حاشیه‌نگاری دفاع‌پرس از همایش تکریم همسران جانبازان اعصاب و روان

زنی با گریه می‌گفت: "جنگ هنوز در خانه ما ادامه دارد"/ من سنگردار بی‌سنگرم

تشویق‌های مداوم حاضران، تائیدی بر حرف‌های همسر جانبازی بود که در حین صحبت‌هایش گریه‌های دیگر همسران جانبازان، فضای سالن را پر ‌کرد. زنی که با گریه می‌گفت: "جنگ هنوز در خانه ما ادامه دارد."
کد خبر: ۲۹۹۶۵
تاریخ انتشار: ۰۷ مهر ۱۳۹۳ - ۱۷:۴۲ - 29September 2014

زنی با گریه می‌گفت:

به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع پرس، صبح امروز همایشی با نام همسران جانبازان اعصاب و روان در باغ موزه دفاع مقدس برگزار شد تا از خانواده هایی که سالها با رنج همسرانشان صبوری کرده اند تقدیر شود.

مراسم با نیم ساعت تاخیر در حالی آغاز شد که پیش از آغاز رسمی آن، همسران جانبازان با برگه هایی که مسئولان اجرایی برنامه در اختیارشان قرار داده بودند مسائل و مشکلاتشان را روی کاغذ نوشتند تا شاید از این طریق به بی شمار مشکلاتی که تحمل می کنند، کمک شود.

تا شروع رسمی برنامه خواننده و نوازنده ای که در مراسم حضور داشت چند قطعه ترانه با موضوع ایران و حضرت زهرا (س) اجرا کرد. با شروع برنامه، مجری با دعوت از حاضرین برای زیارت معنوی امام رضا قطعه شعری را در مدح حضرت رضا (ع) قرائت کرد که باعث گریه همسران جانباز حاضر در مجلس شد.

سخنران اول مراسم سردار خضرایی رئیس باغ موزه دفاع مقدس ضمن خوش آمدگویی به همسران جانبازان اعصاب و روان به ماندگاری واقعه عاشورا در مقایسه با دیگر وقایع تاریخی اشاره کرد و منشا دفاع مقدس را برگرفته از حماسه عاشورا دانست که رزمندگان خمینی کبیر آن را خلق کردند.

حامد زمانی هم در بخشی از برنامه یکی از ترانه های خود را اجرا کرد که مورد تشویق همسران جانبازان قرار گرفت.

پس از این هسر جانباز تاجیک و جانباز محسن حدادی از جانبازان 60 درصد شیمیایی و اعصاب و روان به نیابت از خانواده دیگر جانبازان به برخی مشکلات خود از جمله تهیه داروهای جانبازان، نداشتن مسکن مناسب و اشتغال فرزندان خود اشاره کردند و از شهردار تهران خواستند تا به مشکلات آنان رسیدگی کند.

در اواسط برنامه حضور دکتر قالیباف رنگ و بوی دیگری را به مراسم داد. مجری قبل از دعوت دکتر قالیباف از صمیمی رئیس بنیاد شهید استان تهران خواست تا چند کلامی صحبت کند. صمیمی در همان ابتدای صحبتش به صراحت گفت که از حضور در این مراسم خجالت می کشم چرا که نوع جانبازی جانبازان اعصاب و روان فرق می کند.

بعد از این شهردار تهران به روی سن رفت تا سخنان خود را آغاز کند. قالیباف به مشکلات بی شمار جانبازان اعصاب و روان اشاره کرد و گفت که قبل از ملاقاتم با حدود 30 خانواده جانباز اعصاب و روان هیچ گاه فکر نمی کردم با واقعیت زندگی و مشکلات خانواده های این جانبازان تا این حد فاصله داشته باشم.

در بین سخنان قالیباف یکی از همسران جانبازان از صندلی خود برخواست و با صدای بلند طوری که توجه همه افراد حاضر در سالن را به خود جلب کند از شهردار خواست تا بیشتر به خانواده های جانبازان اعصاب و روان توجه کند. این زن با صدایی رسا و بغضی که در گلو داشت، گفت: "بعد از چند سال وقتی برای دعوت در مراسم به من زنگ زدند تعجب کردم چرا که همه ما را فراموش کرده اند" که این صحبت ها با تشویق دیگر همسران جانبازان همراه بود. سپس ادامه داد: من سنگر دار بی سنگرم. در خانه جانبازان هنوز جنگ تمام نشده است. یک شب همسرم من را به عنوان اسیر عراقی به اسارت گرفته بود. ما همسران جانبازان بازیگران نمایشنامه این جانبازان هستیم. ما فراموش شده ایم. حتی فرزندانمان ما را درک نمی کنند.

تشویق مداوم همسران جانبازان تائیدی بر حرف های او بود. در طول صحبت ها گریه های دیگر همسران جانبازان فضای سالن را پر می کرد. یکی دیگر از همسران شهدا از شدت گریه و ناراحتی از هوش رفت که به سرعت تحت رسیدگی پزشکانی که در مراسم حضور داشتند قرار گرفت و به بیرون از سالن منتقل شد.

بعد از این بود که همسران جانبازان هر کدام زبان به گله باز کردند، یکی از گرانی داروهای جانبازان اعصاب و روان گفت و دیگری از نداشتن هیچ گونه تفریح حتی دیدار با فامیل و آشنایانش.

یکی دیگر از همسران شهدا از رسیدگی نکردن بنیاد شهید به جانبازان زیر 25 درصد شکایت داشت که با وجود بیماری و مشکلات ناشی از حضور در جبهه از هیچ گونه تسهیلاتی برخوردار نبودند. گله می کرد که مگر همسران ما در جبهه حضور نداشتند که هیچ توجهی به جانبازان 25 درصد نمی شود.

همسر شهیدی که به خاطر حال بدش به بیرون سالن منتقل شده بود درخواست دیدن قالیباف را داشت  و با گریه می گفت: به مسئولان بگویید مارا رها نکنند، ما کسی را نداریم، من و دوتا از بچه های دانشجویم افسرده شده ایم. نه هیچ کس به ما سر می زند نه می توانیم جایی برویم، همسرم نه به بیمارستان می رود نه اجازه می دهد کسی او را مداوا کند.

دکتر قالیباف هم برای همدردی با خانواده جانبازان گفت که از مشکلات آنان خبر دارد. وی به خانواده جانبازان اعصاب و روانی اشاره کرد که خواستگار دختراشان بعد از اینکه فهمیده پدر دختر جانباز است درخواست ازدواج خود را پس گرفته است.

نظر شما
پربیننده ها