به گزارش خبرنگار دفاع پرس از استان مرکزی، شهید «نیازعلی طالبی» از شهدای شاخص عملیات بیت المقدس از استان مرکزی است که در دوازدهمین روز از خرداد ماه سال 1333 دیده به جهان گشود و در تاریخ ٣٣٣/٠٣/١٢ در روستای چغاسیاه از توابع بخش زالیان دیده به جهان گشود و در تاریخ دوم خرداد ماه سال 1361 یک روز قبل از آزاد سازی خرمشهر قهرمان از وجود ناپاک متجاوزین در عملیات بیت المقدس در حالی که فرمانده گردان امام حسن (ع) لشگر۱۷علی ابن ابی طالب (ع) سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود در اثر اصابت ترکش خمپاره به قسمت پهلو و سر به شهادت رسید و در ردیف پرستویان پرکشیده و دلاوران بیت المقدس قرار گرفت و برای همیشه جاودان شد که در زیر فرازی از وصیتامه این شهید والامقام را می خوانیم:
انا لله و اناالیه راجعون
با نام خداوند و رحمتی که بر همه موجودات دارد شهادت نامه ام را آغاز می کنم.
به امید این که در این امتحان الهی پیروزی نصیبم شود. پیروزی بر نفس عماره و پیروزی بر شیطان و به امید این که به مهمانی الله راه پیدا کنم که به فرموده امام امّت رهبر کبیر انقلاب اسلامی و قلب تپنده مؤمنان و امید آرزومندان، با شهادت به دنیای حیات راه پیدا می کنید. من هم این آرزو را دارم و اما برای رسیدن به این مهمانی الهی باید از خیلی خواسته های خود که از جمله هوای نفسانی سرچشمه می گیرند، گذشت.
هرچه که می توانی به طرف خدا و خداگون شدن راه بپیما البته کار مشکلی است اما پاداش ارزنده ای دارد و آن محشور شدن با شهدا و شاهدان صدر اسلام و شاهدان و شهیدان صحرای کربلا است اما تا به حال من نتوانسته ام به این فیض عظیم دست یابم ولی امید این دارم که این بار و این نامه در زمانی که برای شما خوانده می شود من نیز توانسته باشم جز یکی از مقرِّبین درگاه ایزد متعال قرار گرفته باشم انشاءالله.
و اما در پایان سخنی با پدر و مادر بزرگوار و مهربانم؛ امیدوارم مرا ببخشید و حلالم نمائید. اگر من نتوانسته ام برای شما فرزندی خوب باشم شما به بزرگواری خود مرا ببخشید و در ضمن یادتان نرود که همیشه یار و یاور امام بوده باشید و تنها به فکر اسلام و انقلاب اسلامی باشید، زیرا این انقلاب ثمره خون هزاران هزار شهید گلگون کفن است. پدر و مادر نمی گویم برایم گریه نکنید زیرا گریه خود حرکت است، تا حدی که خدا راضی باشد و اگر مرا دوست دارید شکر کنید برای این که من به سعادت رسیدم و ناکام نیستم.
و اما چند کلمه حرف با همسرم فروغ: امیدوارم مرا حلال کنی زیرا نتوانسته ام برای شما زندگی خوبی فراهم کنم ولی از تو می خواهم که زینب گونه باشی و بچه هایم را شجاع بار بیاوری تا در آینده به درد اسلام بخورند. به زندگی دنیا و مادی کم فکر کن زیرا این زندگی اندک است در مقابل آخرت. هرگز ناشکری نکن و از عبادت غافل نباشید.
پدرجان بعد از من ناامید نباشید، من خوشحالم که برادران دیگری دارم که اسلحه ام را زمین نگذارند و تو باید آنها را برای نبرد حق علیه باطل آماده کنی.
مادرم شهدا در صدر شفاعت یافته گانند، مادرم صبور باش و استوار، شکر کن که فرزندت را در راه اسلام، اسلامی که حسین برایش جان داد، علی اکبر داد، برادر داد و اسلامی که در حال حاضر مادرانی هستند که فرزند قربانی کرده اند؛ داده ای..
برادران خیال نکنید که من از میان شما رفته ام نه، شهیدان زنده های جاویدند. برادران همدیگر را داشته باشید و آماده برای آن چه اسلام خواهد باشید..
در خاتمه از همه شما که این وصیت نامه را خوانده اید و شنیدید می خواهم که امام این هدایت کننده اسلام را تنها نگذارید.
«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»
انتهای پیام/