گروه حماسه و جهاد دفاع پرس: هر سال که از عمر جنگ تحمیلی میگذشت، گذشته از گسترس ابعاد نظامی، جنبههای مختلف سیاسی و اقتصادی را به دنبال داشت که بدون توجه به این مسائل نمیتوان اهمیت و چگونگی تداوم آن را بررسی کرد.
آنچه باعث شد ابرقدرتها صدام را مجهز به سلاحهای پیشرفته کنند، در چهارچوب اهداف نه شرقی – نه غربی کشور اسلامیمان قرار داشت، چرا که رشد این هدف مقدس میتواند خطری جدی علیه ابرقدرتها محسوب شود؛ لذا جنگ تحمیلی یکی از بهترین حربههایی بود که کفار در برابر حرکت مقدس انقلاب اسلامی داشتند و به این وسیله میتوانستند به دسیسههای خود ادامه دهند.
قدرت نظامی جمهوری اسلامی طی سلسله عملیات گذشته به ابرقدرتها ثابت کرد که آنها قادر به مقابله نظامی با این موج عظیم الهی نیستند و باید از طرق مختلف وارد عمل شوند. حمله به مناطق مسکونی، استفاده از سلاحهای شیمیایی، تحریم اقتصادی کشورمان از طرف ابرقدرتها و همکاری تنگاتنگ سران مرتجع کشورهای منطقه با صدام در این راستاست که خوشبختانه هیچ کدام نتوانستند خللی در روند کلی جمهوری اسلامی به وجود آورد.
عملیات کربلای ۵ به دنیا ثابت کرد که برنده نهایی در این جنگ، ایران خواهد بود، ولی تبیلغات موسوم صهیونیسم جهانی در جهت سرپوش گذاشتن به این واقعیت، با استفاده از امکانات وسیع خود، سعی در لوث کردن آن داشتهاند و میخواستند جنگ را به جهتی سوق دهند که در پشت میزهای مذاکره به نفع صدام تمام شود.
در اواخر سال ۱۳۶۶، در حالی که کمیته روابط خارجی سنای آمریکا اظهار داشت: «شکست عراق در جنگ با ایرانی یک احتمال واقعی است»، تحرکات رزمندگان اسلام به سمتی پیش میرفت که عملیاتی عظیم را در میدانهای نبرد شکل دهند.
نگرانی ابرقدرتها و تحرکات جدی رزمندگان در کنار هم که قرار میگرفت، دلیل آن همه شرارت صدام و دیگر وابستگان به ابرقدرتها در سه ماهه آخر سال ۱۳۶۶ روشنتر میشد. موشک باران تهران و چند شهر دیگر ایران، بمباران اکثر مناطق مسکونی، بکارگیری سلاحهای شیمیایی در مناطق کردنشین توسط رژیم صدام و مانورهای نظامی آمریکا در آبهای خلیجفارس، و از طرفی کمکهای بیدریغ کشورهای مرتجع خلیج فارس به صدام نیز در همین راستا بود. آنچه که تمامی این توطئهها را خنثی کرد، انجام عملیات بزرگی، چون والفجر ۱۰ بود که در تاریخ ۲۵/۱۲/۶۶ در منطقه استان سلیمانیه عراق به وقوع پیوست.
ابعاد وسیع این عملیات، آنچنان ابرقدرتها را غافلگیر کرد که موجب تحمل شکستهای نظامی و سیاسی قابل توجهی بشوند. این عملیات در ساعت ۲۳:۲۰ دقیقه در شب عید مبعث با رمز «یا رسول الله، یا رسول الله» در جبههای به عرض ۸۵ کیلومتر از سه محور مریوان، پاوه و سد دربندی خان آغاز شد.
در مرحله اول این عملیات، سپاهیان اسلام پس از عبور از موانع سخت طبیعی و ایذایی دشمن، طی نبردی سخت، مقاومت دشمن را در منطقه عمومی خرمال درهم شکستند و موفق شدند شهر خرمال و روستاهای تابعه آن را آزاد سازند.
در مرحله دوم عملیات، رزمندگان اسلام طی نبردی دلیرانه در حاشیه جنوبی برکه دربندی خان، ضمن انهدام قوای دشمن، توفیق آزادسازی شهر مهم و استراتژیک دوجیله و بیست روستای اطراف آن را بدست آوردند.
همزمان با این پیشروی، مرحله سوم عملیات از طرف رودخانه آب سیروان، لیله و زیمکان آغاز شد و پس از تصرف ارتفاعات مهم بالامبو، شیندروی و تیمورژنان، رزمندگان اسلام به منطقه عمومی حلبچه تسلط پیدا کردند و سپس همراه با استقبال گرم مردم وارد شهر شدند. در این مرحله، تعداد زیادی از فرماندهان ارتش از جمله سرلشکر علی حسین عبید العقاوی فرمانده لشکر ۴۳ پیاده از سپاه یکم به اسارت درآمدند.
پس از تثبیت مواضع آزاد شده در جریان سه مرحله قبل، طی مرحله چهارم عملیات، شهر مرزی و کردنشین نوسود را که بیش از هفت سال زیر سلطه کفار بعثی عراق قرار داشت از تیررس دشمن خارج کردند و به دنبال آن شهرهای نظامی «طویله» و «بیاره» عراق آزاد شدند.
همزمان با نبرد رزمندگان اسلام با دشمن، صدام نسبت به وسعت شکست خود در منطقه به وحشت افتاد و مرتکب جنایتی شد که در مجامع بینالمللی آن را با حادثه هیروشیما مقایسه کردند. بمباران بیوقفه شیمیایی مناطق آزاد شده به ویژه شهرهای حلبچه و خرمال توسط هواپیماهای صدام که منجر به شهادت بیش از پنج هزار زن، مرد و کودک شد. فضای عملیاتی را در ماتم فرو برد، اما نتوانست مانع پیشروی رزمندگان اسلام شود.
مرحله پنجم عملیات در حد فاصل محور خرمال – سید صادق انجام گرفت که ضمن تصرف چند ارتفاع از جمله رشین و علاوه بر آزادسازی تعدادی روستا، رزمندگان اسلام به شهر سید صادق تسلط یافتند و در هفت کیلومتری آن، مواضع خود تثبیت کردند. در جریان این عملیات پانزده گردان، چهار تیپ و یک لشکر عراق کاملا منهدم شد، بیش از چهار هزار و چهارصد تن به اسارت رزمندگان اسلام درآمدند و بیش از یازده هزار عراقی کشته و زخمی شدند. در بین اسرا بیش از ۷۰ نفر از فرماندهان و افسران ارشد به چشم میخورد که یک تن فرمانده لشکر و تعدادی فرمانده تیپ بودند.
با آزادسازی بیش از هزار کیلومتر مربع از خاک عراق، ارتباط شمال و جنوب استان سلیمانیه عراق قطع شد و نیروهای اسلام در ده کیلومتری دو راهی سلیمانیه – بغداد مستقر شدند.
انتهای پیام/ 131