به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، مرتضی شعبانی از سال ۶۵ با دستیاری فیلمبردار در گروه روایت فتح مشغول به کار شد. از جمله آثاری که او در یکی دو سال اخیر کارگردانی یا تهیه کنندگی کرده است میتوان به مستندهای «ابوزینب»، «مدافعان نبل و الزهرا»، «خط تماس» و... اشاره کرد. در ادامه گفتوگوی ما با این مستند ساز را میخوانید.
آقای شعبانی به عنوان یک فیلمساز، وضعیت فعلی مستند انقلاب را چطور ارزیابی میکنید؟
خوشبختانه در سالهای اخیر مستندسازان آموزشهای خوبی دیده اند و سینمای مستند پیشرفت داشته است. همچنین سینمای مستند از نظر سرمایههای انسانی دست پُری دارد و افراد خوش ذوق و مستعدی در این سالها به مجموعه فیلمسازان سینمای مستند انقلاب اضافه شده اند. در واقع ما از نظر نیروی انسانی و تا حدی از نظر کلیت سینمای مستند پیشرفت داشته ایم.
فیلمسازان جوان معتقدند هرچند در سالهای اخیر نیروی انسانی خوبی به این گونه سینمایی اضافه شده، اما مدیران به حد کافی از این مجموعه حمایت نمیکنند. نظر شما چیست؟
من هم با این گفته موافقم. متاسفانه هیچوقت به شکل جدی از سینمای مستند حمایت نمیشود. درواقع مسئولین و متولیان فرهنگ به مستند خیلی اهمیت نمیدهند و مستندسازی بعضا در سطح مستند سازی تلویزیونی باقی میماند. به این معنا که بین مستند سازی به شکل بسیار جدی و حرفهای اش با مستند سازی ساده تلویزیونی فرقی قائل نمیشود و به همین خاطر مستند کارکرد اصلی خود در جامعه را ندارد.
ما مستندسازان حرفهای و مستعد و موضوعات بسیار بکر و نابی در اختیار داریم و دلیل اینکه سینمای مستند در حد انتظار پیشرفت نکرده، بی توجهی مسئولین به مستند سازی است. این بی اعتنایی باعث میشود این ژانر سینمایی دیده نشود و مخاطب پیدا نکند. جای اصلی پخش مستندها تلویزیون است، اما این رسانه به دلایل مختلف به مستند اهمیتی نمیدهد. در شبکههای خارجی شاهد هستیم که مدیران حتی برای مستندهایشان تبلیغ میگیرند، ولی در کشور ما مستند به عنوان برنامهای وقت پر کن استفاده میشود. این نوع نگاه به مستند جفا در حق مستند و مستند ساز است.
منظورتان این است که در واقع مهمترین خواست یک مستند ساز این است که فیلمش دیده شود و این امکان در کشور ما محدود است؟
بله دقیقا همینطور است. ما پتانسیل و ظرفیت ساخت مستندهای بسیار خوبی را داریم، اما به دلیل عدم همکاری تلویزیون جای خالی چنین مستندهایی را در برنامههای تلویزیونی حس میکنیم. اگر تلویزیون مانند سریال سازی یا تولید تله فیلمها به مستندها اهمیت بدهد بی شک قضیه فرق خواهد کرد. تلویزیون باید برای ساخت مستندهای حرفهای و جذاب هزینه کند، تبلیغات داشته باشد و در باکس زمانی مناسبی آنها پخش کند، اما این اتفاق نمیافتد. جای پخش مستند تلویزیون است، چون مردم برای تماشای مستند به سینما نمیروند. یعنی در همه جای دنیا مهمترین رسانهای که سینمای مستند در اختیار دارد، شبکههای تلویزیونی هستند، ولی در کشور ما صداوسیما چندان اهمیتی به آثار مستند نمیدهد.
به نظر شما در حال حاضر چه موضوعاتی باید بیشتر مورد توجه فیلمسازان قرار بگیرد؟
موضوعات درباره انقلاب اسلامی و دفاع مقدس و همچنین اتفاقات اخیر که در منطقه رخ داده فراوان است. ایکاش ما مستند سازان میتوانستیم با همکاری و حمایت مسئولان در مورد این موضوعات فیلم بسازیم و در شبکههای برون مرزی و شبکههای غیر ایرانی نمایش دهیم. ما این پتانسیل را داریم که بتوانیم انقلاب اسلامی و حوادث منطقه را به آن صورت که واقعا وجود دارد به مردم دنیا نشان دهیم. سالها در این زمینه غفلت کرده ایم و دیگران آنطور که دل شان میخواسته درباره این موضوعات فیلم مستند ساخته و پخش کرده اند.
بنظر من در دورهای هستیم که باید نگاه ویژهای به مردمی که خارج از مرزهای کشورمان زندگی میکنند داشته باشیم. انقلاب اسلامی و کشورمان ایران در دنیا خوب معرفی نشده و دشمنان ما که رسانههای مختلف و قدرتمند را در اختیار دارند عمدتا تصویری از ایران و انقلاب اسلامی ارائه کرده اند که غیر واقعی است. این تبلیغات به حدی مخرب است که وقتی توریستهای کشورهای مختلف وارد ایران میشود تعجب میکنند چراکه هرگز در رسانههای شان تصویر واقعی از ایران ندیده اند و ذهن شان پر از تصاویر مخدوش و غیر واقعی از کشورمان است. در واقع تصاویری که از ایران در رسانههای آنها ارائه میشود به حدی با واقعیت فاصله دارد که این افراد به محض ورود به ایران متعجب شده و دلیل حیرت شان را ابراز میکنند و حس میکنند قدم به کشور دیگری گذاشته اند. ما باید در سینمای مستند به معرفی دقیق و درست کشورمان بپردازیم و از نظر من این مهمترین رسالت یک مستند ساز است.
از نظر شما نقد در یک مستند باید چگونه باشد و چطور میتوان موضوعات مختلف را در یک مستند به بوته نقد کشید؟
بزرگان همیشه تاکید داشته اند که اگر نقد منصفانه باشد کارساز خواهد بود. همه ارگانها و افراد را میتوان نقد کرد، به شرطی که مستند منصفانه و واقع گرایانه باشد. درواقع نقد، کار یک مستند ساز است و بخشی از جامعه که مردم کمتر میبینند یا کمتر به آن دسترسی وجود دارد، با تلاش مستند ساز میتواند مطرح شده و مردم نیز با آن بخش آشنا شوند. مستند ساز میتواند توجه جامعه و مسئولان را به بخشهایی جلب کند که شاید کمتر به آنها توجه شده است.
به این نکته هم اشاره کنم که واقع گرایی در مستند بسیار با سیاه نمایی فاصله دارد و منظور من از مستند اجتماعی یا سیاسی، مستند واقع گرایانه است. مستندهای یک سویه و سیاه نمایانه فرصت و مجال نقد ندارند، اما مستندهایی که منطبق با واقعیت باشند با نگاه نقادانه شان میتوانند راه گشا باشند. نقد دلسوزانه است، اما سیاه نمایی قطعا مغرضانه است.
آقای شعبانی، مهمترین نقطه قوت سینمای مستند کشورمان را در چه میبینید؟
ما کشوری 80 میلیونی با جمعیت جوان هستیم و سرمایههای انسانی بسیار خوبی داریم. خوشبختانه در زمینه مستندسازی هم شاهد ورود جوانان مستعد و با انگیزه به این حیطه هستیم و من امیدوارم بتوانیم بخوبی از این سرمایه بزرگ استفاده کنیم. مهمترین نقطه قوت سینمای مستندمان ورود جوانان با انگیزه و خلاق به حرفه مستند سازی است.
منبع: باشگاه خبرنگاران