به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، پس از اعلام خروج آمریکا از برجام در 18 اردیبهشت ماه 1397 و اعلام دو دوره زمانی 90 و 180 روزه برای بازگشت مجدد تحریمهای هستهای، دور اول این تحریمها مرداد ماه وارد فاز اجرایی شد و دور دوم این تحریمها نیز 14 آبان بازگردانده شد و وزارت خزانهداری آمریکا در همین خصوص در بیانیهای اعلام کرد دفتر کنترل داراییهای خارجی این وزارتخانه اسامی بیش از ۷۰۰ فرد، شرکت، هواپیما و کشتی را به فهرست تحریمها علیه ایران اضافه کرده است. پس از خروج ترامپ از برجام، حسن روحانی، رئیس جمهوری اسلامی ایران به وزارت امور خارجه دستور داد که ظرف چند هفته با مذاکرات با کشورهای اروپایی و روسیه و چین، رایزنیها، هماهنگیهای لازم و مذاکرات لازم را انجام دهند که این روند حدود شش ماه است به طول انجامیده و بهرغم اینکه اروپا از طراحی کانال ویژه مالی برای ایران خبر داده، اما هنوز این روند وارد مرحله اجرا نشده است.
در همین راستا «علیرضا اکبری» کارشناس ارشد مسائل راهبردی و و معاون اسبق وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح در دوره اصلاحات، در گفتوگویی گفت که ضرورت دارد یک نگاه بسیار فشرده به برجام داشته باشیم، تا امکانات ایران را در چارچوب این توافق، بسنجیم.
برجام به مثابه ابزار خلع توانمندیها و اِعمال محدودیتها
وی در این گفتوگو با بیان اینکه متن اصلی توافق هستهای، شامل ۳۷ بند، در پنج فصل قابل تفکیک است، خاطرنشان کرد: فصل اول اینکه برجام، «ابتدا خلع میکند» و بخش عمده توانمندیهای هستهای جمهوری اسلامی ایران را تقریباً به طور برگشت ناپذیری، از بین میبرد؛ «یعنی بدون مقدمه تمام آن توانمندی و امکاناتی که از نظر نظام هستهای و خلع سلاح بینالملل، «خطوط قرمز هستهای» محسوب میشود، و ایران به آن دست یافته بود را خلع میکند که این امر از بند ۱ تا بند ۱۲ برجام را شامل میشود.»
اکبری اضافه کرد: برجام ضمن خلع این توانمندیها، تضمین میگیرد که جمهوری اسلامی ایران، به هیچ وجه به نقطه قبل بازنگردد. - بعداً گفته میشود که هر نوع اقدام برای نزدیکشدن به خطوط قرمز پیشین، به معنای بازگشت خود به خودی تحریمها و قطعنامههای پیشین است. (که این بازگشت خود به خودی، نوعی مکانیسم ماشه است که در فصل پنجم، -حل و فصل اختلافات، مواد ۳۶ و ۳۷، لحاظ شده است.)
این کارشناس مسائل راهبردی درباره فصل دوم برجام، گفت: برجام سپس «آشکارسازی و رژیم کنترل و بازرسی سختگیرانه» اعمال میکند و نیز محدودیت در هرگونه دسترسی ایران به بازار مواد، فناوری و تجهیزات و دانش فنی، برای ۲۵ سال را ایجاد میکند. در مواد ۱۳ تا ۱۷ برجام، نظام هستهای بینالملل، ضمن ایجاد دسترسی، نظارت، کنترل و بازرسی در همه ابعاد و حوزههای دانش و زیرساختها و توانمندی و فناوری و تجهیزات و ساختارهای مادی و معنوی هستهای ایران، تمام ابعاد مذکور را به نحو مقتضی، تحت رژیم آشکارساز و نظارت و کنترل، قرار میدهد.
وی با ذکر این نکته که برجام، پس از خلع توانمندی، ما را به چهارمیخ میکشد، خاطرنشان کرد: این فصل، از مهمترین امتیازاتی است که از ما اخذ شده است.
اکبری بر این اعتقاد است که همین فصل، میتواند یکی از مسیرهای موازنهسازی ما در مقابل ترک فعل یا پیمانشکنی طرف مقابل باشد.
این کارشناس مسائل بینالملل، سومین فصل را فصل طلایی برجام میخواند و 16 اصل طلایی از ماده 18 تا 33 را جزو این فصل برمیشمرد و میگوید: مهمترین دستاورد جمهوری اسلامی ایران در برجام، فصل رفع تحریمهاست.
وی با بیان اینکه برجام، تحریمهای هستهای و غیر هستهای و قوانین و مقررات ملی و بینالمللیِ علیه ایران را برمیدارد، اظهار داشت: برجام همچنین سازوکار لغو همه قطعنامههای سازمان ملل، مرتبط با پرونده هستهای علیه جمهوری اسلامی ایران را معین میکند و همه اعضای ۱+۵ با جزئیات تصریح میکنند که تمامی زیرساختهای تحریمها و محدودیتهای همهجانبه علیه جمهوی اسلامی ایران را که در مسیر اختلافات هستهای پیشین وضع کرده بودند، وفق جداول و پیوستها و توافقات برجام، لغو کنند و تأکید کردهاند که «مادام که ایران به تعهدات برجامی خود پایبند است»، تحت هیچ شرایطی، آنها را مجدداً وضع و اعمال نکنند.
اکبری در عین حال یادآور شد که نکته مهم در این فصل، «بازگشتپذیری بدون هزینه و بدون مانع»، برای طرفهای مقابل است.
وی در ادامه گفتوگویی عنوان کرد: در تمام ۱۶ بند فصل طلایی سوم، طرفهای متعاهد، پذیرفتهاند که همه تحریمها و موانع اقتصادی، تکنولوژیک مرتبط و غیر مرتبط با هستهای را رفع کنند و شرح مبسوطی در پیوستهای مربوطه، دادهاند، اما، اگر آنها نقض عهد کردند، ایران تنها میتواند از فصل پنجم توافق، (حل و فصل اختلاف) استفاده کند.
اکبری در توضیح فصل پنجم میگوید: فصل پنجم، یا همان مکانیسم ماشه، که شکایت ایران، در صورتی که طرف نقض کننده، به تعهدات خود باز نگردد، به استقرار مجدد تمام نظام تحریمهای پیشین و باز احیای قطعنامههای تحریم پیشین، منجر میشود.
این کارشناس مسائل راهبردی درباره فصل چهارم هم گفت: براساس این فصل، برجام، برای اجرا، زمانبندی میکند. پنج مرحله زمانی شامل، نهایی شدن، قبول توافق، اجرا، انتقال و لغو قطعنامههای سازمان ملل است و در این مدل، در فاصله قبول توافق تا روز اجرا، عملاً ایران تمام مهمترین تعهدات مندرج در بخشهای اول و دوم، (شامل خلع و آشکارسازی و دسترسی) را به راستی آزمایی آژانس میگذارد، و پس از تأیید آژانس، طرفهای مقابل، وارد فاز اجرای تدریجی تعهدات خود میشوند.
اکبری در ادامه به فصل پنجم یعنی حل و فصل اختلاف پرداخت و افزود: مواد ۳۶ و ۳۷ برجام، که ناظر بر حل و فصل اختلافات طرفداری متعاهد است، از شاهکارهای تنظیم مقررات بینالمللی به شمار میرود.
وی افزود: اصل مسئله این است که یک طرف (جمهوری اسلامی ایران)، بخشهای مهمی از حقوق و امتیازات و منابع یا منافع خود را چشمپوشی یا خلع میکند، تا در مقابل، طرفهای دیگر- شامل شش قدرت جهانی - حقوق دیگری از طرف اول را تضمین کنند. در این مسیر، اگر ایران نقض عهد کند، همان نتیجهای را میگیرد که اگر طرفهای متعاهد توافق نقض عهد کنند.
به گفته اکبری هر دو به بازگشت به نقطه صفر تمام تحریمها و قطعنامه ها باز میگردد، با این تفاوت که، ایران در طی اجرای فصول اول و دوم، اولاً قریب به اتفاق مواد و توان خود را نابود کرده و در تجهیزات به سطح آزمایشگاهی تنزل کرده و نیز حداکثر دسترسیهای نظارتی و کنترلی و آشکارسازی را به آژانس داده است.
وی معتقد است که این فضای کلی وضعیت طرفین در برجام است و افزود: اینکه، ایالات متحده، بدون هیچ مانعی، به سهم و توان خود، به نقطه صفر بازگشته، اتحادیه اروپایی در تلاش است که هم تعهدات خود را محفوظ بدارد و هم هجوم تحریمی آمریکا را مدیریت کند و روسیه و چین، در تلاش برای حفظ تعهدات خود و حمایت از کلیات توافق هستند.
ضعفهای عمده برجام
این کارشناس مسائل راهبردی بر این باور است که از متن برجام، ظرفیت ویژهای برای تقابل با رویکرد تخریبی آمریکا و محدودیت اتحادیه اروپایی در تأمین تعهدات خویش و مدیریت پیمانشکنی آمریکا، بر نمیخیزد.
اکبری تأکید کرد: برجام کفایت لازم را برای حمایت از حقوق ایران، در صورت پیمان شکنی یک طرف، یا دیگر اطراف ندارد.
وی در ادامه این گفتوگو در پاسخ به این پرسش که آیا با تعدیل تعهدات ایران ذیل بندهای ۳۶ و ۳۷ برجام موافق هستید؟ گفت: ایران برجام را نپذیرفت که فقط خلع توان بشود، مزیت چانهزنی خود را تحویل دهد و آنگاه یک طرف متعاهد، با پیمانشکنی و فریبکاری، همان تحریمها و تهدیدهای پیشین را پس از تسلط حقوقی، اطلاعاتی و تکنولوژیک بر توان هستهای ما، مجدداً اعمال کند.
برجام، کفایت لازم را برای بازگرداندن حقوق زایل شده ایران ندارد
اکبری با ذکر این نکته که براساس فصل پنجم برجام (مواد ۳۶- ۳۷)، ما مدتهاست که وارد یک شرایط اختلافی شدید شدهایم، عنوان کرد: آمریکا تعهدات خود را یکجانبه لغو کرده و تحریمهای خود را با نقض صریح مفاد فصل سوم برجام (مواد ۱۷ تا ۳۳)، بازگردانده است. اتحادیه اروپایی (و روسیه و چین )، نیز مطابق مفاد همان فصل و متأثر از مداخلات یکجانبه آمریکا در اجرای کامل یا حتی نسبی تعهدات خود، ناتوان یا در معرض خطر هستند.
وی با بیان اینکه طبیعی است که ایران باید اقدامی انجام دهد، گفت: برجام، کفایت لازم را برای بازگرداندن حقوق زائلشده ایران و تأمین منافع و ممانعت از زیانهای بیشتر ایران، ندارد.
شرایط بازگشت ایران به نقطه صفر
اکبری در توضیح بیشتر با اشاره به مواد ۳۶ و ۳۷ و اینکه در واقع به صورت مکانیسم ماشه طراحی شدهاند، خاطرنشان کرد: توسل ما به این فصل، نهایتاً به یک قطعنامه شورای امنیت منجر میشود که «ادامه تعلیق تحریمها» را به رأی میگذارد.کافی است طرف متشاکی به قطعنامه رأی ندهد، همین برای بازگشت به نقطه صفر کفایت میکند، منتها، این بار ایران هم تا بیشتر از ۹۰ درصد خلع توان شده و هم مقتدرترین سازوکار و رژیم نظارتی و کنترلی هستهای را، بر خود روا داشته است.
وی در پاسخ به این سؤال که حال با این وضع، حق انتخابهای ایران کداماست؟ پاسخ داد: معتقدم هر چه باشد، دو چیز نمیتواند باشد، یکی، استفاده از سازوکار سست و یکجانبه حل اختلاف برجام و دیگری رفتن به سمت تهدید توسعه حداکثر توانمندی.
گزینههای ایران در مقابل نقض عهد غرب در برجام
اکبری در پاسخ به این سؤال که آیا برداشتن یا افزایش قابل توجه سقف ذخایر اورانیوم غنیشده، میتواند راهکار مناسبی برای دریافت امتیازات بیشتر از غرب باشد؟ اظهار داشت: مسئله بسیار پیچیدهتر از آن است که با تهدید ما برای افزایش سطح و کیفیت تولید مواد، اتحادیه اروپایی عقب بنشیند.
وی توضیح داد: فرض کنیم ما در یک اقدام انقلابی، چند کار را توأمان انجام دهیم؛ مثلاً به جای ۵۰۶۰ سانتریفیوژ نسل یک، ۱۰۰۰۰ نسل دو یا نسل چهار، تولید و یا نصب کنیم، یا اینکه به جای تولید مواد با غلظت 3.6 درصد به غلظت 7.2 درصد یا حتی ۲۰ درصد مبادرت کنیم، مثلا، به جای حفظ سقف ۳۰۰ کیلو ماده غنیشده، سه هزار کیلو ماده ۲۰ درصد انباشت کنیم، یا به طور مثال علاوه بر نطنز، در سایت فردو، یا مراکز جدیدی اقدام به تولید کنیم، مثلاً، سرعت تحقیق و توسعه بر روی سانتریفیوژ های نسل شش و نسل هشت را به قبل از سال ۲۰۱۵ بازگردانیم، یا اینکه رأکتور اراک را که سازمان انرژی اتمی ما معتقد است قابل بازاحیاء است، در مسیر احیاء و فعالیت قرار دهیم و یا موارد اول و دوم (مقدار و کیفیت تولید مواد) را با شیب غیرانقلابی، در دستور کار قرار دهیم؛ آن گاه چه انتظاری منطقی و عقلانی از طرف مقابل خواهیم داشت؟
این کارشناس ارشد مسائل راهبردی در پاسخ به این سؤال که آیا انتظار دارید که طرف اروپایی، با خواستههای قانونی و به حق جمهوری اسلامی ایران، تمکین کند؟ عنوان کرد: اتحادیه اروپایی و روسیه و چین، هم بهخوبی میدانند که حق با جمهوری اسلامی ایران است و هم بارها رسماً اعلام کردهاند که تلاش میکنند عوارض ناشی از یکجانبهگرایی آمریکا را جبران کنند و حتی طرح SPV (کانال ویژه مالی اروپا) برای جبران انسداد ارزی آمریکا طراحی شده، اما آنها میگویند که اولاً مقدوراتشان محدود است و در ثانی، راهی برای قانعسازی آمریکا برای بازگشت به تعهدات خودش، ندارند و ثالثاً از ایران به جز خویشتنداری و تحمل، (یا به عبارتی پذیرش امر واقع)، انتظار دیگری ندارند.
اکبری توضیح داد: معنای دیگر آن این است که، اقدام متقابل ایران، از نظر اتحادیه اروپایی (حتی روسیه و چین) به معنای فروپاشی کامل برجام و بازگشت به نقطه صفر است.
ایران نیز راههای پر خطری پیش رو دارد که برای هیچ یک از طرفهای ذیربط مفید نیست
این پژوهشگر مسائل بینالملل در پاسخ به این سؤال که آیا به نظر شما جمهوری اسلامی ایران تمایل به بازگشت به نقطه صفر را دارد، گفت: ایران نیز راههای پر خطری پیش رو دارد که طبعاً برای هیچ یک از طرفهای ذیربط مفید نیست.
وی در ادامه این گفتوگو و در پاسخ به این سؤال که آیا با گزینه خروج از برجام موافق است یا خیر؟ عنوان کرد: همانگونه که پیش از این عنوان کردم، چنانچه ایران بخواهد به طور جدی، به بهرهگیری از ظرفیت مواد ۳۶-۳۷ برجام برود، انتظاری به جز قرار گرفتن در کانال «بازگشت به نقطه صفر»، نمیتوان داشت.
اکبری افزود: هر اقدام ایران برای عدول از توقف و تعطیلی هستهای، یعنی عدول از برجام و این خود یعنی بازگشت به نقطه صفر.
دو رویکرد اعتراضی فراروی ایران: عدول از توقف هستهای و اعتراض استاتیک
وی با بیان اینکه به نظر میرسد، ایران دو رویکرد اعتراضی داشته باشد، این موارد را یکی رویکرد عدول از توقف و تعطیلی هستهای خواند که رویکرد داینامیک و فعال است و این رویکرد داینامیک، متمرکز بر فصل اول برجام، یعنی خلع توان یا بازتولید توان هستهای است و همان که میتواند به سرعت به فروپاشی برجام منجر شود و دیگری، رویکرد استاتیک و غیر فعال که این رویکرد بر فصل دوم، یعنی آشکارسازی و دسترسی آژانس متمرکز خواهد بود.
اکبری در این زمینه گفت: جمهوری اسلامی ایران میتواند اعلام کند که «تا زمانی که اقدام مؤثری از ۱+۴ در جهت ترمیم شکافهای تحریمی مشاهده کند، فقط طی یک جدول زمانبندی، دسترسیهای فراتر از قرارداد پادمان عادی را شامل پروتکل الحاقی، اجرای بند 3.1 و هرگونه سامانههای نظارتی آنلاین و حسگرها و دوربینها و انتقالدهندهها و نظارت و دسترسی فراپروتکل را از آژانس دریغ خواهد کرد.»
وی اضافه کرد: جمهوری اسلامی میتواند تأکید کند که تا ضربالاجل زمانی معین، هیچ اقدامی در خصوص عدول از تعهدات فصل اول برجام (موضوع تولید و توان هستهای) انجام نخواهد داد.
به باور اکبری این نوعی رویکرد اعتراضی نرم است و قاعدتاً نباید «عدم متابعت جدی» Essential Non Compliance تلقی شود.
دستاوردهای رویکرد عدول اعتراضی نرم
این کارشناس ارشد مسائل راهبردی در توضیح این رویکرد تصریح کرد: این رویکرد میتواند اتحادیه اروپا و ۱+۴ را در وضعیت تصمیم جدی برای رفع موانع تحریمی جدید (ناشی از تحریمها و تهدیدهای آمریکا) قرار دهد، در عین حال، ارتباط بین جمهوری اسلامی و نظام بینالملل را حفظ کرده و ایران را به عنوان ناقض برجام معرفی نکرده و برای تداوم برجام، به همه طرفها مجال خواهد داد، ضمن اینکه، فرصت بازگشت تمامعیار ایران، به وضع حداکثر توان هستهای را - عنداللزوم- سلب نخواهد کرد.
وی در عین حال گفت: البته، این رویکرد، در چارچوب استراتژی جمهوری اسلامی ایران برای «حفظ برجام، در حد ممکن و مقدور» تعریف شده است.
اکبری با ذکر این نکته که ایران حتماً حق انتخاب های متعددی دارد، که «حفظ برجام، تا حد ممکن»، فقط یکی از آنهاست، اظهار داشت: اگر بنا بر عمل مقابل به مثل باشد، جمهوری اسلامی ایران نیز راههای پر خطری پیش رو دارد که طبعاً برای هیچ یک از طرفهای ذیربط مفید نیست.
این پژوهشگر مسائل بینالملل در پایان بیان کرد: در سپهر تعامل حداکثری با نظام بینالملل نیز حق انتخابهایی با هزینههای متفاوت، موجود است که مجال پرداختن به آن، در این گفتوگو نیست.
منبع: فارس