«محمد مودی» راننده بلدوزر در دوران دفاع مقدس در گفتوگو با خبرنگار حماسه و جهاد دفاع پرس به بیان خاطرهای از نحوه نخستین اعزامش به جبهه پرداخت و روایت کرد:
از بیرجند به صورت گروهی به قصد حضور در مناطق جنگی، عازم مشهد مقدس شدیم. با رسیدن به مشهد مقدس، به جمع افرادی که منتظر خواندن نام آن ها در محل ستاد پشتیبانی جنگ جهاد سازندگی خراسان برای اعزام بودند، ملحق شدیم. جمعیت زیادی به انتظار خواندن نام و دریافت برگه اعزام در صف قرار داشتند و من هم در بین جمعیت انبوه داوطلب منتظر بودم. اسامی افراد پشت سر هم خوانده می شد و با تحویل برگ اعزام به جمع اعزام شدگان می پیوستند.
هر چه اسامی نیروها خوانده می شد از جمعیت منتظر کاسته می شد، اما هنوز نام من خوانده نشده بود. دلهره عجیبی داشتم که چرا اسم مرا دیر میخوانند، در همین وضعیت قرار داشتم که متوجه شدم قرائت اسامی به پایان رسیده و متاسفانه نام من و چند نفر دیگر از دوستانم اعلام نشده بود؛ به دلیل تکمیل سهمیه نیروهای اعزامی، نوبت به ما نرسیده و ما از کاروان جا ماندهایم. علی رغم مراجعه به مسئولین اعزام و اصرار زیاد، حاضر به اعزام ما نبودند.
چند نفر از دوستان بی حوصله شده و برگشتند اما من به همراه سه نفر دیگر حاضر به برگشتن نبودیم و همچنان برای رفتن به مناطق جنگی پافشاری میکردیم. وقتی اصرار و شوق و اشتیاق ما را دیدند بالاخره با موافقت مسئول اعزام آقای سحرخیز برگه اعزام به ما تحویل شد.
کاروان اعزام به جبهه رفته بود و ما مجبور بودیم جداگانه به منطقه برویم لذا خودجوش به ترمینال مسافربری رفتیم و با اتوبوس راهی منطقه سومار شدیم که بعد از آن معروف به کاروان چهار نفره شدیم و تا مدتها این نام روی ما ماند.
انتهای پیام/ 131