به گزارش خبرنگار دفاع پرس از رشت، «حمیده دانشکاظمی» استاد دانشگاه و همسر شهید «علی اخوینانصاری» (تنها استاندار شهید کشور)، در خصوص مشی زندگی این شهید والامقام، اظهار داشت: به لحاظ مطالعات عمیق وی درباره مبانی و ارزشهای دینی و نیز بهدلیل تعهد سرسختانهاش به توصیههای ائمه اطهار (ع) بر توجه به محرومین جامعه، شهید انصاری به عنوان استاندار گیلان، بیش از هر زمان دیگر خود را مسئول توجه و تغییر وضعیت معیشتی جامعه تحت نظر خود میدانست.
وی افزود: شهید انصاری موقعیت زمامداری خود را بهترین ابزار برای گستردهتر کردن دایره کمکهای خود به مستضعفین میدید و با این نگرش چه در توصیههایی که به فرمانداران و بخشداران تحت امر خود میکرد و چه در برنامهریزهای کلان استانی، هرگز لحظهای آن هدف مقدس را از خود دور نکرد و از هر امکانی برای بهبود وضعیت معیشتی محرومین استفاده میکرد.
همسر تنها استاندار شهید کشور در ادامه، به یکی از خاطرات زندگی مشترک خود با این شهید والامقام اشاره کرد و بیان داشت: سال اول زندگی مشترکمان بود. علی خیلی آرام در کنارم نشست و گفت: «چند روز بیشتر به عید نمانده، حدود ۳۰۰ تومان پول دارم که میخواستم برای شما هدیهای بخرم، ولی فکر کردم که با این پول، لباسهای نو برای عید خانوادههای فقیر بگیرم. نمیدانم وظیفهام چیست. فکر کردم اگر با شما در میان بگذارم و شما مرا تشویق کنید که برای آنها وسایل بخرم باعث میشود شما هم در ثواب این کار سهیم باشید و این بهترین عیدی برای همسرم است.»
وی تصریح کرد: زمان سپری شد و اینبار آخرین سال زندگیمان بود، «سمیه» دختر سه سالهام صبح روز عید با شوق فراوان از خواب بیدار شد تا سال نو را به پدرش تبریک بگوید، ولی او در خانه نبود. صبح خیلی زود برای رسیدگی به کارهایش و انجام مأموریتی به شهرستان «بندر انزلی» رفته بود. نگاهی به فرزندم کردم، چون او در سن کودکی قرار داشت و نمیدانست پدرش شاگرد مکتب امیرالمومنین (ع) است و روز عید برای تقسیم مواد غذایی و رسیدگی به امور نیازمندان از خانه بیرون رفته است و نیز برای اینکه خدمتش صادقانه باشد، به من نیز چیزی نگفته است.
دانشکاظمی خاطرنشان کرد: «علی» همانند مقتدایش بینام و نشان و بیریا، مرحم زخمهای دل نیازمندان بود. شبانه درب منازل و محرومین حضور مییافت و از آنها رفع حاجت میکرد. به همراه دوستان حزباللهیاش با کیسههای برنج و خواروبار و لوازم زندگی به منازل مناطق فقیرنشین میرفت و کمکهای خود را بدون اسم و عنوان به آنها میرساند.
وی عنوان کرد: از طرفی بارها اتفاق میافتاد که به مراجعین مستمند در محل کار خود کمکهای نقدی میکرد. او با این کار خاطره مولا علی (ع) را به مردمی که انقلابشان تازه به پیروزی رسیده بود، تداعی میکرد.
همسر شهید «انصاری» با اشاره به قاطعیت این شهید والامقام در انجام اموراتش، گفت: وی در انجام امور کاری و زندگی خود بسیار متدین و متعهد و فقاهتی بود و بسیار نگران این بود که نکند در دوران مسئولیتش حقی بر گردنش باشد. «علی» واقعا به مردم گیلان عشق میورزید و همواره معتقد بود تا فردی گرسنه در گیلان باشد، سیر خوابیدن حرام است.
وی ادامه داد: در بعضی از نیمه شبها با صدای گریه او مواجه میشدم. وقتی علت گریهاش را میپرسیدم، میگفت: میترسم در قیامت مولا علی (ع) از من سوال کند که تو استاندار و والی استان بودی، در حالی که فقیر و مظلومی گرسنه سر به بالین گذاشته است؛ آن روز چه جوابی باید بدهم؟!»
دانشکاظمی به یکی از خاطرات مسئول دفتر همسر شهید خود اشاره کرد و افزود: «علی» هر شب به مسئول دفتر خود دستور میداد تا حدود ساعت ۹ و نیم تا ۱۰ شب به بعد، مقداری برنج، لوبیا، خرما، تنماهی و روغن را در پلاستیکی تقسیم کند تا برای خانوادههای ۲ نفره، ۵ نفره و ۱۰ نفره محروم ببرند. مایه تعجب بود که «علی» علیرغم اینهمه مشغله کاری و فکری، میدانست که در زیر کدام سقف و کدام چادر، در اطراف رشت که خیلی کارتن خواب بود، خانواده چند نفری زندگی میکند. خودش میرفت و تا نیمههای شب ارزاق را تقسیم میکردند.
وی در پایان تصریح کرد: شهید انصاری اینگونه با مردم ارتباط داشت و به این کار عشق میورزید. وی آدمی بسیار قاطع و مقتدر در عرصه کار، اما در عرصه کمک به محرومین خاضع و عاشق بود.»
خاطرنشان میشود: شهید «علی اخوینانصاری» تنها استاندار شهید کشور در سوم خردادماه سال ۱۳۲۳ در شهرستان «رودسر» دیده به جهان گشود. ۱۵ تیرماه سال ۱۳۶۰ یک هفته پس از انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی، در مسیر عزیمت به استانداری به همراه شهید «علیرضا نورانی»، معاون عمرانیاش در خیابان «لاکانی» رشت به دست منافقان کوردل به شهادت رسید که مزار وی نیز در زادگاهش قرار دارد.
انتهای پیام/