به گزارش گروه سایر رسانههای دفاع پرس، تاریخ پر فراز و نشیب اسلام از عصر جاهلیت تاکنون همواره دستخوش حوادث مختلفی بوده است و دشمنان هر بار با شیوهای جدید در صدد بودند تا اسلام را مورد هجمه قرار دهند؛ اما تلاشها برای محو دین مبین اسلام، با ناکامی مواجه بوده است.
رهبران و سران غربی که اسلام را مخالف خود میدانند، همیشه خواهان جلوگیری از گسترش اسلام بودند؛ چرا که اسلام را مخالف با مصالح و منافع خود خواهانه خود میدانستند لذا در همین راستا هجوم غرب و دشمنان اسلام به دین و احکام آن، هربار رنگ تازهای داشت.راه داستانی به نام آیات شیطانی جلوه دیگری از هجمه دشمنان به اسلام بود که با صدور فتوای تاریخی حضرت امام خمینی (ره) به بن بست خورد.
«احمد سلمان رشدی» در خانوادهای مسلمان در هند به دنیا آمد، در 13 سالگی به انگلستان مهاجرت کرد و تبعه انگلستان شد. سلمان رشدی که تا پیش از انتشار کتاب «آیات شیطانی» 4 رمان و 2 فیلمنامه منتشر کرده بود، عضو هیئت انستیتو فیلم انگلستان، عضو هیئت مشاورین انستیتو هنرهای معاصر و عضو انجمن سلطنتی ادبیات انگلستان است. رشدی اولین بار با نوشتن کتاب «بچههای نیمهشب» به شهرت رسید و جایزه بوکر را دریافت کرد.
داستانهای سلمان رشدی اغلب در سبک رئالیسم جادویی نوشته شدهاند که گونهای مبتنی بر حضور شخصیتها و رخدادهای غیرواقعی در بستر واقعیت است. سلمان رشدی، با نگارش کتابی به نام آیات شیطانی که در 547 صفحه بود، وقیحانهترین اهانتها به ساحت مقدس پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، خاندان ایشان، صحابه و قرآن را انجام داده و معتقدات مسلمانان را به مسخره گرفته است. از جمله اینکه «بلال» را «هیولای سیاه عظیم الجثه» معرفی کرده و از «سلمان فارسی» به عنوان ولگردی یاد میکند که به ریگزارهای عربستان مهاجرت کرده، با فرد تاجرپیشه و درویش مسلکی که ادعای پیامبری دارد، آشنا میشود. پس از انتشار کتاب موهن آیات شیطانی در سطح گسترده، همراه با تبلیغات هماهنگ و تشویقهای محافل صهونیستی، از گوشه و کنار جهان صدای اعتراض مسلمانان برخاست؛ از سویی هشدارهایی به ناشران داده شد و از سوی دیگر، اقداماتی حقوقی برای محدود کردن نشر و انتشار کتاب و محکومیت رشدی صورت گرفت و نقدهایی نیز بر این کتاب نوشته شد. البته دنیای استکبار، نه تنها به این هشدارها وقعی ننمود، که بر دامنه تبلیغات خود افزود تاجایی که در نشریات اروپایی رشدی، به عنوان شخصیتی انقلابی مطرح شد.
مؤسسات گسترده و شبکه های توزیعی در غالب کشورهای اروپایی، آمریکایی و بعضی کشورهای آسیایی، با قراردادهای کلان برای ترجمه و توزیع آن، به تلاش پرداختند و هم زمان با ایجاد حلقههای محافظتی، به حمایت علنی ازاو پرداختند. در پاکستان، مردم در مقابل مرکز فرهنگی آمریکا در اسلام آباد تجمع کردند که به شهادت پنج تن و مجروح شد یک صد تن انجامید. تظاهرات مسلمانان هند نیز بیست مجروح بر جای گذاشت. نمایندگان جناحهای مختلف مجلسِ شورای ملی پاکستان، به نشانه اعتراض به روش و موضع گیری دولت و درگیری پلیس با مردم، جلسه را ترک کردند و دولت پاکستان، تحت فشار شدید مسلمانان غیور آن کشور قرار گرفت .با شهادت مظلومانه مردم پاکستان، جهان اسلام به یکباره منفجر شد و امام خمینی در یک تصمیم بیسابقه، طی حکمی که همه مسلمانان جهان را مورد خطاب قرار میداد، در تاریخ 1367/11/25 کتاب و نویسنده را محکوم و حکم اعدام نویسنده و ناشران کتاب را صادر نمود.
ایشان فرمودند: «انالله و انا الیه راجعون به اطلاع مسلمانان غیور سراسر جهان میرسانم، مولف کتاب« آیات شیطانی»که علیه اسلام و پیامبر و قرآن تنظیم و چاپ و منتشر شده است، همچنین ناشرین مطلع از محتوای آن محکوم به اعدام میباشند. از مسلمانان غیور می خواهم تا در هر نقطه که آنان را یافتند، سریعا آنها را اعدام نمایند تا دیگر کسی جرئت نکند به مقدسات مسلمین توهین نماید و هر کس در این راه کشته شود شهید است ان شاءالله. ضمنا اگر کسی دسترسی به مولف کتاب دارد ولی خود قدرت اعدام آن را ندارد، او را به مردم معرفی نماید تا به جزای اعمالش برسد. والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته روح الله الموسوی الخمینی.»
با صدور فتوای تاریخی امام (ره) موجی توفنده از امت مسلمان در مصاف با کفر پدید آمد.
28 سال پیش بود که در چنین روزی جوانی لبنانی الاصل به نام مصطفی محمودمازح در راه اجرای یکی از مهمترین فرمانهای بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی(ره) و برای به درک واصل کردن سلمان رشدی ملعون به شهادت رسید.«مصطفی محمود مازح»، جوان لبنانیالاصلی که تبعه فرانسه بود را میتوان اولین کسی دانست که برای اجرای فتوای تاریخی حضرت امام تلاش کرد. مصطفی محمود مازح در سال 1347 هجری شمسی در کشور گینه کوناکری و در خانوادهای لبنانی متولد شد.
نزدیکان «مصطفی» از مهربانی، تخلق به اخلاق اسلامی، جد و جهد در تبلیغ تفکر اسلامی، علاقه عجیبش به حضرت امام خمینی (ره) و اشتیاق وصف ناشدنی و فراوانش برای پیوستن به لشکریان بسیجی، خاطرات فراوانی به یاد دارند. در سال 1362 به کشور لبنان سفر میکند. کشوری که حدود یک سال از اشغال نظامی بخشهای عمدهای از آن توسط اشغالگران صهیونیست میگذشت.
حرکت از سرزمین سید حسن نصرالله به موطن سید روح ا... خمینی خود حرکتی پر رمز و راز در جغرافیای آفرینش حماسه هاست، گو اینکه ایران و جنوب لبنان، سدره المنتهای عالمند که برتارک تاریخ می درخشد، با اینکه مصطفی در همان ایام جوانی در موطن اصلی خود گینه کوناکری با افکار امام آشنا شده بود. اما از وقتی که به سرزمین سیدحسن نصرالله گام نهاد، شوری دیگر یافت، در اوج دلداگی به امام روح الله بود، که امامش پرکشید و او اینکه عشق به امام و عشق به نصر الله را در عشق به امام خامنه ای جستجو می کرد. چه اینکه مصطفی خود می گفت: «ای امام عزیز! همانا من با تو پیمان می بندم که همیشه در راه روشن تو خواهم بود و تحت اوامر نائب برحق تو سید علی خامنه ای، بر این راه روشن باقی خواهم ماند، فرمایشات او فرمان تو خواهد بود، فکر و اندیشه او همان فکر و اندیشه تو و نظرات او همان نظر تو خواهد بود. ما اکنون سرباز او هستیم.»
سلمان رشدی از لحظه صدور حکم، مخفی شده و پلیس اسکاتلندیارد، حفاظت وی را با صرف هزینههای کلان بر عهده گرفت. رشدی در خاطرات خود با اشاره به روزهای پس از صدور حکم امام میگوید «که بارها مجبور به تغییر محل زندگی خود میشود.»
شهید «مازح» که از نزدیک شاهد جنایات ددمنشانه متجاوزین اسراییلی بود و دردها، رنجها و مصائب وارد بر مظلومین مسلمان لبنانی و فلسطینی را در هالهای از خون و آتش درک میکرد، به وضوح ابعاد مختلف سخنان بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران در مورد آثار سوء و ذلت بار مهجور قرار دادن امانات گرانبهای خاتم الانبیا (ص) و علیالخصوص ترک جهاد در راه خدا را میدید. در پیدرک همین واقعیات بود که تحصیل درس را در دوره متوسطه رها کرده و برای فراگرفتن علوم و معارف اسلامی به آموزش دروس حوزوی روی آورد و با فراگرفتن زبان عربی، هر روز بیش از پیش با قرآن و احادیث نورانی چهارده معصوم (ع) انس میگرفت. چندی بعد با دختر مومنهای از جبل عامل عقد زناشویی میبندد، اما این عقد هرگز به ازدواج نمیانجامد، چرا که شهید مازح پس از صدور حکم تاریخی حضرت امام خمینی (ره) در مورد واجب القتل بودن نویسنده مرتد و ناشرین کتاب موهن آیات شیطانی، شخصاً کمر به اجرای آن بسته و پس از تهیه مقدمات لازم با همسر، خانواده و وابستگان خویش وداع و به لندن مهاجرت میکند.
او شش ماه پس از آن که رهبر کبیر انقلاب اسلامی فتوای خود را درباره لزوم اعدام سلمان رشدی نویسنده کتاب «آیات شیطانی» اعلام کردند، با شناسایی هتل محل اقامت او، قصد اقامت 4 روزه در آن هتل میکند اما در روز سوم و در حالی که در جستجوی اتاق محل اقامت سلمان رشدی بوده، توسط یکی از خدمتکاران مورد سوظن قرار میگیرد و به نیروهای امنیتی انگلستان معرفی میشود. هرچند که او در نهایت به دلیل انفجار زودهنگام بمب موفق به اجرای فرمان امام خمینی (ره) نشد، اما آغازگر راهی شد که ثمره آن مبارزه همه جانبه مسلمانان جهان با توهین به اسلام و پیامبر عظیمالشان آن و به انزوا رفتن سلمان رشدی ملعون برای همیشه و زندگی مخفیانه او بود.
پدر شهید مازح در مورد شهادت او گفته است: «آنچه که ما میدانیم بیشتر بر اساس گفتهها و اخبار است. اینکه چگونه رفته و با کی بود، خبر نداریم. آن گونه که ادعا میکنند، در هتل زن خدمتکاری بوده که مصطفی از او درباره رفت و آمدهای سلمان رشدی سوال میکند و متاسفانه آن زن حساس میشود و به دستگاههای اطلاعاتی انگلیس خبر میدهد که یک جوان عرب که چند پاسپورت هم دارد، در اینجاست که درباره سلمان رشدی سوال میکند. او در آن هتل برای چهار روز اتاقی گرفته بود. روز سوم، روز عملیات بوده است. بر اساس شناساییهای او سلمان رشدی در آن روز به هتل میآمد و در طبقات بالای هتل اقامت داشت. متاسفانه آن گونه که میگویند انفجاری در اتاق مصطفی رخ میدهد که به شهادت خود او میانجامد.»
وی درباره شناسیایی بدن شهید مازح گفت: «بدن او را که متلاشی شده بود، کالبدشکافی کرده و از روی دندانهایش که قبلاً آنها را نزد دندانپزشکی در ساحل عاج درست کرده بود، شناسایی کردند، البته پهلوی آن دکتر هم در ساحل عاج رفته بودند که او هم هویت مصطفی را تایید کرده بود.»
پدر و مادر شهید مازح در سفر به ایران
بقایای مطهر پیکر پاکش، هشت ماه در انگلیس باقی ماند تا سرانجام به جنوب لبنان منتقل و در دوم رمضان 1369 (ه. ش) در روستای اجدادی و در جوار خانه پدریاش به خاک سپرده شد. نام مصطفی محمود مازح مرادف غیرت، حمیت و دین باوری است. او اگرچه به ظاهر ایرانی نبود اما فرزندی از فرزندان خمینی و خامنهای بود که جان خود را در راه مکتب اسلامی ایثار کرد و با صدور فتوای قتل سلمان رشدی به وظیفه پاسداری خویش از دین عمل نمود.
مزار شهید مازح در لبنان
مسافرت با هواپیمای جنگی!
دو سال پس از صدور حکم اعدام بود که سلمان رشدی توانست با هزار ترفند امنیتی جرأت سفر به خارج انگلستان را پیدا کند آن هم با یک هواپیمای جنگی! در سال 1991 میلادی برای سخنرانی به دانشگاه کلمبیا در آمریکا برود و برگردد. محافظت از او پس از صدور فتوای حضرت امام بر عهده «اسکاتلندیارد» (پلیس انگلیس) قرار گرفت. چند سال قبل تر هزینه های محافظت از او در سال، بین یک تا 10 میلیون پوند تخمین زده شد.
در حدی که یکبار شاهزاده چارلز (ولیعهد انگلستان) اعلام کرد: «سلمان رشدی سرباری پرخرج برای مالیات دهندگان انگلیسی است.» ماجرا به اینجا هم ختم نشد، شرکت هواپیمایی «بریتیش ایرویز» حضور رشدی را در هواپیماهای خود تا سال 1998 ممنوع اعلام کرده و شرکت هواپیمایی «ایرکانادا» چند سال پیش سفر رشدی را با پروازهای خود غیرممکن اعلام کرد.
در سال های اخیر، اما سلمان رشدی در آمریکا زندگی می کند و توسط دولت آمریکا محافظت می شود.
فرازی از وصیت نامه شهید مصطفی مازح
«تسلیت عرض مى کنم به اسلام، به رزمندگان اسلام (درگذشت امام خمینی)، به مردم مظلوم و مستضعف، به مجاهدان در ایران و افغانستان و لبنان و فلسطین و به هر انسانى که در راه حق مجاهدت میکند... این انسان مؤمن، جبار، شجاع، مخلص، براى اسلام خود، براى مردم خود، کسى بود که به ضمیر خود وفادار بود. آرى پدر! این انقلاب از افتخارات او بود.
این امام دوستداشتنى، خمینى بزرگ که رحمت و رضوان خدا بر او باد... آرى، آسمان هنوز براى این رهبر مخلص اشک میریزد. ملائکه در سوگ این امام ضجه و فریاد میکنند... هرگز تو را فراموش نخواهیم کرد... همانا خورشید در آن روز خجالت زده شد و طلوع نکرد؛ ماه نیز ذوب خواهد شد، هیچکس زندگى نخواهد کرد. هرگز هیچکس نخواهد خندید... هرگز روزهاى مقدس زندگى با تو را فراموش نخواهیم کرد... فرمانهاى تو را در هر زمان و مکان اجرا میکنیم، شجاعت تو را در برابر دشمنان به یاد میآوریم. در روز برگزارى نماز در قدس شریف، یاد تو را در جهان زنده میکنیم.
با یاد تو هر دولت و مرامى را که در مقابل اسلام بایستد، نابود میکنیم. سعادتمندند کسانى که تو را شناختند، کسانى که از راه تو پیروى کردند، کسانى که به کلام تو گوش فرا دادند و کسانى که به نام جمهورى اسلامى شما پرچم اسلام را برافراشتند. اى امام عزیز! همانا من با تو پیمان میبندم که همیشه در راه روشن تو خواهم بود و تحت اوامر نایب برحقت امام سید على خامنهاى در این راه باقى خواهم ماند. فرمان تو، اندیشه او، اندیشه تو و آراى او همان آراى تو خواهد بود. به درستى که تو شجاعت را به او آموختى و ما اکنون سرباز او هستیم و همانگونه که امر فرمودى بر این جمهورى اسلامى باقى خواهیم ماند.»
منبع: پایگاه بصیرت