به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا هشتم مرداد ماه سال جاری در کنفرانسی مطبوعاتی با نخستوزیر ایتالیا اعلام کرد، این آمادگی را دارد که با ایران «بدون پیششرط» وارد مذاکره شود.
وی گفته بود که من به ملاقات کردن اعتقاد دارم. اگر آنها بخواهند، من قطعاً با [مقامهای] ایران ملاقات خواهم کرد. نمیدانم که آیا آنها آماده این کار هستند. آنها اکنون در حال پشت سر گذاشتن دوره سختی هستند.
امیر محبیان تحلیلگر مسائل سیاسی در گفتوگویی در مورد این پیشنهاد رئیس جمهور آمریکا اظهار داشت: نکتهای که اهمیت دارد این است که چرا دونالد ترامپ که از طرفی شدیدترین مواضع را علیه جمهوری اسلامی ایران گرفته و بعد از خروج خود از برجام رویکردها و علائمی حتی در جهت تغییر رژیم در ایران مطرح کرده اکنون دم از گفتوگو با ایران میزند.
به اعتقاد وی، برای تغییرات تاکتیکی آقای ترامپ نخست باید از لحاظ روانشناسی وی را مورد بررسی قرار دهیم.
ترامپ پیش از اینکه یک دیپلمات باشد، دلال مسکن است
این کارشناس مسائل سیاسی تأکید کرد: ترامپ بیش از اینکه یک دیپلمات باشد یک دلال مسکن است و همانطور که در کتاب خود آورده استراتژی وی فشار، فشار و در نهایت فشار و سپس معامله مطلوب است؛ بنابراین اگر بخواهیم اهداف ترامپ را مورد بررسی قرار دهیم باید دلایل مختلفی را ذکر کنیم.
محبیان هشت هدف ترامپ از پیشنهاد مذاکره بدون پیششرط را ذکر و خاطرنشان کرد: نخستین دلیلی که رئیس جمهور آمریکا بحث مذاکره را مطرح کرده آزمودن رفتار ایران پس از سخنان تند، پی بردن به میزان واپسنشینی ایران و کشف نیاز ایران برای گفتوگو است.
ترامپ با پیشنهاد مذاکره به دنبال معلقسازی گفتوگوهای ایران با اروپا است
وی ارسال پیام به اروپاییها را دومین هدف ترامپ از پیشنهاد مذاکره بدون پیششرط برشمرد و گفت: ترامپ میخواهد به اروپاییها بگوید که ترجیح ایران سازش با ترامپ است نه اروپا و این استراتژی نیز از سوی آقای دونالد ترامپ با هدف معلقسازی گفتوگوهای ایران با اروپا مطرح میشود. ترامپ به عبارتی وی میخواهد به اروپاییها اعلام کند ایران در پی گفتوگو با ما است و نه با شما و آنها را از گفتوگو عملاً خارج کند.
ترامپ میخواهد به اروپاییها بگوید که ترجیح ایران سازش با ترامپ است نه اروپا و این استراتژی نیز از سوی آقای دونالد ترامپ با هدف معلقسازی گفتوگوهای ایران با اروپا مطرح میشود. ترامپ به عبارتی وی میخواهد به اروپاییها اعلام کند ایران در پی گفتوگو با ما است و نه با شما و آنها را از گفتوگو عملاً خارج کند.
به اعتقاد این استاد دانشگاه، آزمون اقتصاد ایران و شناسایی میزان وابستگی به تهدید و تحبیب ترامپ سومین هدف رئیس جمهور آمریکا از مذاکره پیششرط است. یعنی وی میخواهد مشخص کند که قیمت دلار و ارز با میزان تهدید یا سخنان مثبت او در ایران بالا و پایین میشود و عملاً اقتصاد ایران دست او است نه دست مسئولان ایرانی.
محبیان چهارمین هدف رئیس جمهور آمریکا از پیشنهاد مذاکره به ایران را ایجاد شکاف در میان تصمیمگیرندگان ارشد ایرانی و شناسایی خطوط تأثیرپذیر درون حاکمیت دانست و عنوان کرد: امروز تمام حاکمیت مواضع واحدی دارند، اما برخی از خطوط ضعیف پیشنهاد گفتوگو با آمریکا را مطرح میکنند در حالی که فاقد تحلیل در این خصوص هستند.
وی افزود: «ایجاد فشار بر حاکمیت از سوی مردم» هدف دیگر پیشنهاد مذاکره بدون پیششرط طرف آمریکایی است تا توپ مذاکرات را به زمین ایران بیندازد یعنی بگوید من به مسئولان شما پیشنهاد گفتوگو را دادم بنابراین اگر فشاری بر شما میآید به دلیل مسئولان خودتان است.
این کارشناس مسائل سیاسی تصریح کرد: آقای ترامپ میخواهد کامیابی تز مذاکراتی خود را اثبات کند و تز مذاکراتی وی نیز همانگونه که بالا به آن اشاره شد «فشار، فشار در نهایت فشار سپس معامله مطلوب» در مقابل رقبای دموکرات درون آمریکا است.
محبیان ادامه داد: آقای ترامپ میخواهد به رقبای دموکرات خود بگوید که درست است شما با ایران وارد مذاکرات شدهاید، اما تا توانستید امتیاز دادید و سرتان کلاه رفت. به عبارتی ایرانیها شما را فریب دادند، اما من بدون هیچ امتیازی و از طریق اعمال فشار نتیجه مطلوب را به دست آوردم.
ترامپ بازی «رئیس منم» را دنبال میکند
وی ایجاد بازی «رئیس منم» را هفتمین دلیل پیشنهاد مذاکرات پیششرط رئیس جمهور آمریکا برشمرد و گفت: این استاد دانشگاه «کشاندن ایران به گذرگاه برگشتناپذیر و دادن امتیازهای مستمر» را از اهداف دیگر پیشنهاد اخیر رئیس جمهور آمریکا دانست و اظهار کرد: آقای ترامپ بر این باور است که ایران را وارد دالان مذاکرات کند به گونهای که جمهوری اسلامی راه بازگشت نداشته باشد. یعنی گام به گام از ایران امتیاز گرفته و در همان مرحله میخکوب کند، سپس قدم به قدم ایران را به مسیری هدایت کند که مجبور شود فقط امتیاز بدهد بدون اینکه هیچ امری در اختیارش باشد.
آقای ترامپ میخواهد نشان دهد سرنخ بازی دست وی است نه اروپا و حتی اسرائیل و عربستان و این در حوزه سیاست با عنوان رئیس منم مطرح میشود. یعنی آقای ترامپ میخواهد تأکید کند که این من هستم که مطرح میکنم چه زمانی مذاکره، فشار و یا حتی ورود و خروج در برجام باشد که البته به شخصیت خودشیفته آقای ترامپ نیز برمیگردد.
به باور محبیان، دو راهکار در مورد پیشنهاد آقای ترامپ وجود دارد یا مذاکرات را بپذیریم یا نپذیریم که اگر مذاکرات را بپذیریم 10 وضعیت برای ما قابل تصور است.
عقلای سیاسی شرایط کنونی را مطلوب گفتوگو با آمریکا نمیدانند
وی ادامه داد: تمام عقلای سیاسی و کسانی که تحلیلی در مسائل دارند و حتی علاقهمند به گفتوگو هم هستند شرایط کنونی را به هیچوجه مطلوب گفتوگو نمیدانند. چراکه این رویکرد مطلوب آمریکا بوده و منافع آقای ترامپ را در بستر بازی طراحی شده تأمین میکند. به عبارتی آقای ترامپ این بازی را طراحی کرده و مقابل ما قرار داده که اگر ما آن را پذیرفتیم فقط منافع شخص وی تأمین شود. در حالیکه در هر مذاکرهای حتی اگر طرف مقابل را مثبت ارزیابی کنیم باید منافع دو طرف تأمین شود.
موافقت با پیشنهاد ترامپ برای مذاکره به معنای پذیرش فشار بر ایران است
این تحلیلگر مسائل سیاسی «نشان دادن فشارپذیری و افزایش فشار از سوی ترامپ» را وضعیت دیگری ایران در صورت پذیرفتن مذاکره با رئیس جمهور آمریکا عنوان و خاطرنشان کرد: اگر ما در شرایط گفتوگو را بپذیریم یعنی فشارها را پذیرفتهایم و این فشارها بر ما تأثیر داشته بنابراین طرف مقابل طبیعتاً بر فشار خود خواهد افزود.
محبیان ارسال پیام بد به مردم ایران و جهان را دیگر پیامد پذیرفتن پیشنهاد مذاکراتی آقای دونالد ترامپ برشمرد و گفت: اگر با آمریکا مذاکره صورت دهیم به این معنی است که حاکمیت ایران در جایگاه ضعف مطلق قرار دارد و این پیام به اذهان مردم ایران و جهان مخابره میشود که جمهوری اسلامی به دلیل در قدرت باقی ماندن سختترین و غیرمنطقیترین پیمانها را علیرغم تضاد با منافع ملی میپذیرد.
مذاکره با آمریکا سبب شکاف درونی در کشور میشود
به گفته وی ایجاد شکاف درونی در کشور حاصل دیگر پذیرفتن پیشنهاد مذاکره بدون پیششرط دونالد ترامپ با ایران خواهد بود. یعنی در کشور دو گروه به وجود میآید نخست گروه نیروهای انقلابی که دلسرد میشوند و گروه دوم افرادی هستند که وضعیت رادیکالی به خود میگیرند.
این استاد دانشگاه ادامه داد: با پذیرش این مذاکرات با آمریکا نیروهای عامل وابسته و سازشکار درون کشور تقویت میشود یعنی افرادی که علاقهمند به سازش هستند به این تز میرسند که عوامل بیگانه باید به کشور فشار بیاورند تا بتوانند اهداف خود را در داخل کشور پیش ببرند. به عبارتی نیروافزایی گرایش سازش باعث ریزش نیروهای خنثی به سبد سازشکاران میشود و رادیکالسازی نیروهای هوادار نظام را به دنبال دارد که مفید نخواهد بود.
محبیان ارسال پیام منفی به متحدان ایران در جهان را از دیگر پیامدهای پذیرش مذاکره بدون پیششرط با دونالد ترامپ دانست و گفت: اینکه ما زنجیره واپسنشینی را از همه مواضع آغاز کنیم طبیعتاً موضع ایران را در سطح جهان به ویژه در میان متعهدانی را که در حال حاضر در کنار ما هستند؛ کاملاً سست و ضعیف میکند.
وی میگوید اگر ایران پیشنهاد مذاکره آمریکا را بپذیرد دشمنان منطقهای این کشور گستاختر میشوند یعنی کشورهایی همچون عربستان و... فکر میکنند پولی که به آمریکا و برخی گروهکهای تروریستی همچون منافقین دادهاند جواب داده و باید در همین راستا به ایران به عنوان یک نقطه ضعف فشار بیاورند.
این کارشناس مسائل سیاسی بر این باور است که در هر صورت مذاکره مجدد ایران با ایالت متحده آمریکا به ویژه شخص ترامپ برای حاکمیت جمهوری اسلامی ایران پرهزینه خواهد بود و حتی ممکن است سقوط را نیز به دنبال داشته باشد چرا که ایران عملاً اعتبار داخلی و جهانی خود را از دست خواهد داد؛ بنابراین این عوامل نشاندهنده این است که هرگونه اقدام برای «سازش» در شرایط کنونی که دشمن با تمام وجود به دنبال آن است؛ اشتباه و نتیجه مطلوبی به دنبال نخواهد داشت.
کلید حل مشکلات در خارج از کشور نیست
محبیبان در پاسخ به این پرسش که برخی میپرسند اگر با آمریکا مذاکره نکنیم پس چگونه مشکلات کشور را حل کنیم، گفت: به صورت روشن کلید حل مشکلات در خارج از کشور نیست به این معنا که مشکلات ما دلایل درونی دارد.
وی در همین رابطه اضافه کرد: درست است که کشورهای خارجی و دشمنان مشکلات را تشدید میکند، اما عمده علل و عواملی که سبب بروز این نارسایی در کشور شده ضعف مدیریت است.
میتوانیم از شرایط کنونی به نفع اصلاح مدیریت استفاده کنیم
به صورت روشن کلید حل مشکلات در خارج از کشور نیست به این معنا که مشکلات ما دلایل درونی دارد؛ درست است که کشورهای خارجی و دشمنان مشکلات را تشدید میکند، اما عمده علل و عواملی که سبب بروز این نارسایی در کشور شده ضعف مدیریت است.
این کارشناس مسائل سیاسی توضیح داد: ناتوانی و ضعف مدیریت در حل مشکلات یا انجام بهینه امور باعث میشود که نقاط ضعفی به وجود بیاید که دشمن از این نقاط ضعف بهرهگیری کند؛ بنابراین ما میتوانیم از شرایط کنونی به نفع اصلاح مدیریت نهایت استفاده را ببریم.
مدیری که نتواند مشکلی را حل کند خود جزیی از مشکل برای مردم میشود
محبیان فرصت استفاده از شرایط کنونی برای «پالایش مدیریتی» را مهم دانسته و تأکید میکند که مدیران ناتوان، مسئلهساز به جای مسئله حلکن باید کنار بروند. مدیران دوران رفاه که فقط مدیریت توزیع منافع و منابع را دارند و فاقد ریسکپذیری و ابتکار هستند باید حذف شوند. چون مدیری که نتواند مشکلی را حل کند خود جزیی از مشکل برای مردم میشود.
وی بر این اعتقاد است وقتی مدیران ناتوان و فاقد ابتکار را کنار زدیم و پالایش مدیریتی صورت دادیم آن زمان سیستم مدیریت ما قادر خواهد بود از کمترین امکانات بیشترین بهرهوری را داشته باشد.
این استاد دانشگاه در همین زمینه به ذکر مثالی پرداخت و گفت: ما بعد از برجام فروش بیشتر نفت را شاهدیم یعنی مثلا اگر یک میلیون بشکه نفت در روز بیشتر صادر میکردیم که درآمد ما از فروش آن فرضا چند ده میلیارد دلار سالانه است حال این چند ده میلیارد دلار کجا است و کجا رفته است؟
محبیان تأکید دارد که علیرغم اینکه ما در فروش نفت پس از برجام میلیاردها دلار درآمد کسب کردهایم نه تنها وضعیت مردم بهتر نشده بلکه چند برابر بدتر هم شده است. اما از آنسو اختلاسهای عظیمی صورت میگیرد؛ بنابراین در یک چارچوب فسادزا افزایش درآمد بیشتر فقط به کمک اختلاسگران و افراد فاسد آمده و مردم عادی هیچ بهرهای از آن نمیبرند و این گواه روشنی در ضعف مدیریت ما است.
ضعف مدیریت باید از درون حل شود
وی با بیان اینکه ضعف مدیریت باید از درون حل شود، خاطرنشان کرد: اگر با همین سیستم ضعف مدیریت پیش برویم همه کشور را هم که بدهیم، حتی یک گره از مشکلات کشور باز نخواهد شد.
این کارشناس مسائل سیاسی در پرسش دیگری بر این اساس که در راستای فرمایشات شما گفته میشود که دولت اعتقادی به ترمیم کابینه ندارد، چون مشکلات را ساختاری میبیند آیا 4 سال زمان کمی بود که دولت این مشکلات ساختاری را لااقل تا حدودی هموار کند، گفت: این فقط دربرگیرنده دولت آقای روحانی نیست بلکه دولتهای پیشین نیز این ضعف را در خود داشتند و آن «زمان کُشی» شدید است.
محبیان میگوید که دولتها تا زمانی که بر روی کار هستند فرصتها را از دست میدهند، اما موقعی که دولت آنها به پایان میرسد ناگهان به اپوزیسیون تبدیل و همچون فردی میشوند که با عصای حضرت موسی میتوانند مشکلات را حل کنند، اما موقعی که در مسئولیت هستند بسیار ضعیف عمل میکنند.
این سخنان امیر محبیان اشاره به این فرمایشات مقام معظم رهبری نیز است کهکسانی که دیروز همه امکانات کشور در اختیار آنها بود و کسانی که امروز همه امکانات مدیریتی کشور را در اختیار دارند، حق ندارند نقش اپوزیسیون بازی کنند و علیه کشور سخن بگویند بلکه باید پاسخگو باشند، ضمن آنکه مردم آگاه هستند و اینگونه رفتارها در آنان تأثیرگذار نخواهد بود.
وی اظهار امیدواری کرد: انشالله که آقای روحانی پیام شرایط جدید را دریافت کرده باشد.
اولویت کشور در شرایط فعلی را مبارزه قاطع و بدون استثنا با فساد است
این استاد دانشگاه اولویت کشور در شرایط فعلی را مبارزه قاطع و بدون استثنا با فساد میداند و تأکید دارد که ابتدا باید این پیام به افراد، مدیران، اشخاص و سازمانهای فاسد داده شود که دیگر نمیتوانند در کشور فساد کنند.
محبیان با بیان اینکه باید درزهای اتلاف بودجه را ببنیدیم، خاطرنشان کرد: هر چقدر پول برای این صندوقها میریزیم افراد فاسد فربهتر میشوند، اما در مقابل مردم ضعیفتر و لاغرتر شدهاند این ضعف را باید سریعتر از بین ببریم و هراسی را در دل فاسدین ایجاد کنیم که این خود باعث میشود اعتماد در دل مردم پدید آید.
مدیران باید واقعاً مدیران شرایط جدید باشند/مدیران دوران بزم، مدیران دوران رزم نخواهند بود
وی تأکید داردکه باید سیستم مدیریت را به سرعت نوسازی، جوانسازی، سبک سازی و هوشمندسازی کنیم یعنی به نحوی عمل شود که مدیران واقعاً مدیران شرایط جدید باشند.
این کارشناس مسائل سیاسی با بیان اینکه مدیران دوران بزم، مدیران دوران رزم نخواهند بود، یادآور شد:در دنیا هیچ کسی نمیپذیرد که مدیران شرایط دوران رفاه دوران بحران را به گونهای دنبال کنن گویی شرایط فرقی نکرده است.
اقتصاد مقاومتی راهبردی مهم برای شرایط فعلی کشور/در خصوص این راهبرد کاری صورت نگرفت
مدیران دوران بزم، مدیران دوران رزم نخواهند بود؛ در دنیا هیچ کسی نمیپذیرد که مدیران شرایط دوران رفاه دوران بحران را به گونهای دنبال کنن گویی شرایط فرقی نکرده است.
محبیان اقتصاد مقاومتی را راهبرد مهمی برای شرایط فعلی کشور خواند و گفت: متأسفانه هر روز اتلاف وقت و نشستهای بیهوده در این خصوص شاهد بودیم و عملاً کاری انجام نگرفت. اقتصاد مقاومتی بر خلاف اقتصاد ریاضتی فشار را بر وی مدیران میگذارد نه بر مردم.
وی افزود: در اقتصاد ریاضتی فشار بر توده مردم است، اما در اقتصاد مقاومتی فشار بر مدیران است که بهینه مدیریت کنند.
کشور عملاً در یک جنگ اقتصادی است/ انتقاد از عدم بکارگیری اقتصادانان از سوی دولت
این استاد دانشگاه با طرح این پرسش که آیا رفتار مسئولان و نوع توزیع بودجه و ارز که مثل خون کشور است متناسب با شرایط فعلی صورت میگیرد، گفت: کشور ما عملاً در یک جنگ اقتصادی است. چرا ما باید در این شرایط رقمهای بسیار گسترده و عظیم را برای کارهایی در نظر بگیریم که هیچ اولویتی برای کشور ندارد.
محبیان از عدم به کارگیری اقتصاددانان از سوی دولت انتقاد و تصریح کرد:اقتصاددانان فهیمی در کشور وجود دارد که متأسفانه جدی انگاشته نمیشوند در حالیکه بسیار دلسوز هستند بنابراین دولت باید از عقلای دلسوز کشور ولو منتقد استفاده کرده و رویکرد درست را انتخاب کند وگرنه فشار به جای اینکه بر دشمنان وارد شود بر مردم وارد میشود.
وی اضافه کرد: ما اگر نتوانیم مردم را به آرامش و امنیت ذهنی برسانیم ممکن است دشمن از این شرایط سوء استفاده کند.
این کارشناس مسائل سیاسی درباره پاسخ رئیس جمهور به طرح سؤال از خود از سوی مجلس شورای اسلامی گفت: ما باید بپذیریم که پرسش حق مجلس است و مجلس باید از مسئولان سؤال بپرسد و آنها نیز باید پاسخگو باشند. اما مسئله دیگری هم وجود دارد و آن اینکه نباید مجلسیها تابع جو باشند. یعنی به عبارتی باید راهبردی به مسائل نگاه کنند.
محبیان اظهار کرد: مجلس ما در شرایط عادی گاهی دچار مسائل حاشیهای روز میشود که به دنبال آن آینده به فراموشی سپرده میشود در حالیکه نمایندگان مجلس باید برای دولت ریلگذاری کنند.
وی اظهار تأسف کرد: تصمیمات در کشور در بسیاری از موارد اقتضایی است یعنی براساس یک جو تصمیم میگیریم و پس از تغییر آن شرایط رویکرد تغییر پیدا میکند.
نمایندگان مجلس باید به صورت جدی رویکرد مبارزه با فساد را دنبال کنند
این استاد دانشگاه با بیان اینکه نمایندگان مجلس باید به صورت جدی رویکرد مبارزه با فساد را دنبال کنند، گفت: بخشهای مختلفی که در مجلس وجود دارد باید نسبت به این قضیه حساس باشد و برای شروع نیز نخست باید پاکسازی درونی انجام شود. یعنی انگیزه مجلس از استیضاح وزرا و سؤال از رئیس جمهور نباید برای کسب امتیاز باشد بلکه در جهت بهبود نظام و سیستم کشور باشد و در این صورت میتواند اثرگذاری بیشتری بر جای بگذارد.
محبیان در عین حال معتقد است که، چون دولت پول و بودجه در اختیار دارد باید شدیداً زیر ذرهبین نظارت قرار بگیرد و دولت نمیتواند بگویدمن را مورد نظارت قرار ندهید، چون هرجا پول هست امکان فساد نیز هست؛ بنابراین مجلس و قوه قضاییه که ابتدا دستشان را پاک کرده و اطمینان مردم را جلب کردهاند؛ باید با قدرت تمام روندها را بررسی کنند تا دولت در مسیری حرکت کند که هیچ خطایی امکانپذیر نباشد.
وی افزود: متأسفانه، چون سیستم مدیریت ما قادر نیست شرایط را متناسب با شرایط مطلوب و آرمانی نظام جمهوری اسلامی ایران ایجاد کند شاهد این هستیم که مشکلات بسیار جدی به وجود میآید و این باعث میشود که به دنبال بحران کارآمدی، بحران مشروعیت نیز به وجود آمده و مردم دلسرد شوند.
این کارشناس مسائل سیاسی به برخی از اعتراضات مردم به نوسانات اقتصادی اشاره و تأکید کرد: وقتی افراد اعتراض میکنند جدا از افرادی که ممکن است بخواهند از شرایط سواستفاده کنند بسیاری از مشکلاتی که مردم به آن اعتراض دارند مشکلات واقعی است و دولت مسئول حل آنها است. دولت اگر نتواند مشکل مردم را حل کند خود به بخشی از مشکل مردم تبدیل میشود.
محبیان در پایان میگوید که ما نباید مردم را سرزنش کنیم بلکه باید مدیرانی که قادر نیستند مسائل را حل کنند با بیرحمی تمام مورد انتقاد قرار دهیم و کنار بگذاریم تا افراد شایسته به جای آنها در آن منصبها قرار بگیرند.
منبع: فارس