به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع پرس، کتاب «شبهای قدر کربلای5» شرح خاطرتی از سنگرسازان بیسنگری است که در فعالیتهای مهندسی جهاد سازندگی نقش داشتهاند و چنان که در مقدمه کتاب اشاره شده به همه وقایع کربلای5 پرداخته نشده است.
«نصرتالله محمودزاده» نویسندۀ کتاب و ار رزمندگان دوران دفاع مقدس است که دیدههای خود از عملیات کربلای 5 را در طول 75 روز حضورش در عملیات کربلای 5 را بازگو بازروایی کرده است.
پس از این که در خرداد 1373 کتاب «شبهای قدر کربلای 5» در نخستین دوره انتخاب بهترین کتاب دفاع مقدس، توسط بنیاد حفظ آثار ارزشهای دفاع مقدس و ستاد فرماندهی کل قوا، جایزه بهترین گزارش جنگی را به خود اختصاص داد و به دنبال آن در جشنواره انتخاب ربع قرن کتاب دفاع مقدس نیز به همین رتبه دست یافته است.
نویسنده در کتاب«شبهای قدر کربلای 5» آورده است:
« اگر بخواهیم به قضاوت دربارهٔ چگونه جنگیدن کسانی که در این کتاب بهشکلی از آنها نام برده شده است، بنشینیم، باید به این نکتهها توجه کنیم:
1 ـ دانستهها و برداشتهایمان از انقلاب اسلامی و تداوم آن در طول جنگ تحمیلی را مرور کنیم. مردانی را که داوطلبانه پای به میدان جنگ نهادهاند، همانگونه ببینیم که در بستر تاریخ جنگ ظهور یافتهاند. خالصانه و صادقانه به تماشای سینههای آکنده از محبت الهی این عزیزان بنشینیم و یافتههایمان را با ریسمانی از وجدان بیدار، محکم گردانیم تا بتوانیم به عظمت تصمیمگیری آنان در شبهای قدر کربلای ۵ پی ببریم.
2 ـ میدانهای تاختوتاز دو جبههٔ حق و باطل را در پیش، هنگام و پس از ستیز، با دیدهٔ عبرت بنگریم. در کیفیت چگونگی مقابلهٔ حق در برابر باطل دقیق تأمل کنیم؛ تا حماسهٔ نشأتگرفته از شبهای قدر کربلای ۵ را ناشی از انتخاب آگاهانهٔ انسانهای حاضر در میدانِ نبردِ آتش و خونِ شرق بصره ببینیم. همینطور نقش روحیهٔ بسیجی، ایثار و شهادتطلبی را در پیروزیها دریابیم.
3 ـ اگر در مقاطعی از این شبهای قدر نتوانستیم واقعیتها را آن طور که باید، درک کنیم، بهتر است قضاوت را به آینده بسپاریم.
نتبیجه اینکه «شبهای قدر کربلای 5» حدیثی است واقعی که بدون کوچکترین دخالت در حوادث آن به نگارش درآمده است تا حماسه نامبردگان به عنوان سندی در تاریخ ثبت شود.»
قسمتی از متن کتاب:
«هنگامی که عملیات «رمضان» در تیر ۱۳۶۱ از محور شلمچه- بصره انجام گرفت، عراق به بصره حساس شد و شرق آن را با پیچیدهترین استحکامات مجهز کرد تا مانع پیشروی رزمندگان شود. از آن زمان به بعد، شلمچه عملیات کاملی به خود ندید و جبهه به شکل پدافندی دوطرفه درآمد. اما ناگهان پس از آرامشی چندساله، جادهٔ بینالمللی شلمچه- بصره بستر رفتوآمد چندین لشکر زرهی و پیادهنظام شد. تیمهای مهندسی جهاد سازندگی چند جاده را شنریزی و تسطیح کردند تا عبورومرور لشکرها به بهترین شکل انجام گیرد. هر تیم با تمام توان روی یکی از جادههایی که از جادهٔ اصلی شلمچه- بصره جدا میشد، مشغول به کار شد. چیزی به آغاز عملیات نمانده بود و محدودیت زمانی، نیروها را زیر فشار قرار میداد. گرچه هنوز بیشتر بچهها از جزئیات عملیات خبری نداشتند و هرلحظه منتظر خبری تازهای از منطقهٔ عملیات بودند؛ ولی بهخاطر مشخص بودن زمان عملیات، چارهای جز تحویل جادهها در وقت مقرر نداشتند. دامنهٔ فعالیت آنقدر گسترده بود که بیشتر گردانهای مهندسی جهاد درگیر کار شده بودند. در این حال هرکس وارد منطقهٔ شلمچه میشد، بهراحتی میتوانست گستردگی عملیات را حدس بزند.»
انتهای پیام/ 161