به گزارش گروه اخبار داخلی دفاع پرس، حجتالاسلام «روحالله حسینیان» رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی طی یادداشتی به واکاوی زمینههای خروج محمدرضا پهلوی از کشور، تکاپوی فرماندهان نيروهای نظامی برای جلوگیری از فرار او، تشکیل شورای سلطنت و سرانجام فرار حقارتبار شاه پرداخته است.
مشروح این یادداشت را در ادامه میخوانید.
شدت ناآرامیها و اعتراضات مردم در سال 57 سرانجام آمريكا، كارگزاران رژيم پهلوی و شخص محمدرضا پهلوی را به اين نتيجه رساند كه تنها راه فائق آمدن بر بحران، رفتن شاه از کشور است.
شعارهای «مرگ بر شاه» آسمان سراسر كشور را پوشانده بود. از شاه در آخرين روزهای اقامتش در كشور آدمی ديگر ساخته بود كه بهترين وضعيت را برای خودش آن میديد كه هر چه زودتر از اين غوغاها دور شود. شاه كه به گمان خودش انتظار چنين روزهايی را نمیكشيد، حال به جايی رسيده بود كه برای ترک كشور روزشماری میكرد. او حتی از «رستم اميربختياری» از رؤسای تشريفات دربار هر روز در رابطه با آماده بودن گذرنامهاش سؤال میكرد. وی به «بختيار» نیز گفته بود: «من تحمل اين را ندارم كه بر ديوارها درباره من حرفهای ركيک نوشته شود». بنابر اوضاع به گونهای رقم خورد که امریکا خروج شاه از ایران را در دستور کار خود قرار داد.
طرح آمریکا برای خروج شاه از کشور
متعاقب شدت گرفتن مبارزات مردم علیه رژیم پهلوی، آمريكاييان به اين نتيجه رسيدند كه تنها راه نجات رژيم و حفظ منافع آمريكا در ایران موفقيت بختيار است و از آنجایی که بختیار با بودن شخص محمدرضا پهلوی در کشور شانسی برای موفقیت ندارد، باید مقدمات خروج وی از کشور را بچینند. در همین زمان خبرگزاری يونايتدپرس گزارش داد آمريكا با تغيير بزرگی در سياست خود نسبت به محمدرضا اعلام كرده «شاه ايران هر چه زودتر كشور را ترک كند تا به حكومت غيرنظامی شانس پايان دادن بحران داده شود». «سايروس ونس» وزير امورخارجه آمريكا تصميم برمسافرت شاه را يک «تصميم عاقلانه» ناميد.
وی افزود: «با بودن شاه در ايران اميدی بهپايان ناآرامیها وجود ندارد». ونس معتقد بود كه با حضور شاه بختيار نمیتواند «مخالفان را قانع كند كه شاه اختيارات خود را به او تفويض كرده و دست او را درحكومت باز گذاشته»؛ بنابراين تأخير او در خروج از كشور میتوانست عواقب وخيم و مصيبتباری برای حكومت بختيار به وجود آورد.
بختيار نيز مانند آمريكاييان معتقد بود با رفتن محمدرضا پهلوی بحران فروكش میكند. و در مصاحبهای با روزنامه نيويورک تايمز گفت: «به محض رفتن شاه مخالفت حضرت آيتالله خمينی كاهش خواهد يافت.»
روز چهارم ژانويه (14 دیماه) جلسهای با حضور «كارتر» در كاخ سفيد تشكيل گرديد و تصميم گرفته شد كه به محمدرضا پهلوی اعلام كنند «پرزيدنت كارتر تصميم شاه را برای خروج از ايران و تشكيل يک شورای سلطنتی تأييد میكند و از مسافرت وی به آمريكا استقبال مینمايد.»؛ «سوليوان» این پيام كارتر را دریافت و به محمدرضا پهلوی ابلاغ كرد.
مخالفت فرماندهان با خروج شاه
فرماندهان نيروهای نظامی تنها گروهی بودند كه با فرار محمدرضا پهلوی موافق نبودند؛ به همين جهت بيشتر آنها به دنبال طرحی بودند كه وی را از رفتن منصرف كنند. سرلشكر «پاكروان» رئيس اسبق ساواک خروج شاه را «فرار از مسووليت» میدانست؛ لذا تصريح میكرد كه «نبايد بگذاريم برود». به همين جهت چند تن از امرای ارتش از «نراقی» خواستند تا وقتی به حضور اعلیحضرت میرسد، سعی كند او را از رفتن منصرف نمايد.
كميته بحران متشكل از فرماندهان نظامی، ارتشبد طوفانيان معاون وزير جنگ، سپهبد بدرهای فرمانده نيروی زمينی، سپهبد ربيعی فرمانده نيروی هوايی، درياسالار حبيباللهی فرمانده نيروی دريايی و سپهبد مقدم رئيس ساواک با رفتن شاه مخالف بودند. ارتشبد قرهباغی رئيس ستاد مشترک از طرف كميته بحران نزد شاه رفت و اصرار كرد كه از مسافرت منصرف شود.
فرماندهان نظامی در ملاقات با ژنرال هايزر اوّلين درخواستشان جلوگيری از خروج محمدرضا پهلوی بود. آنها همگی تصريح میكردند كه اگر شاه برود آنها نيز مجبور به فرار از ايران خواهند شد. ژنرال قرهباغی از هايزر خواست تا به رئيس جمهور آمريكا اطلاع دهد كه با شاه تماس بگيرد و از او بخواهد كه در كشور بماند. قرهباغی گفت اگر شاه برود، او نمیتواند انسجام ارتش را حفظ كند». اما هیچکدام از این واسطهها اثر بخش نبود و محمدرضا پهلوی چارهای جز فرار نداشت.
تشکیل شورای سلطنت
بعد از تصویب خروج محمد رضا پهلوی، سياستمداران كاخ سفيد پس از مشورت به اين نتيجه رسيدند كه تشکیل شورای سلطنت در این زمان لازم به نظر میآید. لذا روز دهم ژانويه (20 دیماه) به سوليوان دستور داده شد، بیدرنگ با شاه ملاقات كند و به وی ابلاغ نمايد كه به نظر ايالات متحده آمريكا او بايد به سرعت شورای سلطنتی تعيين كرده و از كشور خارج شود. متعاقب آن بختيار در يک مصاحبه تلفنی با كيهان در 21 دیماه اعلام كرد: شورای سلطنت روز شنبه تشكيل خواهد شد.
شورای سلطنت اوّلين جلسه خود را در 24 دیماه در حضور محمدرضا پهلوی در كاخ نياوران تشكيل داد. شاه در اين جلسه گفت: آقايان در جريان هستند كه دولت برابر قانون اساسی تشكيل شده و رئيس دولت از قانون اساسی پشتيبانی مینمايد. به ارتش هم دستور دادهايم كه از دولت پشتيبانی كند. برابر قانون اساسی لازم بود كه شورای سلطنت تشكيل شود تا در مدت مسافرت ما برابر قانون وظايفش را انجام بدهد. اميدوارم به اين ترتيب دولت موفق شود به اعتصابات و اغتشاشات خاتمه داده و آرامش را در كشور برقرار نمايد.
در اين جلسه بختيار ضمن اطمينان دادن به وی در مورد پايان دادن به اعتصابات و اغتشاشات تقاضا كرد كه «مسافرت اعلیحضرت بعد از رأی اعتماد مجلس صورتگيرد». اعضای شورای سلطنت نيز اين نظر را تأييد كردند و شاه پذيرفت.
فرار شاه
بعد از تصمیم بر فرار محمدرضا پهلوی، چند روز قبل از فرار، خانواده وی خروج را آغاز كردند. به گزارش نيويورک پست، ابتدا ملكه مادر و اشرف ايران را به سوی كاليفرنيا ترک گفتند. سپس فريده ديبا، عليرضا و ليلا پهلوی با هواپيمای نظامی در 25 دیماه ايران را تركک كردند.
شاه توقع داشت آمريكا «به اين مسافرت جنبه نيمه رسمی بدهد و از طريق فرودگاه نظامی آندرور در نزديكی واشنگتن وارد آمريكا شود و پس از مراسم استقبال از طرف مقامات رسمی آمريكا به كاليفرنيا مسافرت كند»، امّا آمريكاييان چنين تقاضايی را نپذيرفتند. آنها معتقد بودند: اين اقدام آمريكا «خطر تظاهرات گروههای مخالف و درگيری» را در پی دارد؛ بنابراين بهتر است وی «براي ورود به آمريكا فرودگاه دورافتادهای را انتخاب كند و حتیالمقدور در ساعات شب وارد آمريكا شود» و سپس از اين فرودگاه عازم پايگاه نيروی هوايی آمريكا در كاليفرنيا شود و از آنجا با يک هلیكوپتر نظامی به ملک شخصی آننبرک برود.
آمريكاييان اصل پذيرفتن محمدرضا پهلوی را بر اين تحليل قبول كردند كه فكر میكردند «پناه دادن شاه مورد خشم و غضب» امام خمينی واقع نخواهد شد؛ «بلكه برعكس تصور میكردند چون موجبات تسريع خروج شاه را از ايران فراهم آوردهاند امتيازی هم به دست خواهند آورد». سرانجام محمدرضا پهلوی به سوليوان گفت جزئيات مسافرت را به اطلاع سپهبد ربيعی فرمانده نيروی هوايی برساند.
محمدرضا پهلوی روز 23 دیماه برای اوّلين بار همه فرماندهان ارتش را با هم به كاخ نياوران جمع کرد. در این جمع که بختیار نیز حضور داشت خطاب به اعضای جلسه گفت: «به علت وقايع اخير كشور، خيلی خسته شدهايم و احتياج به استراحت داريم. قبلاً هم قرار بود برای معاينه مسافرتی بكنيم. حال كه دولت جديد برابر قانون اساسی تشكيل شده، در نظر داريم بعد از تشكيل شورای سلطنت به خارج از كشور مسافرت بنماييم؛ لذا لازم بود كه با حضور آقای نخستوزير، دستوری به ارتش بدهيم. چون آقای نخستوزير و دولتی كه تشكيل دادهاند پشتيبان قانون اساسی است، ارتش شاهنشاهی وظيفه دارد كه از دولت قانونی پشتيبانی نمايد». بختيار هم قول داد كه دولت از قانون اساسی پشتيبانی كند و عنوان کرد «به زودی نظم و آرامش در كشور مستقر خواهد شد».
روز 26 دی دكتر سعيد خبر رأی اعتماد مجلس به بختيار را به اطلاع شاه رساند. وی بلافاصله به طرف هواپيمای آماده جت 727 شاهين حركت كرد و در يک گفتوگوی كوتاه به خبرنگاران گفت: «تهران را به مقصد آسوان در مصر ترک خواهم كرد و چند روز در آنجا به استراحت خواهم پرداخت. مدتی است كه احساس خستگی میكنم و احتياج به استراحت دارم. همان طور كه قبلاً گفته بودم پس از اينكه خيالم راحت شود و دولت مستقر گردد به مسافرت خواهم رفت، اين سفر امروز آغاز میشود.»
وی ادامه داد «با رأی امروز مجلس شورای ملی كه پس از رأی سنا داده شده اميدوارم كه دولت بتواند هم در ترميم گذشته و هم در پايهگذاری آينده موفق شود. برای اين كار ما مدتی به همكاری و حسن وطنپرستی به اشد كلمه احتياج داريم».
او در مورد مدت مسافرتش گفت: «اين بستگی به حالت مزاجی من دارد و نمیتوانم آن را الان مشخص كنم».
اما واقع آن است که او میدانست كه اين مسافرت بیبرگشت است؛ به همين جهت «درموقع سوار شدن به هواپيما حاضران، شاه و شهبانو گريستند». محمدرضا پهلوی در خاطراتش اعتراف میکند در آن لحظات: «احساس میكردم واقعه شومی در شرف وقوع است، زيرا باتجربهتر از آن بودم كه درباره آنچه احتمالاً وقوعش میرفت تصوری نداشته باشم. میخواستم خود را قانع كنم كه رفتنم از ايران هيجانات را فروخواهد نشاند و از تنفرها خواهد كاست». نه تنها شاه كه بسياری از بدرقهكنندگان نيز میدانستند اين سفر شومی برای آنها خواهد بود؛ به همين جهت «سكوت دلخراشی حكمفرما بود كه جز با هق هق گريه شكسته نمیشد».
ساعت 13:10 شاه با خفت و خواری برای هميشه ايران را ترک گفت در حالی كه تاريخ زندگی مملو از جنايات او، قتلعامها، شكنجهها، زندانها و خودفروختگی به بيگانگان را در خود ثبت كرد.
انتهای پیام/ 151