و تبلیغات رسانهای است که جامعة هدف یا گروه هدف را نشانه میگیرد و بدون درگیری نظامی و گشودن آتش رقیب را به انفعال و شکست وا میدارد.
یافتههای تحقیق نشان میدهد، مساجد بهعنوان پایگاه عبادت، وحدت و تعلیم معارف اسلامی و کانون افزایش توان علمی و حل مشکلات جامعه، میتوانند با گردآوردن اقشار مختلف با هر سن و از هر پایگاه اقتصادی و اجتماعی، عاملی مهم در مقابله با جنگ نرم بوده و به شکل پاتکی قوی در مقابل اقدامات دشمنان اسلام عمل نمایند.
تحقیق حاضر به روش کتابخانهای و با شیوة توصیفی ـ تحلیلی در پی آن است که ضمن بررسی ویژگیها و نقاط قوت مسجد اسلامی و نیز ماهیت جنگ نرم؛ به جایگاه مسجد در مقابله با آن بپردازد.
تجربة تاریخ اجتماعی انسان مؤید این نکته است که حفظ، تداوم و یا نابودی و زوال هر حکومتی تا حد زیادی وابسته به رابطه مردم و حکومت و نیز خواستها، رفتارها و ایدههای مردمی است که در حوزة سرزمینی آن حکومت زندگی میکنند. هر نظام اجتماعی، در طول حیات خود ممکن است با خطرات فراوانی روبرو شود. بعضی از آنها آنقدر قوی هستند که قادرند امنیت جامعه و موجودیت یک نظام را از بین ببرند. یکی از مهمترین خطرات که جوامع امروزی بهویژه جوامع اسلامی را تهدید میکند، از ناحیة غرب، با تکیه بر پیشرفتهای غربیان و با استفاده از رسانههای مختلف از یکسو و همچنین تاکید بر نقاط ضعف و اختلافات موجود در جوامع اسلامی صورت میپذیرد؛ جنگ نرم دشمنان علیه اسلام و مسلمین است.
می توان گفت؛ در یک جامعه بهطور کلی دو نوع رابطة بین مردم برقرار است:
الف) هماهنگی و همکاری آنها برای دستیابی به اهداف مشخص و ارزشهای مشترک
ب) رقابت منفی، ستیزه، برخورد و نزاع فکری و فیزیکی
نتیجة رابطه اول پیشرفت جامعه، تداوم دوستیها و افزایش ضریب امنیت ملی و تقویت وحدت سیاسی است. در رابطه دوم انرژی جامعه به جای سازندگی و تولید بر ضد یکدیگر به کار رفته، چند دستگی و تفرقه را به ارمغان میآورد. وظیفة یک نظام سیاسی است که بتواند در شرایط مختلف، تعادل جامعه را حفظ کرده، نقشها را کنترل کند و رقابتها را به سوی تحولات مثبت سوق دهد و مهمتر از اینها باید عوامل برهم زنندة تعادل را شناسایی کند. در یک جامعه ممکن است مسائل و مشکلاتی چون: کمبود منابع ـ مشکلات اقتصادی ـ بیکاری ـ تورم و...، منازعات و درگیریهای قومی ـ مذهبی ـنژادی و...، سرپیچی از قانون، فساد و ارتشا در نظام اجتماعی، گروه گرایی و خویشاوند گرایی، انحراف در آرمانهای نظام اجتماعی، بالارفتن سطح انتظارات و... به مقدار کم یا زیاد وجود داشته باشند؛ اما عوامل خارجی هستند که ضمن اثرگذاری و فشارهای مختلف از طرق گوناگون به این موارد دامن میزنند و نقش حیاتی و اثرات زیادی در تحولات آن جامعه ایفا نمایند. این فشار و اثرگذاری منفی امروزه به شکل جنگ نرم معضل اساسی جوامع اسلامی از جمله کشور ما درآمده است.
به نظر میرسد، مساجد اسلامی با قابلیتها و نقشهای متنوع و مختلفی که میتوانند بهعهده بگیرند، یکی از وسایل و راههای قوی و اثرگذار در مقابله با جنگ نرم باشند. بدون شک این مهم صورت نخواهد گرفت مگر آنکه قابلیتها و تواناییهای مسجد شناسایی شده و از این تواناییها در حل مشکلات جامعه بهره برداری گردد. مساجد بهعنوان پایگاه عبادت، وحدت و تعلیم معارف اسلامی و کانون افزایش توان علمی و حل مشکلات جامعه، میتوانند با گردآوردن اقشار مختلف با هر سن و از هر پایگاه اقتصادی و اجتماعی عاملی مهم در مقابله با جنگ نرم بوده و به شکل پاتکی قوی در مقابل اقدامات دشمنان اسلام عمل نمایند.
تاریخچة مسجد و نقش آن در اجتماعات بشری
اصولاً خانه جایی برای گردهمایی است و مردم را از پراکندگی و تفرق به اجتماع میخواند. حال اگر این خانه نه برای تجمع افراد و سکونت افراد یک خانواده بلکه برای گردهمایی خانواده بزرگ بشری ساخته شود چه تأثیر عظیمی در اتحاد و اتفاق مردم و بازداری آنان از تفرقه خواهد داشت بهویژه آنکه خانة خدای مردم نیز باشد. آفریدگار مهربان که خواهان همزیستی مسالمتآمیز و اتحاد جهانیان است و آنان را از جدایی و تفرقه باز میدارد، ساختن اولیة خانه خدا و مردم را مبداء تاریخ اجتماعی آنان قرار داد و آن را بر ایشان مبارک دانست و مبارک باد گفت. خداوند تعالی خانة پرستش خود (کعبه) را خانة مردم جهان معرفی کرد و فرمود:
«ان اول بیت وضع لناس للذی ببکة مبارکاً و هدی للعالمین»
نخستین خانهای که برای مردم بنیان نهاده شد، خانة برکت یافتهای است که در مکه است و هادی بسیار بزرگی برای مردمان جهان است.
(کعبه)، بیت المقدس (بیت داوود و سلیمان) و مسجدالنبی، مساجد شریف سهگانهای هستند که همچون نور چشم مسلمانان و مایة عظمت و نگهبانی دین آنان است و مسلمین آنها را از دل و جان دوست میدارند.
ارسطو نیز اذعان به اجتماعی بودن بشر دارد و میگوید: «طبع انسانی مدنی است و افراد باید در اجتماع زیست کنند و به یکدیگر یاری نموده و کارهای زندگی را بین خود تقسیم نمایند تا حوائج ایشان برآورده شود و خوشی زندگانی و سعادت که اصل مقصود و غایت مطلوب است حاصل گردد[4]. یکی از مهمترین مراکزی که نقش تعیین کنندهای در زندگی اجتماعی انسان داشته و منشاء تحولات و تغییرات شگرفی در جوامع مسلمان و حتی غیر مسلمان بوده است، بدون شک مسجد و جایگاه آن در تحولات سیاسی ـ اجتماعی میباشد.
اهمیت و جایگاه مسجد در اسلام
اگر بخواهیم «اهمیت و جایگاه مسجد در اسلام» را بیان کنیم، بایستی به صدر اسلام برگشته و جایگاه مسجد در میان مسلمانان عصر پیامبر(ص) را مورد بررسی قرار دهیم. چرا که تاریخ مسجد با تاریخ اسلام گره خورده است و این نهاد مقدس پس از بعثت پیامبر اکرم(ص) عهدهدار نقشهای مهم و گوناگونی در نهضت و انقلاب آن حضرت بوده است.
با بررسی و جستجو در منابع معتبر اسلامی روشن میشود که «مسجد» بهعنوان چهار کانون و پایگاه مهم در میان مسلمانان صدر اسلام مطرح بوده و یک مسجد اسلامی این چهار نقش را همزمان ایفا مینموده است:
الف ـ مسجد، بهعنوان پایگاه عبادت و یاد خداوند متعال
ب ـ مسجد، بهعنوان پایگاه جهاد فکری و تعلیم معارف اسلامی
ج ـ مسجد، بهعنوان پایگاه تجمع نیروهای رزمنده و اعزام آنان به جبهههای جهاد
د ـ مسجد، بهعنوان پایگاه وحدت مسلمین و نمایش روح وحدت و یکپارچگی به دشمنان پیدا و پنهان جامعه اسلامی
اهمیت مسجد از دیدگاه امام خمینی(ره)
حضرت امام(ره) در سخنرانیها و پیامهایشان، مردم و بهخصوص جوانان را به حضور در مسجد و اجتماعات مذهبی فرا میخواندند و مسجد و اجتماعات مذهبی را راهی برای حل مشکلات و گرفتاریهای اجتماعی مسلمین و پیش بردن نهضت اسلامی میدانستند.
«آقایان باید تبلیغ کنند که این مساجد بهتر بشود و مجالس جماعت است که مردم در هر روز مجتمع بشوند در مساجد، نه همان مجتمع که بگذارند این پیرمردها و از کار افتادهها بروند، نه، مساجد باید مجتمع بشود از جواژنها. اگر ما بفهمیم که این اجتماعات چه فوایدی دارد و اگر بفهمیم که اجتماعاتی که اسلام برای ما دستور داده و فراهم کرده است، چه مسائل سیاسی را حل میکند، چه گرفتاریها را حل میکند، این طور بیحال نبودیم که مساجدمان مرکز بشود برای چند نفر پیرزن و پیرمرد. وقتی جماعت برود و اشخاص مؤثر بروند، مردم بروند، همه بروند آنجا مجتمع بشوند و در آنجا خطیب برایشان مسائل روز را بگوید و مسائلی که، مشکلاتی که دارند بگوید این حل میکند مطالب را.
«ای ملت! مسجدهای خودتان را حفظ کنید. ای روشنفکران! مسجدها را حفظ کنید، روشنفکر غربی نباشید و روشنفکر وارداتی نباشید، ای حقوقدانها! مساجد را حفظ کنید. بروید به مسجد. این مسجدها را حفظ کنید تا این نهضت به ثمر برسد، تا مملکت شما نجات پیدا کند».
مسجد از دیدگاه مقام معظم رهبری
رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز همواره و در مناسبتهای مختلف به اهمیت و نقش مسجد در جامعة اسلامی اشاره داشتهاند. ایشان نیز ضمن تاکید بر نقش عبادتی مساجد، آن را کانون انقلاب و حل مشکلات جامعة اسلامی میدانند.
«مسجد اسلامی در واقع همان مسجدی است که پیامبر از آن بهعنوان پایگاه ادارة اجتماع و حکومت استفاده مینمودند؛ یعنی همه چیز در مسجد و این پایگاه، محور همة فعالیتها، از معنوی تا علمی، قضایی تا فرهنگی، خانواده تا نظامی و... مسجد امروز باید مرکز تولید علم شود. باید مرکز پوپایی هنر اسلامی شود.... البته ما در سالهای نه چندان دور برخی از اینها را تجربه کرده
ایم و هنوز هم. پایگاههای بسیج مساجد، مرکز پشتیبانی نظامی از انقلاب شده و هست. امروز باید شاخههای دیگر ایجاد شود. همگان بدانند اگر به دنبال حل مشکلات رفتاری ـ اجتماعی فرزندان یا حل مشکلات خانوادگی خود هستند باید به مسجد مراجعه کنند. اگر ایدههای نو و بزرگ برای حرکت علمی کشور در سر دارند میبایست برای اجرایی شدن آن به مسجد مراجعه کنند... سینما و تئاتر کشور را، مساجد باید به سود انقلاب جهانی اسلام دگرگون میکردند. اقتصاد اسلامی اعم از بانکداری اسلامی و... باید منبعث از مساجد میشد و هزاران باید و ای کاش دیگر».
«مساجد را گرم بدارید و محافل مذهبی را مانند دوران اختناق رژیم همچنان گرم نگاه دارید. سعس کنید مسائل تبلیغاتی مذهبی و اسلامی سمعی و بصری را به مساجد بکشانید... مسجد کانون برکت خیز است، مساجد به ما امکان میدهد که با برادران مسلمان خود و با خواهران مسلمان خود رابطه خویشاوندی را حفظ کنیم. مساجد را پاس بداریم و آنها را گرم نگاه داریم».
جنگ نرم
واژة جنگ نرم برای اولین بار در سال 1970 در امریکا مورد استفاده اساتید علوم سیاسی و روابط بین الملل قرار گرفت که در مقابل جنگ سخت به کار میرود. جوزف نای، ظاهراً اولین فردی است که اصطلاح جنگ نرم را به کار برده است. وی جنگ نرم را « شکل دهی ترجیحات دیگران» توصیف میکند. بدین معنی که دیگران آنگونه تصور کنند که ما میخواهیم. جنگ روانی، جنگ سفید، جنگ رسانهای، عملیات براندازی، عملیات روانی، براندازی نرم، انقلاب نرم، انقلاب رنگی و انقلاب مخملی نیز واژههایی هستند که با توجه به رویکردهای مختلف جنگ نرم، در همین معنا به کار میروند.
جنگ نرم در برابر جنگ سخت در حقیقت شامل هر گونه اقدام روانی و تبلیغات رسانهای است که جامعة هدف یا گروه هدف را نشانه میگیرد و بدون درگیری نظامی و گشودن آتش رقیب را به انفعال و شکست وا میدارد. هدف از جنگ نرم همانند جنگ سخت، براندازی است اما در این براندازی به جای اقدام جهت تغییر حاکمان، اهداف حکومت را مورد هدف قرار میدهند. جنگ نرم به دنبال از پای درآوردن اندیشه و تفکر جامعه است تا حلقههای فکری و فرهنگی آن را سست کند و مشروعیت نظام سیاسی را زیر سؤال ببرد و در نهایت رضایت مردم از نظام سیاسی را کاهش دهد. به طور مثال، از آنجا که در ایران، انقلاب اسلامی در پی حاکم ساختن ارزشها در جامعه بوده است، جنگ نرم با هدف تغییر ارزشهای مطلوب مردم انقلابی و جایگزینی ارزشهای حاکم بر غرب، عمل میکند. پس ماهیت جنگ نرم، اجتماعی است و مخاطبان آن عبارتند از: ظرفیتهای واگرایی موجود در جامعه مانند اقوام و اقلیتهای مذهبی ـ شبکههای اجتماعی غیر رسمی و غیر دولتی به ویژه شبکههای مجازی، رسانهها و مطبوعات، نخبگان سیاسی، اجتماعی و علمی، جوانان، زنان و....
بنابراین میتوان گفت؛ جنگ نرم، عبارتست از هر گونه اقدام غیر خشونت آمیز که ارزشها و هنجارها را مورد هجوم قرار داده و در حد نهایی منجر به تغییر الگوهای رفتاری و خلق الگوهای جدیدی میشود که با الگوهای رفتاری نظام حاکم تعارض داشته باشد. جنگ نرم در صورتی شکل میگیرد که کسانی که به آن تن در میدهند، اساساً احساس و ادراک تهدید از آن نداشته باشند. بلکه آن را مطلوب خود و تسلیم شدن در برابر آن را اولویت خود بدانند. فریب و دستکاری در منطق مخاطب، تردید افکنی و جایگزینی منابع، طراحی ادبیات مناسب، الگوسازی از سبک زندگی غربی، عملیات روانی، فریب استراتژیک، برگزاری اجتماعات، عدم همکاری با دولت، جذب مخالفان حکومت، ایجاد نا آرامیهای مدنی و استفادة گسترده از شبکههای اجتماعی از مهمترین روشهایی میباشد که تاکنون در جنگ نرم و در سطح بین المللی مورد استفاده قرار گرفته است.
مهمترین آثار و کارکردهای مسجد
یکی از مهمترین فواید وجود مساجد گردآوردن مردم در یک مکان میباشد. گردآمدن مردم در مکان مقدسی چون مساجد، غیر از پاداشهای معنوی و اخروی فراوانی که دارد؛ در زندگی فردی و اجتماعی مسلمانان نیز واجد آثار مثبت و فراوانی است از جمله:
آثار معنوی؛ که با شرکت در نمازهای جماعت و نیز مناسبتهای مذهبی مختلف حاصل میشود. صفهای به هم فشرده و نزدیک جماعت، نوعی آرامش در دلها و نزدیکی به خدواند را در دل هر آدمی طنین انداز میکند.
آثار اجتماعی: اجتماعات و گردآمدن مسلمانان، پاکترین و کم خرجترین اجتماعات دنیاست که نوعی دید و بازدید و آگاهی از مشکلات و نیازهای یکدیگر و زمینه ساز تعاون اجتماعی بین مسلمین را فراهم میآورد.
آثار سیاسی: گردآمدن مسلمانان در مساجد، نشان دهندة قدرت مسلمین، الفت دلها و انسجام آنهاست. تفرقهها را میزداید، بیم در دل دشمنان میافکند، منافقان را مأیوس میسازد و خار چشم بدخواهان است.
آثار اخلاقی ـ تربیتی: جمع شدن مردم از هر صنف و نژاد، زبان، طبقة اجتماعی و... حتی سنین مختلف؛ صفا، صمیمیت و نوع دوستی را در دلها زنده میکند. روحیة فردگرایی و انزوا و گوشهگیری را از بین میبرد و نوعی مبارزه با غرور و خودخواهی را در بر دارد.
همچنین میتوان مساجد را کانون یافتن دوستان خوب و صمیمی و برادرانی که انسان را در مسیر «الله» یاری میدهند، به حساب آورد.
جایگاه مسجد در مقابله با جنگ نرم
از حدود یکصد سال اخیر که تهاجم فرهنگی (نرم) غرب به ایران آغاز شد یعنی از صندوق شهر فرنگ تا قلدری رضاخان و ساختار حکومتی و برنامههای او که در دوران پهلوی دوم با شدت بیشتری ادامه یافت، همگی ابزاری برای عملیات روانی غرب در توجیه و خام کردن ملت ایران و غارت منابع ملی ما بوده است. پس از پیروزی انقلاب اسلامی و ظهور نخبگان و پیشرفتهای علمی و فرهنگی و فناورانه در ایران، مخالفان انقلاب اسلامی که با جنگ سخت (نظامی) از طریق صدام و همپیمانان غربی شان نمیتوانند بر آن غلبه کنند، راه دیگری در پیش میگیرند که همان جنگ نرم از طریق رسانهها و تبلیغات مختلف است.
«در جنگ نرم دشمن به سراغ سنگرهای مرزی ما میآید، مراکز مرزی ما را سعی میکند منهدم کند تا بتواند در مرز نفوذ کند. در جنگ روانی و آنچه امروز به آن جنگ نرم گفته میشود در دنیا، دشمن به سراغ سنگرهای معنوی میآید که آنها را منهدم کند. در جنگ نرم دشمن سراغ ایمانها، معرفتها، عزمها، پایهها و ارکان اساسی یک نظام و یک کشور میآید که اینها را منهدم بکند».
در جنگ نرم، ابتدا به شناخت ملت مورد تهاجم میپردازند، تاریخ آن ملت، آداب و رسوم آن جامعه، روحیات، خصلتها و باورهای آن ملت را مورد مطالعه قرار میدهند و سپس به تحقیر، تحریف و تخریب عرصة نرم قدرت آن ملت میپردازند و در مرحلة سوم به تحمیل فرهنگ بیگانه اقدام مینمایند.
اعتلا، عمق و گسترش معرفت و بصیرت دینی، تقویت فضایل اخلاقی و ایمان و تعمیق روحیة دشمنشناسی و شناخت ترفندها و توطئههای دشمن علیه انقلاب اسلامی و منافع ملی و ساماندهی فرهنگ و تقویت آن از اهم سیاستهای کلی مقابله با جنگ نرم است. مسجد بهعنوان پاکترین و کم خرجترین اجتماعات دنیا که نوعی آگاهی از مشکلات و نیازهای یکدیگر و زمینهساز تعاون اجتماعی بین مسلمین را فراهم میآورد و قدرت مسلمین و انسجام آنها را به نمایش میگذارد، بیم در دل دشمنان انداخته، منافقان را مأیوس میسازد و بالقوه قادر است هرگونه تهاجم فرهنگی و جنگ نرم را خنثی سازد. خداوند سبحان در قرآن کریم مؤمنان واقعی را چنین توصیف میکند که: «مؤمنان از غیر از خدا به خدا باز میگردند و به نیایش و ستایش او مشغولند، با مساجد و مجالسی که مروج فرهنگ الهی اند، ارتباطی مستمر دارند، آمر به معروف و ناهی از منکرند و علاوه بر آنکه از حدود الهی تعدی و تجاوز نمیکنند، حافظ احکام الهی هستند. همانگونه که اتخاذ تدابیر و اخذ تصمیمات مقتضی برای بسط قسط و عدالت اجتماعی در جامعه، هم از تقوا بر میخیزد و هم بر تقوا میافزاید (اعدلوا هو اقرب للتقوی)، اهتمام نسبت به صیانت فکر و قدرت نرم در اسلام نیز از ایمان بر میخیزد و به نوبة خود بر ایمان میافزاید.
به نظر میرسد، مهمترین کانون اعتلای فکر، فرهنگ و ایمان در جامعة اسلامی، مساجد و کانونهای مذهبی هستند که ضمن اعتلا و تعمیق باورهای اسلامی، با ارتقاء و تحکیم ارزشهای اسلام و انقلاب اسلامی در همة ابعاد و نیز با تحکیم وحدت و همبستگی ملی، ضمن احترام به آداب و رسوم و فرهنگ محلی میتواند راه را بر نفوذ عدوانی و جنگ نرم دشمنان به میزان قابل توجهی بسته و همچون سدی مستحکم و پایدار در این راه عمل نماید.
خلاصه و نتیجهگیری
جنگ نرم در برابر جنگ سخت، در حقیقت شامل هر گونه اقدام روانی و تبلیغات رسانهای است که جامعة هدف یا گروه هدف را نشانه میگیرد و بدون درگیری نظامی و گشودن آتش رقیب را به انفعال و شکست وا میدارد. به طور خلاصه میتوان گفت:
ـ حوزة و ابعاد جنگ نرم، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی است در حالی که حوزة تهدید سخت نظامی و اقتصادی است.
ـ جنگ نرم پیچیده، نامحسوس و اندازهگیری آن مشکل است حال آنکه جنگ سخت به شکل عینی و ملموس انجام میشود.
ـ روش جنگ نرم استفاده از زور و اجبار است (نبرد نظامی و فشار اقتصادی) اما در جنگ نرم از روش ارضا برای تصرف قلوب و اقناع برای تصرف ذهن بهرهگیری میشود.
ـ در جنگ سخت با تخریب و حذف فیزیکی حریف و تصرف و اشغال سرزمین اهداف مورد نظر تأمین میشود. در حالی که در جنگ نرم با تأثیرگذاری بر انتخابها، فرآیند تصمیمگیری و الگوهای رفتاری و در نهایت تغییر رفتار محقق میشود. بنابراین، ممکن است در برابر جنگ سخت مقاوتهایی گسترده شکل گیرد و هزینههای سنگینی به دنبال داشته باشد حال آنکه جنگ نرم با مقاومت و هزینة بسیار کمتری و با نتیجة مؤثر و کارآمدتری صورت میگیرد.
سرعت روز افزون تغییرات سیاسی و اجتماعی در دنیای امروز، لزوم ایجاد آمادگی برای پاسخ به این تغییرات را بهوجود آورده است. بنابراین، در کنار رهبران و مدیران فرهنگی کشور، بایستی مساجد بهعنوان مهمترین کانون مذهبی و فرهنگی خود را با این تغییرات وفق دهند. انطباق نه بدین معنا که به همان سو روند که غربیان دیکته میکنند، بلکه بدین معنا که از این تغییرات به نحو مطلوب بهره گرفته و در پیشبرد اهداف و برنامههای فرهنگی استفاده کنند. مسجد نباید کانون تحجر و عقبماندگی تلقی گردد. مسجد و اهالی مسجد باید از نظر علم و فناوری از پیشرفتهترین فنون روز بهره گیرند تا بتوانند همزمان با جذب جوانان، ضمن آشنایی آنان با علوم و فناوریهای جدید به تعمیق فرهنگ و معارف اسلامی بپردازند. مساجد باید کانون علم، فناوری، تحرک و شادابی باشند نه آنچنانکه گروهی آن را بهعنوان مراکز برگزاری مراسم مذهبی و سوگواری مردم (برای بستگانشان) میشناسند.
وقتی یک ملت نقاط عطف تاریخ خود و نقش مؤثر و مثبتی که چهرههای علمی و شخصیتهای اجتماعی، فرهنگی و مذهبی آن ملت در پیشبرد قافلة تمدن بشری ایفا کرده است را بشناسند، دیگر دشمن نخواهد توانست به تحریف تاریخ و تحقیر تمدن آن ملت بپردازد. وقتی یک ملت، جامعیت و عمق قدرت دینی خود را بشناسد دیگر دشمن نخواهد توانست چهرهای ناکارآمد، نامعقول و خشنی از دین او ارائه دهد و تعالیم دینی را بهگونهای تحریف کند که دین را در تعرض با تحلیلهای عقلی و تحقیقات تجربی قرار دهد. مهمترین وظیفة فرهیختگان و نخبگان علمی و مذهبی جامعه است که با تعمق و دقت تمام، کارکردهای فردی و جمعی و توانمندیهای دین و مراکز دینی (مساجد) را در تمامی عرصهها آشکار و نمایان سازند و نقشههای دشمن را که در پی تحریف دین و تخریب چهرة مراکز دینی هستند، برملا سازند.
منبع: مقالات نوزدهمین اجلاس سراسری نماز