گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس- رسول شادمانی؛ این روزها رکود اقتصادی، کشور را به رخوت کشانده است. سازمانها، نهادها و مراکز مختلف اعم از دولتی و خصوصی تحتتاثیر این معضل قرار گرفتهاند. از کف خیابان و بازار تا بالاترین مراجع و مجامع که ادارهی امور کلان کشور را بر عهده دارند از وضع موجود گِله میکنند؛ البته گاهی نیز این فضا فرصتی ایجاد میکند برای سرپوش گذاشتن روی کمکاریها، سیاستگذاریهای غلط و ضعف و بیکفایتی مدیرانِ بیتدبیر.
چندی پیش رضا پورحسین قائممقام سیمای جمهوری اسلامی گفته بود، «رسانه ملی بهخاطر مشکلات بودجهای، برای ساخت و به سرانجام رساندن پروژههای بزرگ نمایشی در تنگناست. مسئله بودجه مسئلهای است که خیلی به سازمان صداوسیما فشار آورده است. در همه دولتها هم بودجهای که در شأن فرهنگ و هنر باشد واقعاً اختصاص پیدا نکرده است. از طرفی دیگر شرایط کشور هم بهلحاظ بودجه شرایط خوبی ندارد، به همین خاطر قادر به سرانجام رساندن کارهای بزرگ نیستیم.»
وضع موجودِ سازمان عریض و طویل صداوسیما اما، به نظر میرسد به این دوره و این روزها برنمیگردد، بلکه این سازمانِ استراتژیک که حضرت امام (ره) در اهمیت نقش و اثربخشی، آنرا به مثابه دانشگاه دانستند مدتهاست که از ماموریت اصلی و مبنایی خود فاصله گرفته است.
همگان واقفند که امروزه با وجود پیشرفت فراگیر و توسعهی تکنولوژی و بهطبع آن گسترش رسانههای جمعی در فضاهای مجازی و حقیقی، همچنان تلویزیون از جایگاه برتر و ویژهای برخوردار است، تا جاییکه برخی کارشناسان در اهمیت و نقش و تاثیر تلویزیون، آنرا عضوی از اعضای خانواده دانستهاند. حال اینکه این رسانهی خاص در جامعهای که خاستگاه انقلاب فرهنگیست، نقشی به مراتب مهمتر و خطیرتر را عهدهدار است.
طی سالهای اخیر رشد سازمان صداوسیما به لحاظ سختافزاری و بهرهمندی از علم روز رسانه و در پی آن بسط و گسترش شبکههای تلویزیونی داخلی و خارجی مشهود و قابل اعتناست، اما ماموریت اصلی و مسئولیت ذاتی این سازمان، تامین محتوا و جذب و اقناع مخاطب است که میبایست بهعنوان مانیفست رسانه ملی مورد بررسی قرار گیرد.
رهبر معظم انقلاب در اهمیت جایگاه اثربخش رسانه ملی در زمینهی تامین محتوا و جذب و اقناع مخاطب فرمودهاند: «وقتی ما میگوییم که صداوسیما بایستی تعلیم بدهد ذهن فقط به سخنرانی نرود، تعلیم که فقط سخنرانی نیست، تعلیم فقط میزگرد نیست، تعلیم فقط درس گفتن نیست، در صداوسیما برنامههای هنری فیلمها نمایشها انواع و اقسام روشهای هنری را باید برای تفهیم مفاهیم اسلامی و روشن کردن ارزشهای اسلامی در جامعه بهکار بگیرند. غیر از این صداوسیمای جمهوری اسلامی صدا و سیمای اسلامی نیست.» (1)
معظمله طی فرمایشات دیگری فرمودهاند: «پرداختن به طنز و سرگرمی از نقاط قوت صداوسیما محسوب میشود و حجم آن باید همزمان با تقویت محتوا افزایش پیدا کند. مردم باید از دیدن برنامهها و فیلمهای صداوسیما دلشاد و با نشاط شوند و برنامههای طنزآمیز و سرگرمکننده به این مهم کمک میکند.» (2)
رشد سختافزاری و گسترش و تعدد شبکهها مادام که در پی نیازسنجی مخاطب با تامین برنامههای تولیدی و جذاب همراه نباشد، نه تنها اثری در نگهداشتن مخاطب نخواهد داشت، بلکه پخش و تکرار تولیدات گذشته برای چندمینبار از شبکههای مختلف و گسترش یافته، بازخوردی معکوس نیز خواهد داشت.
این روزها رسانه ملی گویی به تسخیر قابلمه فروشها درآمده است. شرکتهای تولید قابلمه با برندهای مختلف،تامین کنندهی بودجهی برنامههای متعددی در قالب آشپزی و ... در شبکههای مختلف شدهاند که جز مخاطبگریزی هیچ وجه مثبتی را به دنبال ندارد. مشابه این وضعیت برای تبلیغ دیگر محصولات و مارکها و برندها نیز مشهود است که اپلیکیشنهای پولساز و پولدار که سرِ مردم را بیش از پیش در گوشیهای تلفن همراه فرو بردهاند از جمله مهمترین آنها هستند.
بهنظر میرسد این روزها سازمان صداوسیما بیش از آنکه متاثر از مشکلات اقتصادی باشد از ضعف مدیریتی رنج میبرد، مدیرانی که به اهمیت و جایگاه استراتژیک این رسانه پی نبردهاند و در پی توجیه عملکرد ضعیف خود، معظل پیش آمدهی این روزهای جامعه را سبب دانستهاند.
در این شرایط که برخی مدیران غیرمتخصص سازمان صداوسیما موجبات مخاطب گریزی را فراهم آوردهاند، شبکههای ماهوارهای و معاند بیشترین نفع را میبرند. خالی کردن میدان توسط رسانه ملی به نفع این شبکهها توانسته اثرات مخرب بسیاری را در بخشهای مختلف بهجای گذارد، افزایش آسیبهای اجتماعی، طلاق، جنایت، دینگریزی، عادی شدن رفتارهای ناشایست، از رونق افتادن بُرد کلامی صداوسیما و... که در نتیجهی همت شبکههای ماهوارهای تراش خورده و بر پیکر جامعه نقش بسته است از این جملهاند. دستاندرکاران شبکههای ماهوارهای در پی عملکرد ضعیف رسانه ملی توانستهاند از مخاطبان خود به درستی نیازسنجی کرده و براساس آنچه میل آنهاست محتوا تولید کنند و با اقناع مخاطب، در نهایت ذهنها را معطوف به تفکرات خود نمایند.
درواقع، ضعف عملکرد رسانه ملی مخاطب را به سمت فرهنگ زندگی غرب سوق میدهد و این مسئله بزرگترین ضربه را به جامعه و هویت اسلامی- ایرانی میزند. سکون و بیتحرکی سازمان صداوسیما -چنانچه همین روند ادامه یابد- عرصه را برای جولان شبکههای ماهوارهای باز کرده و وی را در میدان بازی بیرقیب، پیشتاز میکند و تعلل بیش از این موجبات تغییر ذائقه مخاطب را فراهم میسازد که در آنصورت دیگر بیدار شدن صداوسیما هم چارهساز نخواهد بود.
نظرسنجیها درخصوص عملکرد رسانه ملی نشان میدهد مخاطبان ماهواره در تهران، افزایش معناداری پیدا کردهاند. براساس این آمار، ظرف سه سال پیش بالغ بر 45/4 درصد از مردم تهران بیننده ماهواره بودند که نسبت به سال قبل از آن 10 درصد رشد داشته است. از این مقدار 40/9 درصد بیننده شبکههای فارسیزبان بودهاند و 14 درصد فقط شبکههای خارجی را تماشا میکردند. با اینوجود 50/6 درصد از پرسش شوندگان گفته بودند که ماهواره با فرهنگ ما سازگاری ندارد و 34/8 درصد معتقد بودند که ماهواره منطبق با فرهنگ جامعه است. (3)
در خصوص اقبال جوانان به رسانههای داخلی یا ماهواره، نتایج تحقیقی که انجام شده نشان میدهد، در مجموع جوانان برنامهها و عملکرد صداوسیما را قابل قبول نمیدانند. نیمی از جوانان معتقدند که افزایش شبکههای تلویزیونی در برآورده کردن انتظارات جوانان موثر بوده است و اما 67 درصد آنان معتقدند که این تغییرات نتوانسته است گرایش جوانان به ماهواره را کاهش دهد. مشکل دیگر این است که 65 درصد جوانان معتقدند تصویری که صداوسیما از زندگی مردم ارائه می دهد واقعی نیست. 73 درصد آنها گلهمند از فقدان تنوع لازم در برنامههای رادیو و تلویزیون در ایران هستند. 64 درصد آنان معتقدند صداوسیما در انعکاس مسائل و مشکلات جامعه عملکرد مناسبی نداشته است. کمی بیش از نیمی از جوانان بر این باورند که صداوسیما در پخش اخبار موجب گرایش های مردم به رسانههای بیگانه شده است. 60 درصد جوانان میگویند که اگر امکان استفاده از ماهواره را داشته باشند، ترجیح میدهند برنامههای تلویزیونی سایر کشورها را تماشا کنند. 53 درصد آنان معتقدند که صداوسیما در مقابله با تهاجم فرهنگی غرب عملکرد قابل قبولی نداشته است و نکته دیگر آنکه 57 درصد جوانان برنامههای صداوسیما را شادی بخش و نشاط آفرین نمیدانند. (4)
آقایان مدیر، بیدار شوید و به خود آیید که تعلل بیش از این شاید نوشدارو بعد از مرگ سهراب باشد. سازمان صداوسیما نمیتواند همانند مراکز صنعتی تحت تاثیر شرایط نامطلوب اقتصادی قرار بگیرد. قدری تدبیر، مدیریتی انقلابی و عزمی جهادی لازم است.
1) فرهنگ و تهاجم فرهنگی، ص 425، 68/9/15
2) روزنامه جمهوری اسلامی، 73/12/24
3) پایگاه اطلاع رسانی اداره کل روابط عمومی صدا و سیما
4) هیئت نظارت و ارزیابی فرهنگی و علمی شورای عالی انقلاب فرهنگی
انتهای پیام/ 130