به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع پرس،شهید «محمد نعمتی» سال 1343 در روستای هرمز آبادی یکی از روستاهای استان کرمان به دنیا آمد. وی از زمان تشکیل سپاه قبل از جنگ خدمت در این نهاد انقلابی را آغاز کرد و بعداز غائله کردستان و خاموش شدن این فتنه از سالهای ابتدایی جنگ مرتب در جبهه حضوری فعال داشت و سرانجام درسال ۱۳۶۳ در عملیات خیبر به درجه رفیع شهادت رسید.
گزیده ای از متن وصیتنامهای را که از این شهید والامقام به یادگار مانده است، در ادامه میخوانید:
بسم الله الرحمن الرحيم
ان الله يحب الذين يقاتلون في سبيله صفاً كانهم بنيان مرصوص «قرآن كريم»
خدا آن مومنان را كه در صف جهاد با كافران مانند سد آهنين همدست و پايدارند دوست میدارد.
با سلام و درود فراوان به پيشگاه بقيه الله الاعظم ارواحنا الفداء و نائب بر حقش امام خمينی و رزمندگان پرتوان اسلام و امت حزب الله مخصوصا خانواده محترم شهداء،مفقودين، اسرا، و مجروحين.
حال كه موفق شدم به لطف خداوند به ديار عاشقان شتافته و وجود نالايقم را در بين ياوران اسلام و قرآن و در كربلای مكرر تاريخ قرار دهم خداوند بزرگ را حمد و سپاس میگويم كه اخلاص و فداكاری را عجين گرداند. خدايا میدانی هنگامي كه حركت كردم نيتم بجز رضای تو چيز ديگری نبود.
خدایا پدر و مادر و خواهر و همسر و فرزندان را گذاشتم و بسوی تو آمدم، زيرا ما براي آزمايش آفريده شده ايم، آزمايش خدائی و آزمايش الهی و خوش به حال كسی كه خوب از اين آزمايش ها بيرون آيد. آفرين بر شهدا و خانواده های محترم آنها كه با شهادت از آزمايش الهی سربلند بیرون آمدند. ای خدا، تو خود گواهی كه هدف ما از اين جنگ اعتلای كلمه حق و حقيقت و سرنگونی ظالمان و ستمگران و دشمنان ستمگر قرآن است.
و شاهد باش اين جوانان عزيزی كه از بهترين جوانان مردم بودهاند و آنها را از دست دادهاند هدفشان برقراری اسلام عزيز بود پس ایمردم وظيفه شما در قبال خون مطهر شهدا حفظ اسلام و قرآن و نابودی ستمگران و منافقان و ظالمان است. امروز اسلام احتياج به فداكاری و خون دارد و اين بدن را خداوند به ما عطا كرده چه بهتر كه آنرا در راه او از دست بدهيم و چه زشت و ناپسند است در خانه و ميان لحاف باشم . هميشه از اينگونه مردن هراس داشتم زيرا كه دنيا محل گذر است و لحظات دنيايي و مادی رو به فناست. پس چه بهتر كه فرزندان آخرت باشيم، همانطوری كه سرور آزادگان ميفرمايد: من مرگ در راه عقيده ام را جز رستگاری نمیبينم.
خدايا تو را گواه میگيرم كه از ابتداي شروع انقلاب سخترين كارها و ماموريتها را قبول كردم تا خودم را مورد آزمايش قرار دهم اميدوارم اين جان ناقابلم را كه در راه اسلام و مسلمين و پيروزي مستضعفين دادم بپذيری، خدايا تو را شكر كه بندگان مخلصت را ولي ما كردی چون خمينی بت شكن. قهرمانی كه خدمتش برای تو و روشش برای تو و زندگيش براي تو و افتخار ما به اوست. او را دوست داريم و از دل و جان به خاطر تو و براي اينكه الگوی نمونه در راه تو بوده است دوست بدار و او را تا قيام امام عصر و در كنار امام زمان(عج) نگه دار.
سلام به پدر رنجيده و زحمت كش كه با آبله كف دست لقمه نان حلالي پيدا كرده و به من داد و سلام بر مادر عزيز و مهربانم كه با ريختن شير پاك به دهانم مرا پرورش داد و سلام بر برادران و خواهرانم، سلام گرم و آتشين كه گويا بوي فتح كربلا مي دهد میكنم و میخواهم كه راه خونين مرا زين العابدين وار و زينب وار ادامه دهيد و اسلحه مرا بر زمين نگذاريد تا سرد شود زيرا اسلام به فداكاري شما احتياج دارد.
سفارش من به شما اين است كه هميشه به فرمان امام خمینی (ره) باشيد كه اطاعت از خداست و نافرماني از فرمان امام نافرماني از فرمان خداوند است و تا آخرين قطره خون امام را تنها نگذاريد كه در قيامت از گروه كوفيان محسوب خواهيد شد و شما امت حزب الله مخصوصا اقوامم میدانيد كه اين انقلاب به آساني بدست ما نرسيده، چرا که بادادن هزاران جوان و خونهاي فراوان بدست ما رسيده است قدر آن را بدانيد.
از روحانيت متعهد پيروي كنيد سنگرهاي نماز جمعه و سپاه و بسيج و جهاد سازندگي را خالی نگذاريد. نگذاريد بعضي فرصت طلب ها از اين انقلاب سوء استفاده كنند. همسرم ای كه با نامت فاطمه، فاطمه وار بازندگي محقرمان ساختی و تمام هم و غم تو در طول زندگی پربارمان ساده زيستن بود جای خالي مرا براي فرزندانمان پرنما.
همسرم ؛ مي دانيد من با ايمانی كه به خداي و روز قيامت دارم وظيفه شرعی خود دانستم كه پا به عرصه جهاد بگذارم و شايد در راه خدا كشته شوم ولي آيا كشته شدن را میتوان شهادت ناميد ولی ای خدا نا اميد نيستم و در خود هيچ لياقت شهادت نمیبينم ولی میدانم خدا بسيار رحيم و توبه پذيراست، همسرم درتربيت فرزندانم كوشا باش. آنقدر كه در توان داری تربيت فرزندانم بكوشيد زيرا آنان وارثان خون و ادامه دهندگان من و هزاران شهيد ديگر هستند. فرزندانم را فداكار تربيت كن و بدان هر لحظه ای كه براي بارور ساختن و پرورش دادن فرزندانمان میگذرانید زحمتی بزرگ انجام میدهی و خداوند بزرگ در ازای لحظه های آن نيز به تو پاداش و ثواب میدهد.
در پايان از همه اميد عفو و بخشش دارم. اگر باشد قرار آخر بميرم نمیخواهم كه در بستر بميرم. خداوندا شهادتی همچون اكبر و اصغرنصيبم كن. خدايا خدايا تا انقلاب مهدی خمينی را نگه دار.
پدر و مادر مهربانم شما، همسر و فرزندانم را تنها نگذاريد و اگر مفقود شدم بگذاريد مثل هزاران مفقود ديگر بی نام و نشان باشم والا مرا در گلزار هرمزد آباد به خاك بسپاريد.
و السلام
محمد نعمتي 1362/11/28
انتهای پیام/ 191