به گزارش خبرنگار دفاع پرس از سمنان، کتاب «سرمای ماندگار» (کارنامه عملیاتی تیپ ۱۲ قائم آل محمد (عج) در عملیاتهای بیتالمقدس ۲، ۳ و ۶) به قلم «محمد عمادالدین» به رشته تحریر در آمده و توسط ادارهکل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان سمنان منتشر شده است.
تیپ ۱۲ قائم (عج) قبل از عملیات «نصر ۸» و برای شرکت در آن، وارد منطقه عمومی «ماووت» عراق شد و علاوه بر حضور در عملیات «نصر ۸» در عملیاتهای «بیتالمقدس ۲ و ۳» از یگانهای خط شکن به حساب میآمد و در منطقه شمالغرب کشور به صورت فعال حضور داشت. حتی بعد از عملیاتهای مذکور در خطوط پدافندی آنها نیز از یگانهای اصلی به حساب میآمد. به همین دلیل، واحدهای پشتیبانی رزم و خدمات رزم این یگان نیز علاوه بر پشتیبانی از خط خندق، به صورت چشمگیر در این منطقه حضور داشتند.
بعد از اتمام عملیات «بیتالمقدس ۳» و آرامش نسبی که در خطوط متصرف شده به وجود آمد و گردانهای رزمی برای بازسازی به عقب آمدند، برحسب ضرورت قرار شد که تیپ از این منطقه کنده شده و برای اجرای عملیات به منطقه مریوان حرکت کند. به همین منظور تقریباً امکانات اصلی تیپ جمعآوری شده و در حال عزیمت بود که ناگهان تغییری در نقل و انتقال به وجود آمد.
«مهدی مهدوینژاد» میگوید:
ما عقبه تیپ را از این منطقه به سوی «مریوان» انتقال دادیم و قرار بود به طرف «شاخ شمیران» برویم. در میانه راه بودیم که اطلاع دادند آقا محسن (محسن رضایی، فرمانده کل سپاه) فرمودند که برگردید به همان منطقهای که قبلاً در آن مستقر بودید. ما هم از همانجا دوباره برگشتیم. این ابلاغ حدود ۱۰ الی ۱۵ روز قبل از عملیات بود.
«عبدالله دخانیان» مسئول تدارکات تیپ میگوید:
من برای تحویل گرفتن تریلی به ترابری قرارگاه رفتم؛ گفتند که باید دستور آقای شوشتری باشد. خدمت وی رسیدم. گفت: شما باید حداقل ۲ روز صبر کنید تا تکلیف روشن شود. ۲ روز صبر کردم. سپس برای تعیین تکلیف به وی مراجعه کردم و این بار موافقت کرد و گفت که مانعی ندارد، میتوانید جمع کنید و بروید. ما هم پمپبنزین و تجهیزات را جمعآوری و حرکت کردیم. حدود ۱۰ الی ۱۵ ماشین ما به «باختران» رسید و من از آنجا به مقر «قائمیه» دزفول رفتم. نیمههای شب بود که به دزفول رسیدم. فرمانده تیپ، برادر «غلامرضا احمدی» تماس گرفت و اعلام کرد که دشمن در منطقه شمالغرب آرایش خود را تغییر داده و حملات خود را افزایش داده است، ما باید هر چه زودتر به آن منطقه حرکت کنیم. بلافاصله با «باختران» تماس گرفتیم که اگر بارها را تخلیه نکردید، دست نگه دارید و اگر تخلیه کردید، دوباره بار بزنید. البته مقداری تخلیه شده بود که دوباره بارگیری شد و ما هم از دزفول حرکت کرده و دوباره به همان منطقه رفتیم. حمام صحرایی جمع شده بود. آشپزخانه جمع شده بود. مهمات جمع شده بود. مجدداً شروع به ساختن حمام کردیم، آشپزخانه و تعمیرگاه را دوباره برپا کردیم. گویا دوباره همان هشت ماه قبل است که تازه وارد این منطقه شده بودیم، همه کارها دوباره شروع شد.
حدود بیستم فروردینماه سال ۱۳۶۷، خط «گوجار» را که بعد از عملیات «بیتالمقدس ۳» آزاد شده و در اختیار تیپ بود، از ما تحویل گرفتند. تعدادی از مسئولین واحدها مجروح و بعضی از معاونین گردانها هم شهید شده بودند. قرارگاه برای تجدید سازمان ۲ ماه به ما فرصت داد. علاوه بر مسئولین، امکانات ما هم زیاد آسیب دیده بود و نیاز به تعمیر داشت.
«سیدمحمد حسینی» رئیس ستاد تیپ میگوید:
با توجه به وضعیت منطقه، بیشتر خودروها یا صفحه کلاچ سوزانده بود یا اینکه ضعیف شده بود. اوایل اردیبهشت بود که به ما ابلاغ کردند دوباره برگردید به همان منطقه؛ فرصت محدود اعطا شده اجازه بازسازی و نوسازی ناوگان خودرویی را برای ما ایجاد نکرد، لیکن مجبور شدیم که با همان وضعیت دوباره به منطقه برگردیم. گردانهای تیپ برای استراحت به شهرستان رفته بودند، قرار بود غیر از کادر، نیروهای جدید تازه نفس اضافه و گردان را همراهی کنند. سپاه ناحیه از ۲۹ فروردین فراخوان زد. بیشتر نیروها بعد از ۲ روز برای ثبتنام آمدند. اولین گروه سی فروردین سازماندهی شد. تا ۱۲ اردیبهشت نیروهای گردانها تکمیل و آماده اعزام شدند.
سازماندهی گردانها و تکمیل نیروی واحدها از ۱۲ اردیبهشت شروع شد. آخرین مهلت اعزام، همان زمان بود؛ زیرا از تعداد نیرو اطلاع دقیقی در دست نبود. علاوه بر این مشکلات، مأموریتی هم در منطقه «والفجر ۱۰» بود که ابلاغ شده بود و تعدادی از نیروها به آن سمت رفته بودند که دوباره این مأموریت حذف شد.
بعضی از نیروها نیاز به آموزش داشتند که با توجه به وقت کم میبایست این آموزش صورت بگیرد. کمبود کامیون، اتوبوس و انتقال دوباره امکانات مهندسی واقعاً کار سختی بود. نگرانی تأمین امکانات اولیه همانند پوتین و... برای نیروهای تازه رسیده در مجموعه، کاملاً محسوس بود. در نهایت با همت و تلاش همه مجموعه، علیرغم مشکلات موجود، سازماندهی صورت گرفت و تقریباً از لحاظ سازمانی آمادگی لازم در یگان ایجاد شد.
«محمدرضا خالصی» مسئول واحد طرح و عملیات در این خصوص میگوید:
قرار بود که حداکثر ۴۸ ساعت بعد از عملیات «بیتالمقدس ۳»، تیپ آزاد شود، زیرا واقعاً نیاز به بازسازی داشت. آن ۲۴ ساعت، ۱۵ تا ۲۰ روز طول کشید. در طول این مدت خیلی از امکانات ما یا فرسوده شد یا از بین رفت. زمانی که گردانهای ما آزاد شدند و مسئولیت خط از ما گرفته شد و برای بازسازی برگشتیم، حدود ۲۷ یا ۲۸ فروردینماه بود که موضوع «فاو» پیش آمد. به ما ابلاغ شد سریع برگردید. بعد از بازگشت، تصمیمات متعددی برای یگان گرفته شد. یکی از آنها تحویل خط در «شاخ شمیران» بود که به اتفاق تعدادی از مسئولین به آنجا رفته و توجیه شدیم و نیز برای تحویل گرفتن خط آماده شدیم. نیمههای شب بود که به ما اطلاع دادند برای «گوجار» مشکل پیش آمده و باید دوباره به آن نقطه برگردید. زمانی که برگشتیم مشکل «گوجار» حل شده بود، اما خط «کلیجان» را به ما تحویل دادند تا اینکه مأموریت جدید ابلاغ شد.
انتهای پیام/