به گزارش خبرنگار ساجد، بسیجی شهید «حمیدرضا کاظمی مقدم» در تاریخ ۲۰ شهریور ۱۳۴۴ در تهران چشم به جهان گشود. وی در تاریخ ۱۴ مهر ۱۳۶۱ در عملیات مسلمبنعقیل منطقه سومار به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
متن وصیتنامهای را که از این شهید والامقام به یادگار مانده است، در ادامه میخوانید:
«مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُم مَّن قَضَى نَحْبَهُ وَ مِنْهُم مَّن يَنتَظِرُ وَ مَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا
از مومنانند مردانی که راست گفتند آنچه را با خدا پیمان بر آن بستند پس از ایشان است آنکه گذارند پیمان خویش را و از ایشان است آنانکه انتظار کشد و تبدیل نکرد تبدیلی)
اینجانب حمیدرضا کاظمی مقدّم فرزند محمد دارای شناسنامه ۱۳۵۰ با میل و اراده خود به عنوان دِینی که اسلام بر گردن من داشت و همانطوری که بر هر فرد مسلمان جهاد واجب است به این مکان مقدّس (جبهه) آمدم تا شاید توانسته باشم دِینم را ادا کنم.
با عرض سلام به آقا امام زمان (عج) و نایب بر حقّش رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران امام خمینی و با سلام و درود به ارواح عالیه شهدای راه اسلام به خصوص شهدای انقلاب اسلامی و بالاخص شهدای جنگ تحمیلی.
پروردگارا، بارالها، خداوندا، مرا ببخش که سخت گنهکارم. بیامرز که سخت محتاجم.
خدایا، بار گناهانم بر دوشم سنگینی میکند، امیدم به رحمت و بخشش توست.
خدایا، بر این بنده گناهکارت منت گذار و از لغزشهایم چشمپوشی کن و گناهانم را بیامرز، زیرا تو به بندگانت حکم دادی و خود گفتی (ادعونی استجب لکم) پس خدایا من به سویت دست برداشتم، به عزّت خودت دعایم را مستجاب کن و مرا به آرمانم (شهادت) برسان و مرا از فضل خود نا امید مکن.
پروردگارا، بارالها، از تو میخواهم که مرا به تنها آرزویم و تنها معشوقم (شهادت) برسانی تا توانسته باشم مانند دیگر شهدا در صف شهدای اسلام قرار بگیرم و بتوانم با خونم نهال اسلام را آبیاری کنم، همانطور که در حدیث قدسی آمده:
مَن طَلَبَنِی وَجَدَنِی وَ مَن وَجَدَنِی عَرَفَنِی وَ مَن عَرَفَنِی عَشَقَنِی وَ مَن عَشَقَنِی عَشَقـــتُهُ وَمَن عَشَقـــتُهُ قَتَلــتُهُ وَ مَن قَتَلـــتُهُ فَعَلیه دِیــتُهُ وَ مَن عَلَیَّه دِیـــتُهُ وَ أَنَا دِیـــتُهُ.
(هرکس که مرا طلب کند مییابد مرا و آنکس که مرا یافت میشناسد مرا و آنکس که مرا شناخت عاشقم میشود و کسی که عاشقم شد عاشقش میشوم و آن را که عاشق شدم او را میکشم و آنکه را کشتم پس خونبهایش خودم هستم.)
خدایا، برای من دینم را اصلاح کن که نگهدار شأن من است و آخرتم را اصلاح کن که خانه پایدار من است و آن گریزگاه من از مجاورت پستیهاست و زندگانیم را به فزونی هر چیز خیری قرار ده و مرگم را آسایش من از هر شرّی.
خدایا، شهادت میدهم به وحدانیّت تو، گواهی میدهم که هیچ خدایی جز تو نیست، گواهی میدهم که حضرت محمّدابن عبدالله (ص) بنده و فرستاده تو برای هدایت بشر به دین توست و دوازده امام (ع) جانشینان بر حقّ او هستند. بارالها گواهی میدهم که نظام جهان بر عدل و عدالت تو استوار است، گواهی میدهم که حضرت امام خمینی نایب بر حقّ امام زمان مهدی موعود (عج) در روی زمین است.
وصیت به امت: البته من کوچکتر از آنم که بخواهم به امّت وصیّت کنم، اما تنها صحبتی که میتونم داشته باشم این است که اولاً ادامه دهنده راه و پیام شهیدان باشید و نگذارند که خون و رسالت شهیدان توسط یک عدّه از خدابیخبر و عمّال آمریکا پایمال گردد.
دوّماً مساجد را به گفته رهبرمان سنگر است خالی نگذارید و در نماز جمعه و دعاها شرکت کنند، زیرا دعا سلاح مومن در دنیا است و ستون دین و روشنایی آسمان و زمین است (حدیث نبوی) و همچنین دعا زودتر از نیزه و آهن فرو میرود (امام جعفر صادق (ع)). همین دعای امت است که تا کنون نهضت را زنده نگه داشته است. اگر این دعاها وحالات معنوی نباشد از این همه رحمت الهی بی بهره خواهیم شد و این خیانت به خون شهیدان است.
سوماً دست از حمایت ولایت فقیه مه در زمان ما به عهده حضرت امام خمینی است بر نداریم و همواره پشتیبان روحانیت باشیم، زیرا اگر روحانیت تضعیف شود اسلام تضعیف شده است و اگر اسلام تضعیف شود چه مصیبتی ببار خواهد آمد. این جنگ خیلی مقدس است شما را به خون شهیدان سوگند نگذارید به سازش کشیده شود هرگز تا خون در بدن دارید امام را تنها نگذارید که او آیت و نشانه خداست و همیشه در نماز او را دعا کنید و تا زمانی که یک مسلمان روی زمین است مبارزه هست و این مبارزه بی امان تا نابودی شرک و کفر و نفاق ادامه خواهد داشت.
وصیت به خانواده: مادر عزیزم امیدوارم که مرا حلال کنی درست است که شبها و روزها بر بستر من بیدار میماندی و با شیره جانت مرا تغذیه میکردی و زحمتم را کشیدی تا مرا بدینجا رساندی تازه بعد از آمدن به جبهه فهمیدم طی این مدت که مرا بزرگ کردی چه رنج و عذابی را تحمل میکردی از کلیه زحمات شما تشکر و قدر دانی میکنم و امیدوارم که حلالم کنی مادرم مبادا قطرهای اشک به خاطر از دست دادنم بریزی، زیرا امانتی بودم در دست شما امیدوارم باعث افتخار خانوادهام باشد که فرزندشان را در این راه از دست دادهاند خواهرانم امیدوارم شما هم همچون زینب باشید و حجاب خود را حفظ کنید، زیرا حجاب شما کوبندهتر از خون شهیدان است.
وصیت به دوستان (برادران بسیجی): وصیتم به دوستانم این است که سنگرهای (مدارس، مساجد و جبهه) را خالی نکنید و همیشه سعی کنید هر قدمی میخواهید برای اسلام بردارید فقط و فقط به خاطر خدا باشد و نه غیر آن و همیشه سعی کنید در کاری که میکنید هدف داشته باشید، زیرا انسانی که در زندگیاش هدفی نداشته باشد هرگز موفق نخواهد شد کلا هدف است که به زندگی شکل میدهد و خطّ مشی و راه انسان را مشخص میکند. از کلیه دوستان و آشنایان تقاضا دارم که بعد از من گریه نکنید که دشمنان اسلام و منافقین شاد نشوند. از همه شما طلب حلالیت میکنم و امیدوارم که مرا مورد عفو قرار دهید.
والسلام
حمیدرضا کاظمی مقدم
۱۳۶۰/۶/۱۰»
انتهای پیام/ 900